وصیتنامه حضرت علی علیه السلام را در کتاب های حدیث به اجمال و تفصیل به طور مختلف نقل کرده اند. که یکی را ابوالفرج نقل کرده است و در کافی مرحوم کلینی هم نظیر همین وصیت را که ابوالفرج روایت کرده نقل می کند (کافی ، جلد 7 صص 52 - 51 ) و در نهج البلاغه نیز (در ذیل نامه شماره 47 ) اجمالی از این وصیت ذکر شده و خلاصه ای از آن در کشف الغمه و روایات دیگر آمده که همه آنها را علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار (جلد 42 ، صص 301 - 199 ) نقل کرده است و ما همان روایت ابوالفرج را که نسبتاً جامع تر از دیگران است برای شما در زیر نقل می کنیم.

به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از قم؛این وصیّتنامه ای است که امیرالمومنین، علی بن ابیطالب بدان وصیّت می کند : گواهی می دهد که معبودی جز خدای نیست که یگانه است و شریک ندارد و نیز گواهی دهد که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بنده و رسول اوست ، که خداوند او را به راهنمایی و دین حق فرستاد تا بر همه ادیان پیروزش کند، اگرچه مشرکان آن را ناخوش دارند ، درود و برکات خدا بر او باد (همانا نماز و پرستش و زندگی و مرگ من از آن خداوندی است که پروردگار جهان است و شریکی برای او نیست و بدان مامور گشته ام و منم از نخستین مسلمانان ؛ این قسمت از آیه های ۱۶۳ – ۱۶۲ ، سوره انعام اقتباس شده است)

ای حسن ! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هرکسی که این وصیّت نامه به او برسد به تقوی و ترس از خداوندی که پروردگار شماست سفارش می کنم و باید نمیرید جز اینکه مسلمان باشید و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید زیرا براستی من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرمود : اصلاح دادن میان مردمان از همه ی نماز و روزه بهتر است و آنچه دین را تباه ساخته و از بین می برد افساد میان مردمان است ، ولا قوّه الا بالله العلیّ العظیم. به خویشان و ارحام خویش توجه داشته باشید و به آنان پیوند کنید، صله ی رحم کنید تا خداوند در روز قیامت حساب را بر شما آسان گرداند.

از خدا بترسید، از خدا بترسید، درباره ی یتیمان ، پس برای دهن هاشان به سبب سنگدلیتان نوبت قرار ندهید که گاهی سیر و گاهی گرسنه نگاهشان دارید.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی همسایگانتان که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی آنان سفارش کرده و پیوسته درباره ی آنان توصیه می فرمود به اندازه ای که ما گمان کردیم برای همسایگان از همسایه ی خود ارث قرار می دهد و حرمت آنان به حدّی است که سهمی در مالشان برای همسایه تعیین کرده.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی قرآن مبادا کسی به عمل کردن بدان بر شما سبقت جوید.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی نماز زیرا که ستون دین شماست.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی خانه ی پروردگارتان (خانه ی کعبه ) مبادا تا زنده هستید آن خانه از شما خالی بماند ، که اگر رها شد مهلت داده نمی شوید و به عذاب دچار می گردید و اگر از شما خالی ماند ، کیفر خداوند فرصت زندگی به شما نمی دهد.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی روزه ی ماه رمضان زیرا که آن برای شما چون سپری است از آتش دوزخ.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی پیکار کردن در راه خدا به مال ها و جان های خویش.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید در دادن زکات اموال خود که زکات خشم پروردگار را فرو نشاند.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی امّت پیغمبرتان مبادا در میان شما ظلم و ستمی واقع شود.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی اصحاب پیغمبرتان زیرا که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی آنان سفارش فرموده.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی بینوایان و مسکینان و آنها را در زندگی خود شریک سازید و از خوراک و لباس خود به آنها نیز بدهید.

از خدا بترسید ، از خدا بترسید درباره ی زیر دستانتان – غلامان و کنیزان – زیرا که آخرین سفارش و وصیّت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این بود که فرمود : من شما را درباره ی دو دسته ناتوان که زیر دست شما هستند ، سفارش می کنم. ( ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه گوید ، مقصود از دو دسته ناتوان حیوان ناطق ( یعنی انسان ) و حیوان صامت ( یعنی بهایم ) می باشد.

آنگاه فرمود : نماز ! نماز . درباره ی خداوند از سرزنش مردمان مَهَراسید ، چه هرکس به شما ستم کند یا اندیشه ی بد داشته باشد ، خداوند شرّ او را کفایت فرماید. با مردم به نیکی سخن بگویید همان طور که خدا فرموده ، امر به معروف و نهی از منکر را ترک مکنید که رشته ی کار از دست شما بیرون شود ، آن گاه هرچه دعا کنید و از خداوند دفع شرّ خواهید ، پذیرفته نگردد و به اجابت نرسد.

بر شما باد هنگام معاشرت به فروتنی و بخشش و نیکویی درباره ی یکدیگر. و زنهار از جدایی و تفرقه و پراکندگی و روی گردانیدن از هم.و در نیکوکاری یار و مددکار یکدیگر باشید و برگناه و ستمکاری کمک مباشید که شکنجه و عذاب خدا سخت است.

خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید ، اکنون با شما وداع می کنم و شما را به خدا می سپارم و سلام و رحمتش را بر شما می خوانم.

و در پایان این وصیت در کتاب کافی آمده است که پس از پایان وصیت امیرالمومنین (علیه السلام) پیوسته می فرمود : ( لا اِلا اِلاَّ الله ) تا وقتی که روح مقدس آن حضرت به ملکوت اعلی پیوست.

و در نهج البلاغه است که در پایان وصیت امام (علیه السلام) فرزندان خود را مخاطب ساخته بدانها فرمود : « ای فرزندان عبدالمطلب نیابم ( و نبینم ) شما را که در خون مسلمانان فرو روید ( و دست به کشتار مردم زنید ) به بهانه ی این که بگویید : امیرالمومنین کشته شده ( و هر کاری بخواهید به این بهانه انجام دهید ) و بدانید که در برابر من جز کشنده ی من کسی نباید کشته شود ، بنگرید چون من از ضربت او از دنیا رفتم یک ضربت به او بزنید و او را مُثله نکنید که من از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می فرمود : از مُثله کردن بپرهیزید . اگر چه به سگ گزنده و هار باشد.»

درباره ی قاتل خود چه سفارش کرد ؟

ابن شهر آشوب در مناقب و حمیری در قرب الاسناد با اندک تفاوتی از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده اند که امیرالمومنین (علیه السلام) به دنبال وصیتی که فرمود درباره قاتل پلید خود نیز سفارش کرده این چنین فرمود : « به او خوراک و آشامیدنی بدهید و از نظر اسارت با اسیر خود به نیکی رفتار کنید، پس اگر من سلامت خود را باز یافتم که اختیار او به دست خود من هست، اگر خواستم می بخشم و اگر خواستم قصاص می کنم و اگر به هلاکت رسیدم او را بکشید»

بحارالانوار جلد ۴۲ صفحه ۲۳۹ ، نقل از مناقب و قرب الاسناد صفحه ۶۷

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.