به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از گاردین، دموکراتهای سراسر اروپا به جای ابراز خوشحالی از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا، از آن شوکه هستند. اینکه تعداد زیادی از شهروندان انگلیس و ولز تصمیم گرفتند از منافع کوتاه و بلندمدت خود چشمپوشی کنند و برکسیت را انتخاب کردند، به نفع اتحادیه اروپا است. انگلیس سالها یک بازی دوگانه انجام داده است: انگلیس از تمام امتیازات عضویت در اتحادیه بهره برده، درحالیکه در هموار کردن سختیها و دشواریها مشارکت نکردهاست. از طرفی نیز به باج گیری و تضعیف اتحادیه پرداخته است. اما با خروج انگلیس از اتحادیه این بازی پایان مییابد.
برای پی بردن به اینکه چرا برکسیت به نفع اتحادیه است نباید به دروغهای «کمپین خروج» بلکه به استدلالهای «کمپین عضویت» توجه کنیم. دو ادعا در این زمینه وجود دارد. مورد نخست این است که خروج از اتحادیه فقط اوضاع را بدتر میکند. مورد دوم وعده «کمپین عضویت» است که اتحادیه اروپا را فقط یک بازار میداند نه بیشتر.
کمپین عضویت معتقد است که از آنجاییکه انگلیس هر حرکتی که موجب تضعیف حاکمیت شود را متوقف یا وتو میکند، نگرانیها در این خصوص در سمت و سوی درستی پیشنرفته است.
نگارنده گزارش در این بخش به نتایج ماندن انگلیس در اتحادیه اشاره میکند. اگر اتحادیه اروپا و حوزه یورو برای تبدیل شدن به نهادهای کاربردی و دموکرات تلاش میکنند، باید اصلاحات زیادی را انجام دهند. این اصلاحات در برخی موارد شامل بازگشت قدرتهای مشخصی در سطح ملی و منطقهای میشوند- اتحادیه اغلب به سمت همگنسازی حرکت کرده است. در دیگر موارد نیز ممکن است به منظور قویکردن ماهیت دموکراتیک اتحادیه قدرتهای بیشتری را درسطح اروپایی متمرکز کنیم.
اگر کمپین عضویت در همهپرسی پیروز میشد، اتحادیه اروپا در کنترل کارشکنی انگلیس قرار میگرفت. نخستوزیرهای آینده انگلیس هرگونه تغییرات بنیادی که به انتقال حاکمیت منجر شوند را وتو میکنند. بهانه این نخستوزیرها احتمالاً این خواهد بود که مردم انگلیس با قوانین کنونی اتحادیه تصمیم ادامه عضویت در آن گرفتهاند. پس نتیجه میگیریم اگر برکسیت رخ نمیداد انگلیس با این دیدگاه که عضویتش لطفی به دیگر اعضای اتحادیه است، خواستار امتیازات بیشتر میشد.
مشکل انگلیس تفکر متوهم آن بود. بحثهای همهپرسی نشان داد انگلیس حاضر نیست حاکمیت را با کسی شریک شود. مسئله حاکمیت در اتحادیه اروپا با وجود انگلیس قابل حل شدن نبود.
نگارنده گزارش در ادامه به تحلیل دیدگاه کمپین عضویت میپردازد. این کمپین اعلام کرده بود اتحادیه اروپا چیزی فراتر از یک بازار نیست. این دیدگاه فاجعهبار و خطرناک است. بازارها خنثی نیستند بلکه ساختارهای سیاسی هستند. تصور کنید شرکتهای دارویی داروهای ضدافسردگی را مستقیماً به دست مصرفکنندگان برسانند؛ این اقدام بدون شک تأثیرات عمدهای بر جامعه به جای میگذارد. قابل توجه است که امروزه بانکهای جهانی و دیگر سازمانهای چند ملیتی در سطح اروپایی عمل میکنند. این در حالیست که تصمیم گیری سیاسی هنوز هم در سطح ملی صورت میگیرد.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا این همان اتحادیه مورد نظر ما است؟ آیا قدرت دموکراتی ساختهایم که میتواند در سطح اروپایی عمل کند؟ در واقع ما باید فضایی بسازیم که در آن قدرتهای واقعی به بحثهای واقعی بپردازند. اینکه اروپاییها دادگاه و مجلس داشته باشند اما فضایی وجود نداشته باشد که در خصوص چگونکی استفاده از آن تصمیمگیری شود، احمقانه است.
نگارنده گزارش در پایان مینویسد: به وضوح پیداست، اتحادیه اروپا در حال حاضر دموکراتیک نیست و حوزه یورو یک فاجعه واقعی است. اروپاییها میتوانند این اتحادیه را از هم بپاشند و به کشورهای کوچک و کم قدرت خود برگردند یا اینکه در تلاشی دوباره طرح این اتحادیه بزرگ را به سرانجام برسانند.
انتهای پیام/