به گزارش
گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاردین در مطلبی برکسیت – خروج انگلیس از اتحادیه اروپا – را دلیلی برای «رد شدن جهانیسازی» اعلام کرد. در این مطلب آمده است: عصر جهانی شدن با سقوط دیوار برلین در سال 1989 آغاز شد. پس از آن تاریخ، روندی که جهان در اواخر دهه 70 میلادی و اوایل دهه 80 با آن روبرو بود، قوت گرفت: حرکت آزاد سرمایه، مردم و کالاها، اقتصاد وابسته به ثروتمندان، کاهش نقش دولتهای ملی و اعتقاد به غیرقابل توقف بودن قدرت بازار، از جمله این مسائل بودند.
طی سالها، اقدامات مختلفی علیه جهانیسازی انجام شد. تظاهرات خشونتآمیز سیاتل آمریکا در دسامبر 1999 اولین نشانه از این بود که آزادی بی حد و مرز برای همگان امری مثبت تلقی نمیشود. حادثه 11 سپتامبر سال 2001 نیز روشن ساخت که بازارهای مالی و تجاری تنها مواردی نبودند که جهانی شدند. هفت سال پس از آن، فروپاشی بانک سرمایهگذاری "لیمن برادرز" به دولتها آموخت بهترین تصمیم در صورت مواجه شدن با قدرت سرمایه جهانی، این است که مسئله را به بانکها واگذار کنند و به این نهادهای مالی اجازه نظارت بر این امور را اعطا کنند.
خروج انگلیس از اتحادیه اروپا مسئله ای فراتر از نارضایتی مردم در مورد فرصتهای شغلی اندک و نداشتن دسترسی به معیشت مناسب است. رای آوردن برکسیت، اقدامی به منظور اعتراض به این مدل اقتصادی که حدود 3 دهه گذشته برسرکار بودهاست تلقی میشود. با اطمینان میتوان گفت بسیاری از مشکلات انگلیس به دلیل عضویت این کشور در اتحادیه اروپا نبودهاست. با اینحال، نارضایتیهای دیرینه مردم درباره مسائل گوناگون، نتیجه همهپرسی روز پنجشنبه انگلیس را رقم زد.
مدارک و شواهدی که وضع اقتصادی انگلیس را مشخص خواهند کرد این هفته منتشر خواهند شد. این مدارک نشان خواهند داد درآمد تجاری و سرمایهگذاری این کشور در مرز خطر قرار دارد یا خیر. در آخرین گزارش اقتصادی انگلیس، این کشور با 7 درصد کسری در تولید ناخالص داخلی روبرو بود.
این در حالی است که اروپا نیز در این میان مقصر است. پس از ملحق شدن کشورهای کمونیست سابق به مدل اقتصادی نوین جهانی، اتحادیه اروپا به عنوان نهادی قدرتمند ظاهر شد که انتظار میرفت توانایی حمایت شهروندانش در برابر مشکلات اقتصادی را داشته باشد. پیش از آن، دولتهای ملی ضامن اشتغال و رفاه شهروندانشان بودند. نظارت آنها بر حرکت آزاد سرمایه و مردم برای اتحادیههای کارگری نویدبخش دستمزد بالاتر بود و خطر از دست دادن شغل و یا ورود نیروی کار ارزانتر خارجی را بسیار کاهش میداد.
در عصر جهانی شدن، فرض بر این بود که اروپای یکپارچه میتواند تا حدی قدرتمند باشد که دولتهای ملی مانند انگلیس، فرانسه، آلمان یا ایتالیا، به تنهایی توانایی رسیدن به آن را ندارند. راه رسیدن به آن نیز ساده بود؛ گذر از یک بازار مشترک به یک واحد پولی مشترک، یک نظام بانکی مشترک، یک بودجه و در نهایت یک نهاد سیاسی واحد از اقدامات لازم برای جهانی شدن بود.
حال، این رویا دیگر به پایان رسیده است. "چارلز گرنت" – مدیر مرکز اصلاحات اروپا – در اینباره گفت: "برکسیت یک لحظه تاریخی برای اروپا بود. ازین پس اروپا تجزیه خواهد شد و ائتلاف کشورهای عضو آن از بین خواهد رفت."
دلیل این امر نیز آشکار است. اتحادیه اروپا توانایی انجام مسئولیت تاریخیاش را نداشته است. وضع اشتغال، استانداردهای زندگی و رفاه در زمان نظارت دولتهای ملی در دهههای 50 و 60 میلادی – پیش از تشکیل اتحادیه اروپا – از وضع کنونی آنها در عصر جهانی شدن، شکل بسیار مناسبتری داشت. اکنون، نرخ بیکاری در اتحادیه اروپا بیش از 10 درصد است. اقتصاد ایتالیا از وضع آن در زمان تاسیس اتحادیه اروپا تفاوت چندانی نکرده است. اقتصاد یونان نیز با افت حدود 33 درصدی روبرو بوده است. اقتصاد ریاضتی جایگزین اقتصاد فرسوده گذشته این کشور شده و حمایت از بازار کار نیز کمرنگ شده است.
حال، واضح است تمامی مردم اروپایی تنها یک اقتصاد انعطافپذیر و جهانی شده را قبول ندارند. یکی از پاسخهای مردم اروپا به رای انگلیس به خروج از اتحادیه این بود که باید با این کشور با سختی رفتار شود تا همگان بدانند ایجاد نفاق پیامدهایی دارد. ولی این امر تنها به تشدید تنشها دامن خواهد زد. رای دهندگان اعتراضات مشروعی به یک سیستم اقتصادی شکستخورده دارند. مجازات انگلیس کمکی به اتحادیه اروپا نخواهد کرد؛ این امر تنها به تجزیه سریعتر این اتحادیه منجر خواهد شد.
انتهای پیام/