به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سال 1962، سه سال بعد از آنکه «فیدل کاسترو» در کوبا به قدرت رسید، آمریکاییها که از نفوذ کمونیسم در کوبا هراس داشتند، به فکر راهحلی افتادند.
طبیعتاً این راهحل هم مانند بسیاری از راهحلهای آمریکایی، «حمله» به کوبا بود. فرماندهان ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا طرحی را آماده کردند و به امضای «رابرت مکنامارا» وزیر دفاع وقت رساندند.
در این طرح که به «عملیات نورثوودز» مشهور شد، قرار بود یک سری حملات «تروریستی» در خاک آمریکا رخ دهد و بعد به گردن دولت کوبا بیفتد. انفجار بمب، سرنگونی هواپیمای مسافربری، حمله به پایگاههای نظامی آمریکا و غیره باید توسط سازمانهایی آمریکایی از جمله سیا طرحریزی و از این اتفاقات به عنوان توجیهی برای حمله به کوبا و سرنگون کردن کاسترو استفاده میشد.
به قدرت رسیدن فیدل کاسترو در کوبا، ستاد مشترک آمریکا را به فکر
طراحی «عملیات نورثوودز» و حمله به این کشور انداخت
«نتیجه مدنظر از اجرای «این طرح»، قرار دادن آمریکا در موضع «قربانی جنایتهای قابلپیشگیری بر اثر [اقدامات] عجولانه و غیرمسئولانه دولت کوبا»، و ایجاد یک تصویر بینالمللی مبنی بر تهدید بودن کوبا برای صلح در نیمکره غربی است.» این جمله بخشی از پروپوزالی است که سال 1962 برای اجرای «عملیات نورثوودز» از سوی وزارت دفاع و ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا به «جان اف. کندی» رئیسجمهور وقت ارائه شد.
«عملیات نورثوودز» یک عملیات پرچم دروغین بود که طی آن سیا یا سایر نهادهای اطلاعاتی و نظامی آمریکا باید علیه اهداف غیرنظامی و نظامی آمریکایی دست به اقدامات «تروریستی» میزدند و بعد این اقدامات را به گردن دولت کوبا میانداختند. هدف نهایی، استفاده از این بهانه برای توجیه جنگ علیه کوبا بود. البته خوشبختانه این طرح، توسط کِندی رد شد.
افشای نورثوودز با انتشار 15 صفحه از اسنادی صورت گرفت که اعضای ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا 13 مارس 1362 رسماً تأیید کرده و به دست «رابرت مکنامارا» وزیر دفاع وقت آمریکا داده بودند. این اسناد که تحت عنوان «توجیه برای دخالت نظامی آمریکا در کوبا» منتشر شدند، در پاسخ به درخواست سرهنگ «ادوارد لنزدیل» رئیس پروژه کوبا و در قالب یک برنامه محرمانه ضدکاسترو به نام «عملیات خدنگ» (خانوادهای از حیوانات گوشتخوار کوچک) تدوین شده بودند. برخی این طرح را «فاسدترین برنامهای که دولت آمریکا تا کنون طراحی کرده» دانستهاند.
پیش از آنکه به جزئیات عملیات نورثوودز و یادداشت فوقمحرمانه افشاشده بپردازیم، ذکر یک نکته ضروری به نظر میرسید: وقتی درباره این عملیات و اقدامات دولت آمریکا از جمله بمبگذاری در خاک خود این کشور میخوانید، این اطلاعات را با روایت دولت جورج بوش درباره 11 سپتامبر مقایسه کنید. آیا اگر کِندی پیشنهاد نیروهای مسلح آمریکا برای حمله به کوبا را رد کرد، ممکن نیست 11 سپتامبر صرفاً نتیجه پذیرش پیشنهادی مشابه توسط جورج بوش باشد؟ همچنین میتوانید پیش از خواندن ادامه این گزارش، گزارش دیگری از مشرق را درباره «تئوری توطئه» از اینجا بخوانید.
جنگ با کوبا را اینگونه بسازیدآنچه در این بخش از گزارش میخوانید، از متن اسناد افشاشدهای گرفته شده که در ابتدای گزارش به آنها اشاره شد.
اسناد افشاشده از «عملیات نورثوودز»
اقدامات پیشنهادی بر این اساس استوار شدهاند که دخالت نظامی آمریکا [در کوبا] در نتیجه یک دوره تشدید تنشها میان دو کشور ایجاد خواهد شد که آمریکا را در موضع قربانی جنایتهای قابلپیشگیری قرار خواهد داد. با ارائه تصویری بینالمللی از دولت کوبا به عنوان یک دولت عجول و غیرمسئول، و تهدیدی خطرناک و غیرقابلپیشبینی برای صلح در نیمکره غربی، افکار عمومی دنیا و سازمان ملل به سود ما تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
تمرکز کامل این طرح باید روی تلاشهایی باشد که هدف خاص و نهایی آنها ارائه توجیه کافی برای دخالت نظامی آمریکا باشد... یک سری اتفاقات که به خوبی هماهنگ شده باشند، طراحی خواهند شد تا در گوانتانامو و اطراف آن رخ دهند و کاملاً به نظر برسد توسط نیروهای کوبایی انجام میشوند. اتفاقاتی که به حمله [نظامی آمریکا به کوبا] اعتبار بدهند از قرار زیر هستند: 1- شایعهها(ی زیاد) ایجاد کنید. [برای این کار] از شبکههای رادیویی استفاده نمایید.
2- کوباییهای همسو [با دولت آمریکا] را در لباس نظامی «این سوی فنس» [درون پایگاه نظامی آمریکا] فرود بیاورید تا به نظر برسد به پایگاه حمله کردهاند.
3- خرابکارهای (همسوی) کوبایی را درون پایگاه دستگیر کنید.
4- شورشهایی در نزدیکی دروازه اصلی پایگاه (توسط کوباییهای همسو) ایجاد کنید.
5- بخشی از مهمات درون پایگاه را منفجر کنید: در نقاط مختلف آتش ایجاد کنید.
6- هواپیماهای را درون پایگاه هوایی، بسوزانید (تخریب).
7- از بیرون پایگاه به درون آن خمپاره بیندازید.
8- تیمهای مهاجمی را دستگیر کنید که از درون دریا یا حومه شهر گوانتانامو [به پایگاه] نزدیک میشوند.
9- گروه چریکی را دستگیر کنید که به پایگاه حمله میکند.
10- کشتی[های جنگی] را در بندرگاه تخریب کنید؛ آتشهای بزرگ - نفتالین.
11- کشتی[های جنگی] را در نزدیکی ورودی بندرگاه غرق کنید. برای قربانیان ساختگی، مراسم خاکسپاری بگیرید.
وقتی نزدیک بود کاخ سفید برای حمله به کوبا خودزنی کند
«ادوارد لنزدیل» رئیس پروژه کوبا در دولت آمریکا بود
«ادوارد لنزدیل» رئیس پروژه کوبا در دولت آمریکا بود میتوان یک حادثه مشابه «مِین را از یاد نبرید» [اشاره به تخریب و غرق شدن ناو «مین» در بندر هاوانا، که عدهای معتقدند یک عملیات پرچم دروغین بود] ترتیب داد: میتوانیم یک ناو آمریکایی را در خلیج گوانتانامو منفجر کنیم و کوبا را مقصر بدانیم. [انتشار] لیست تلفات در روزنامههای آمریکا یک موج مفید خشم ملی را به دنبال خواهد داشت. میتوانیم یک کمپین تروریستی «کوبای کمونیست» را در منطقه میامی، دیگر شهرهای فلوریدا، و حتی در واشنگتن به راه بیندازیم.
استفاده از هواپیماهای نوع «میگ» توسط خلبانهای آمریکایی میتواند تحریک بیشتری [در افکار عمومی برای حمایت از حمله به کوبا] ایجاد کند. اذیت و آزار [با پرواز بر فراز] آسمان غیرنظامی، حمله به محمولههای زمینی و نابود کردن پهپادهای آمریکا توسط هواپیماهای میگ میتواند اقدامات تکمیلی مفیدی باشد. طی سه ماه میتوان کپیهای قابلباور از هواپیماهای میگ را با منابع آمریکایی تولید کرد.
یک نمونه از راههای ایجاد جنگدر اسناد عملیات نورثوودز آمده که «ربودن وسایل نقلیه غیرنظامی هوایی و زمینی باید ادامه پیدا کند تا به نظر برسد دولت کوبا همچنان دست به آزار [مردم عادی] میزند. میتوان حادثهای ایجاد کرد که به شکلی متقاعدکننده نشان دهد یک هواپیمای کوبایی به یک هواپیمای غیرنظامی که از نقطهای در آمریکا پرواز نموده، حمله و آن را سرنگون کرده است. مقصد [تخیلی پرواز] صرفاً به گونهای انتخاب خواهد شد که مسیر هواپیما از کوبا عبور کند. این مقصد میتواند جامائیکا، گواتمالا، پاناما یا ونزوئلا باشد و مسافران هم میتوانند گروهی از دانشجویان باشند که به تعطیلات میروند، یا هر گروه دیگری که با یک هدف مشترک، بخواهند هواپیمایی را خارج از برنامه رسمی پروازها، اجاره کنند.»
در اینجا فقط یکی از «بهانهسازی»هایی را که در بالا به آنها اشاره کردیم، برای روشنتر شدن ابعاد و عمق توطئههایی توضیح میدهیم که دولت آمریکا حاضر است برای پیشبرد منافع خود به آنها دست بزند. توضیح، اینکه اگر عملیات نورثوودز (مانند 11 سپتامبر) یک عملیات پرچم دروغین علیه مردم خود آمریکا بوده (اگرچه اجرایی نشده است)، حتی تصور اینکه کاخ سفید حاضر است برای توجیه جنگطلبیهای خود دست به چه جنایتهایی علیه مردم سایر کشورها (انگلیس، فرانسه، بلژیک، عراق، سوریه، افغانستان،...) بزند هم بسیار دشوار است.
11 سپتامبر بزرگترین عملیات پرچم دروغین در تاریخ آمریکا بودجزئیاتی که در قالب عملیات نورثوودز برای منفجر کردن یک هواپیمای مسافربری و مقصر دانستن کوبا طراحی شده بود، نه تنها واقعاً حیرتانگیز است، بلکه در کنار دیگر شواهد موجود، طراحی توطئههای دیگری مانند ساخت فیلمهای سر بریدن داعش در استودیوهای حرفهای را کاملاً باورپذیر میکند.
قرار بود یک هواپیما در پایگاه هوایی «اگلین» نیروی هوایی آمریکا و واقع در 5 کیلومتری جنوب غربی شهر «والپارایسو» در ایالت فلوریدا، رنگآمیزی و شمارهگذاری شود و دقیقاً به شکل یکی از هواپیماهای غیرنظامی ثبتشده و متعلق به یک سازمان وابسته به سیا در میامی، دربیاید. در زمان مناسب، هواپیمای تقلبی باید جایگزین هواپیمای واقعی میشد و مسافران هم در حالی که هر کدام نامهای مستعار بدقت انتخابشده داشتند، سوار بر هواپیمای تقلبی میشدند. سپس هواپیمای واقعی باید تبدیل به یک پهپاد میشد.
هر دو هواپیمای بدونسرنشین و واقعی باید در روز مقرر، بر فراز نقطهای در جنوب فلوریدا به هم میرسیدند. در آن نقطه، هواپیمای تقلبی که مسافران را سوار کرده بود، باید در یکی از باندهای کمکی در پایگاه اگلین فرود میآمد. سپس مسافران را تخلیه میکردند و با پاک کردن رنگها و شمارهها، هواپیما را به شکل اصلی خود درمیآوردند.
در عین حال، هواپیمای بدونسرنشین باید در مسیر هواپیمای اصلی قرار میگرفت و مانند یک هواپیمای مسافربری، طبق برنامه پرواز خود را ادامه میداد. این پهپاد باید هنگام عبور از روی کوبا، روی «فرکانس اضطرار بینالمللی» یک پیام «میدی» (کمک) مخابره میکرد مبنی بر اینکه توسط هواپیماهای میگ کوبایی مورد حمله قرار گرفته است. این پیام باید با صدای انفجار، ناقص میماند و قطع میشد. انفجار هواپیما نیز قرار بود توسط سیگنالهای رادیویی انجام بگیرد.
همه اینها برنامهریزی شده بود تا جنگی علیه کوبا صورت بگیرد که معلوم نیست چند میلیون کشته و زخمی در پی داشت. همه اینها به خاطر این بود که فیدل کاسترو اخیراً در کوبا قدرت را به دست گرفته بود و آمریکاییها به دنبال سرنگون کردن او بودند. و همه اینها به خاطر این بود که واشنگتن میخواست در رقابت با شوروی بر سر قدرت در دنیا، پیروز شود.
«کِندی» با اجرای عملیات نورثوودز مخالفت کرد، اما حتی طرح چنین
پیشنهادی نشان میدهد جان مردم آمریکا ارزشی
برای اغلب سیاستمداران این کشور ندارد
شطرنجبازی واشنگتن با زندگی مردم آمریکابسیاری از دولتها و مقامات نظامی آمریکا، بازی قدرت را یک بازی شطرنج میدانند. بنابراین برایشان عادی است که گاهی مهرههای خود را قربانی کنند تا در این بازی برنده شوند. یکی از بارزترین مثالها در اینباره، «زبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی «جیمی کارتر» بود که نام کتاب سال 1998 خود را «صفحه بزرگ شطرنج: برتری آمریکا و ملزومات ژئواستراتژیک آن» گذاشت. وی در این کتاب توضیح میدهد که چگونه به خاطر مقاومتهای مردمی مقابل توسعهطلبی نظامی آمریکا، استراتژی آرمانگرایانه او برای «برتری جهانی آمریکا» محققشدنی نیست، «مگر در صورت وجود یک تهدید مستقیم، خارجی، واقعاً وسیع، و باورپذیر برای عموم.»
با توجه به اینکه عملیات نورثوودز برای توجیه حمله به کوبا، با افشای اسناد رسمی دولت آمریکا، برملا شده و شکی در مطرح شدن آن نزد کِندی نیست، آیا نمیتوان تصور کرد که 11 سپتامبر هم برای حمله به عراق و افغانستان طراحی شده و اینبار مجوز رئیسجمهور وقت آمریکا را هم گرفته باشد؟ آیا تعریف «یک تهدید مستقیم، خارجی، و واقعاً وسیع» برای 11 سپتامبر صدق نمیکند؟
منبع: مشرق
انتهای پیام/