به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی خصومت های بی شمار و نابخشودنی رژیم بعث عراق و شخص صدام حسین، به خدمت گرفتن سازمان منافقین و پناه دادن به سران و تشکیلات نظامی سازمان منافقین و به ویژه شخص مسعود رجوی در عراق بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ناامیدی سران گروهک منافقین از کسب مسالمت آمیز یا قبضه قهرآمیز قدرت سیاسی، سازمان منافین علیه نظام سیاسی اعلام جنگ مسلحانه کرد و یک سلسله عملیات خرابکاری، بمب گذاری، جنگ های خیابانی و ... گسترده به راه انداخت و موج عظیمی از ترور و کشتار خونین و وحشت عمومی را علیه مردم ایران برانگیخت.
البته این ترورهای کور و عملیات مسلحانه با مقاومت عمومی مردم و جانفشانی فرزندان ملت در قالب نیروهای انقلابی و سازمان های اطلاعاتی و امنیتی در کوتاه مدت به بن بست رسید و دستاوردی جز رسوایی سیاسی و اخلاقی برای منافقین نداشت.
بنابراین، رهبری سازمان به ناچار تصمیم به خروج از کشور گرفت و در مسیر آوارگی سیاسی در کشورهای اروپایی قرار گرفت. سازمان پس از مدتی اقامت در فرانسه و بازسازی تشکیلات سیاسی و نظامی خود در پی کشور مناسبی برای تداوم دشمنی با مردم ایران و انجام عملیات مسلحانه علیه مواضع ایران برآمد. متاسفانه در بحبوبه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رژیم بعث و شخص صدام چنین فرصتی را برای آنان فراهم کردند. بدین سان، وطن فروشی منافقین به حد اعلای خود رسید و افتخار مزدوری دشمن در حال جنگ نصیب آنان گشت.
در واقع، سازمان منافقین پیش از فرار به فرانسه و پناهندگی به عراق جنایت های بی شماری را در ایران رقم زده و در منظر افکار عمومی تمام دستاوردهای مبارزه انقلابی دهه 40 و 50 و حیثیت سیاسی و آبروی اخلاقی خویش را باخته بود و این چنین با کمال رسوایی و بی آبرویی همه پل های پشت سر خویش را خراب کرده بود.
بنابراین، در راستای ضربه زدن به انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز پناه بردن به دشمن ایران پیش روی خویش نمی دید و آغوش صدام حسین را محل مناسبی برای ادامه حیات سیاسی سازمان و البته تحقق هوس های غیر اخلاقی شخص رجوی تلقی می کرد. در حالی که با این انتخاب بازیچه دست رژیم بعث عراق گردید و ننگ خیانت به وطن و لعن و نفرین ابدی ایرانیان را به جان خرید و رسوای تاریخ شد.
اینک بیش از یک دهه است که رژیم سفاک صدام به عنوان کارفرمای جنایتکار منافقین فروپاشیده و در پی آن نظام سیاسی نسبتاً مقبولی در عراق به قدرت رسیده و عراق به پناهگاه ناامنی برای منافقین تبدیل شده است. رهاورد این تحول برای منافقان چیزی جز رسوایی بیشتر در میان ایرانیان و جهانیان نبوده است. زیرا در پی سقوط صدام اسناد وابستگی و مزدوری رسمی منافقین برای صدام و همدستی و همکاری آنان با رژیم سرکوبگر بعث در سرکوب مبارزات انقلابی مردم عراق و انجام جنایات جنگی متعدد و سازمان یافته علیه مردم کشور میزبان افشا گردیده است.
علاوه بر آن بنا به خواست مردم عراق عناصر در به در سازمان منافقین بار دیگر از عراق رانده شده و در سطح جهان آواره شده اند. به گونه ای که بخش از آنها جایی بهتر از آلبانی برای استقرار نیافته اند. پس از یک سو جستجوی کشور میزبان دیگری چون عراق دوران حاکمیت صدام که منابع مالی کافی و امکانات لجستیکی و تجهیزات نظامی و کمک های تسلیحاتی لازم برای استمرار دشمنی با ایران و عملیات نظامی و مسلحانه علیه نظام ج ا ا را فراهم سازد، یک انتظار طبیعی از این سازمان مزدور و عناصر خودفروخته آن ارزیابی می شود.
اما از سوی دیگر، اینک که کشور ترکیه به واقعیات موجود در عرصه نبرد و موازنه قوای سیاسی و نظامی کشورهای حاضر در بحران سوریه تن داده است، عربستان سعودی بیش از هر زمان دیگری احساس غبن و ناکامی می کند. زیرا خاندان آل سعود در رقابت های منطقه ای با ایران پس از چند دهه پرفراز و نشیب به بن بست رسیده و به ویژه در بحران سوریه متحمل ناکامی بسیاری شده است. از این رو، برای این رژیم که تمام رویاهای منطقه ای خویش را بر باد رفته می بیند، به خدمت گرفتن منافقین برای ضربه زدن به منافع ایران امری دور از انتظار تلقی نمی شود. صرف نظر از این متاسفانه که آنان مرتکب اشتباه تاریخی دیگری در قبال ملت ایران شده و در واقع، روی اسب بازنده شرط بندی نموده اند. به گونه ای از هم اینک می توان از فرجام ناکام این رویکرد نادرست سخن گفت. زیرا سازمان منافقین در زمره منفورترین نیروهای تاریخ معاصر ایران قرار دارند و آل سعود قطعاً از سرمایه گذاری نابخردانه طرفی نخواهند بست.
اما در سوی دیگر ماجرا نیز منافقین با در افتادن به آغوش آل سعود، گزینه غلطی را برگزیده و اشتباه راهبردی دیگری از سلسله اشتباهات تاریخی خویش را مرتکب شده و جایگاه پست تری در نزد افکار عمومی ایرانیان کسب نموده اند. آنان باید بدانند - و به خوبی البته می دانند - که با توجه به نفرت روزافزون ایرانیان نسبت به سیاست های غلط و خصومت آمیز خاندان آل سعود در قبال ایران، افتخار مزدوری آل سعود چهره ملکوک آنان را لکه دارتر خواهد ساخت و در میان ایرانیان منفورتر خواهند شد.
به هر حال، اکنون منافقین آغوشی بهتر از آغوش خونین آل سعود برای دشمنی با ایران و ایرانیان پیدا نکرده اند. پس باید در انتظار نتایج تلخ و پیامدهای ویرانگر همکاری منافقین با رژیم نابخرد آل سعود در منطقه آشوب زده خاورمیانه بود. اما آیا رژیم آل سعود روی منافقین به مثابه بدیل و آلتراناتیو داعش برای دوران پساداعش سرمایه گذاری میکند؟
گذر زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد و بر روی بسیاری از نقاط تاریک این ائتلاف ضد ایرانی پرتو روشنی خواهد افکند.
در پایان فقط می توان گفت :
رویتان سیاه باد ای دشمنان نابخرد ایران و ایرانی که تروریست های آواره را به خدمت و مزدوری می گیرید و ننگتان باد ای وطن فروشان تروریست که ذلت مزدوری روسیاهان تاریخ را به جان خریده اید!
البته ملت ایران هیچ گاه این گونه دشمنی ها را فراموش نخواهد کرد.
منبع: جمهوریت
انتهای پیام/