حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اگر از خیلیها پرسیده میشد که او الان کجاست و چه میکند؛ یا حتی این پرسش که آیا او هنوز زنده است یا نیست؟ اکثراً جوابی نداشتند. اما همه، خوب پاگنده را می شناختند. عشقفیلمهای قدیم خوب یادشان است که روز و روزگاری دوگانه چاق و لاغرهایی که با هم دوست بودند خیلی در سینما باب بود. شاید معروفترین نمونه چنین دوگانههایی را میشود لورل و هاردی دانست، اما باد اسپنسر و ترانس هیل هم برای تمام مردم دنیا -شک نکنید تمام مردم دنیا- شناخته شده بودند. این دو نفر با هم در ۱۸ فیلم از آثار معروف به وسترن اسپاگتی همبازی بودند که چندتاییشان هم توسط خود ترانس هیل کارگردانی شد. اینکه وسترن اسپاگتی چیست و... را باید به مکتوبات مناسبتی تاریخ سینما سپرد و فعلاً خبر مهم این است که دیشب، پاگنده در سن هشتاد و شش سالگی با زندگان دنیا وداع کرد.
این خبر چه قدر دلگیر است. انگار یاد ما می اندازد که قسمتی از هیجان واقعی سینما و بخشی از قوه هواداری ما که مخاطبانش بودیم، چهره در نقاب خاک کشیده است. این خبر به خصوص برای مخاطبان ایرانی سینما میتواند خیلی تلختر هم باشد، چون ما چند سالی است که از مفهوم پر شور و نشور و هیجانآمیز سینما دور شدهایم و 90 درصد تولیداتمان در پالت سینمای موسوم به روشنفکری قرار گرفتهاند.
خب برای سازندگان چنین فیلمهایی کمبود مخاطب مایه افتخار هم هست و فرقی نمیکند که آن مخاطب غایب، یک معلم فرهیخته مدرسه یا دانشگاه باشد یا آدمی کاملاً بی سواد؛ همین که نمیآیند یعنی ما از خواص هستیم! اما وقتی نامهایی مثل بروسلی، جکی چان، آمیتا پاچان، باد اسپنسر، آرنولد شواتزینگر، سیلوستر استالونه، ژان کلود واندام و... به میان میآیند، تازه یادمان میافتد که سینما چه بود؟ و چه قدر شور داشت...
باد اسپنسر قهرمان شنا و واترپلو بود. او چندین مدال مهم ورزشی هم در کارنامهاش داشت و تازه ۳۸ ساله بود که وارد دنیای بازیگری شد. زوج هنری اسپنسر، ده سالی از او کوچکتر بود. ترنس هیل هنوز زنده است و البته شاید شهرت این همبازی آلمانی-ایتالیایی پاگنده کمتر از خود او باشد.
اسپنسر برخلاف خیلی از هنرپیشههای دیگر تنها یک بار ازدواج کرد و تا ابد بر همان پیمان ماند. او سه فرزند دارد که حاصل این ازدواجاند و شاید جالب باشد که بدانید این مرد بزن بهادر کم حرف و قلدر سینما، که قهرمانی ورزشی هم بوده است، دکترای حقوق داشت.
اسپنسر در اواخر عمرش به سیاست هم روی آورد و مدتی مشاور یکی از احزاب محل زندگیاش بود اما در این مورد چندان نتوانست موفق باشد (مثل اکثر هنرمندان که مستقیماً به دنیای سیاست آمدند) اما خب این هم کاری بود که او در عمرش به آن نپرداخته بود و میخواست تجربهاش کند. آخرین باری که باد اسپنسر مقابل دوربین قرار گرفت مربوط به شش سال پیش و یک سریال تلویزیونی میشد. جالب اینجاست که اسپنسر هشتاد ساله در آن فیلم هم برای همه آشنا به چشم میآمد. او طی این سالها فقط کمی تغییر کرده بود، اما نه آنقدر که دیگر یک نفر دیگر باشد.
ایرج دوستدار که دوبلور ثابت پاگنده در تمام فیلمهای او بود، حدود بیست سال پیش فوت کرد. همین نشان میدهد که خیلی وقت است فیلم جدیدی از پاگنده به کشور ما وارد نشده در حالی که خیلی از علاقمندان این قلتشن با جذبه سینما، سن و سنهی چندان بیشتری از بیست سال ندارند. جالب اینجاست که ایرج دوستدار خودش بر خلاف باد اسپنسر جثهای لاغر و ترکهای داشت، اما این صدا چقدر به آن شخصیت میآمد و اسپنسر با توجه به شباهت ایتالیاییها به مردم ایران، توسط آن دوبله سرشار از متلکهای کوچه بازاری تهران قدیم، چقدر شبیه شده بود به یکی از همین جاهلهای ایرونی خودمان. البته حدود شش سال پیش فیلمی از جولیانو مونتالدو، کارگردان ایتالیایی، در شبکه چهار سیمای ایران پخش شد که اسپنسر در آن نقش مختصری داشت و این مربوط به یک دوره افول در کار بازیگری او میشد.
نام این فیلم پنجمین روز صلح (در ویکی پدیا روز پنجم!) بود و این بار دوبله نقش اسپنسر را نصرالله مدقالچی بر عهده داشت.
مدقالچی هم از خوبان دوبله ایران است و صدای پر حس او روی کاراکتر ابوسفیان در فیلم محمد رسول الله در خاطره همه مانده، اما چه میشود کرد که هیچ صدایی به پا گنده مثل صدای مرحوم دوستدار نمیآمد و نمیآید. شاید یک روز تکنولوژی ترمیم صدا هم مثل ترمیم تصویر آنقدر پیشرفت کرد که ما توانستیم دوبلههای قدیمی سینمایمان را بازسازی کنیم و با یک بازسازی با کیفیت از نگاتیو فیلمهای اسپاگتی، که آن چاق و لاغر رند و بلاکش سینما بازی کردهاند، نشستیم و غرق شدیم در روزهای اوج سینما. باد اسپنسر یادت بخیر. راستی اسم واقعی کارلو پِدروسُولوی بود.
یادداشت از: میلاد جلیل زاده
انتهای پیام/
من یک ساله از مرگ این اسطوره سینما بیخبر بودم والان شکه شدم گریه کردم برا فقدانش روحش شاد او همیشه در یادها زنده است
چقد شادمون میکرد این مرد