به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با نیم نگاهی به عملکرد سیاست خارجی دولتها، متوجه این موضوع میشویم که برخی از دولتها با وجود دارا بودن از یک دیپلماسی (فن هدایت روابط بین دولتها) قوی به جایگاه مطلوبی در سطح بینالمللی نرسیدند
چرا که باید بیشتر به انقلابیگری توجه میکردند.
** جایگاه انقلابیگری در دیپلماسی
به طور کلی،در حوزه سیاست خارجی و دستگاه دیپلماسی، میتوان مقوله سیاست خارجی یا همان دیپلماسی را در دو سطح فعال و منفعل مورد بررسی قرار داد. دیپلماسی منفعل که، امروز دامنگیر برخی از کشورهای منطقه شده است و عملا به پیروی کاخ سفید و تل آویو مشی سیاسی خود را در کشور نهادینه کردهاند. اما در دیپلماسی فعال استقلال و استحکام رأی از ارکان اصلی این نوع رویه سیاسی و ایجاد ارتباط با سایر دول است که، بارزترین آن پس از انقلاب اسلامی در نظام جمهوری اسلامی عملیاتی شده است.
آن چه که در دوره معاصر دیپلماسی تهران را به دوام و بقای مطلوبی رسانیده است، میتواند در انقلابی بودن آن تعریف گردد. زمانی که دیپلماسی یک کشور با ارزشها، بایدها، نبایدها و هنجارهای و نیز خطوط ترسیم شده یک حاکمیت در آمیزد جایگاه انقلابیگری در آن بیش از پیش برجسته خواهد شد.
آمیزش ایدئولوژی با دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران را جزء معدود کشورهایی در جهان قرار داده است که؛ به سیاق رژیم صهیونیستی و آمریکا و بطور اخص رژیمهای تمامیت خواه عمل نکرده و عمل نخواهد کرد.
در جایی که حتی کشورهای بزرگ غربی هم در برابر سیاستهای آمریکا از حوزه انفعال وارد شده و دنبالهرو آن هستند میتوان دیپلماسی انقلابی را نوع پیشرفتهای از دیپلماسی فعال و مستقل در دنیا معرفی نمود. تاریخ دیپلماسی ایران در دوران پیش از پیروزی شکوهمند ایران اسلامی مملو از نقاط ضعف- انفعال- عدم استقلال رای و خودباختگی سیاسی بود. هر میزان بر پایان عمر رژیم مخلوع پهلوی میگدشت، رابطه تنگاتنگ آن با رژیم صهیونیستی فزونتر میگشت.
بویژه اوخر دهه 40 تا اواخر دهه 50، روابط دیپلماتیک دولت پهلوی با تل آویو تا عالیترین سطح ادامه داشت، بطوری که اسراییل غاصب از عمدترین مشتریان نفت این سرزمین بود. شاید تفکر چندانی نیاز نباشد به درک این موضوع که روابط خارجی ایران با دنیای پیرامونی خود تا چه اندازه غیر عزتمندانه و از موضع ضعف بوده است.
تاریخ خفتبار و ننگین پهلوی پر است از بیغیرتی- بیتعصبی و نداشتن ارق ملی بدین آب و خاک است. اگر رویداد شگرف انقلاب اسلامی رخ نمیداد،امروز نقشه ایران در حد یک جزیره کوچک تنزل یافته بود. پس از پیروزی بهمن 57،دولتی که بنیانش را بت شکن زمان خمینی کبیر بنا نهاد،انقلابی بودن و انقلابی گری در قاموس سیاست داخلی و خارجی ایرن اسلامی پیوند خورد.
امروز جمهوری اسلامی ایران به واسطه عزت- غیرت و بصیرتی که انقلاب اسلامی به آن اعتا نموده است، ذرهای از خاک خود را به کسی نفروخته است. حال اینکه در صد سال اخیر و قبل از انقلاب اسلامی، دولتوردان بیمایه ونابخرد؛ در مقابل اندکی زر و زور تطمیع شده، امتیازهای فرارانی را به انگلیس- آمریکا و قدرتهای جهانی از کیسه مردم هبه کردهاند.
در دوره حساس پیش رو ضرورت دارد مسئولان و مقامات عالیرتبه کشورمان، بمنظور تداوم و گسترش روحیه انقلابیگری در فن دیپلماسی،
بیش از گذشته فرامین و الگوهای رهبری معظم انقلاب را نصبالعین خویش قرار تا پرچم جمهوری اسلامی ایران تا ابد بر قله عزت در اهتزاز باقی بماند.
"جواد منصوری"، کارشناس سیاست خارجی و سفیر پبشین ایران در چین؛ پیرامون مسئله انقلابیگری و تناسب آن با رویه دیپلماسی در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان میگوید:
در روابط بینالملل یک اصل ثابت و یک اصل متغیر وجود دارد. در مورد اصول ثابت باید مراقب بود که، دقیقا به شکلی اجرا شود تا منافع ملی ما تأمین گردد. اتفاقا غالب دولتهای بزرگ و سلطهگر دنیا سعی دارند در این اصول ثابت روابط بینالمللی برای سایر کشورهای جهان ایجاد مشکل کنند و به این دلیل کشورهای کوچکتر و دولتهایی که بخواهند در سطح بینالملل به صورت مستقل رفتار کنند دچار مشکل میشوند.
وی در ادامه میافزاید: به لحاظ استفاده از امکانات بینالمللی و یا استفاده از حقوق قانونی که سازمانها و مجامع بینالمللی برای یکنواخت کردن حقوق به وجود آوردهاند؛ احترام به حاکمیت ملی به همه کشورها در همین سطح باید رعایت شود اما برخی دولتها با اعمال زور و یا اشکال دیگری با بکارگیری ضعف و ناتوانی دولتهای هدف این اصول را زیر پا میگذارند و معمولا امنیت و منافع ملی کشورها را مورد هجمه و تهدید قرار میدهند.
اما اصول متغیر به میزان تواناییهای علمی و عملی یک کشور برای رفع نیازمندیهابستگی دارد . هر کشور به میزانی که توانایی رفع نیازمندیهای خود را داشته باشد به همان نسبت در صحنه بینالملل مورد توجه قرار میگیرد و دیپلماسی خود را در جهان به طور کارآمدتری ارائه خواهد نمود.
این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: در صورتی که کشوری که به طور کامل نیازمند و وابسته به سایر کشورها باشد معمولا حقوقش مورد توجه قرار نمیگیرد. دولتهای مستقل باید برای حفظ استقلال خود بایدها و راهکارهای جدی از خود نشان دهند.
برای نمونه جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از پیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی، یک انقلابی عظیم در دیپلماسی در سطح بینالمللی به جریان انداخته است. این انقلاب در مقابل تمامی فشارها و تبلیغات دشمنان برای جلوگیری از دست رفتن استقلال و منافع خود در برابر ابرقدرتها ایستادگی کرده است.
مادامی که ما بتوانیم نیازهای خود را در داخل تأمین کنیم و از وابستگی به دور باشیم باید امیدوار بود که؛ با قدرت دیپلماسی مستقل خود مشکلات کشور را حل میکنیم اگر چنانچه در این بین نقاط ضعفی داشته باشیم دشمن حتما از همان نقاط برای ضربه زدن به ما استفاده خواهد نمود.
بنابراین هر اندازه انقلابیگری با دیپلماسی عجین باشد عزت و قدرت و سرافرازی نظام تحقق خواهد یافت. نقدی که ممکن است در حوزه دیپلماسی وارد باشد این است که؛ چنانچه کشوری انفعال و ضعف از شرایط کشور را به دنیای خارج ارائه دهد به نوعی زمینههای فشار و طمع بدخواهان را برای کسب امتیاز و یا نادیده گرفتن منافع یک کشور به دنبال دارد.
سفیر پیشین ایران در چین در پایان ابراز داشت: پیرو فرمایشات رهبری معظم انقلاب، مسئولان نظام بیش از بیش باید عدم نیازمندی خود به غرب، بویژه ایالات متحد آمریکا را بر جهانیان و حوزه داخلی نشان دهند و امیداوریم با تکیه بر ظرفیتهای بومی مسایل و مشکلات اقتصادی کشور مرتفع گردد.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/