به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هنگامی که سال ها پیش فرانسیس استیونر ساندرز در کتابی با عنوان «جنگ سرد فرهنگی» از ایجاد شبکه فرهنگی گسترده ای توسط آمریکایی ها برای انحصار فکری جهانیان مطلبی عنوان ساخت و هنگامی که موشک های غول آسای غرب با هدف بمباران فکری فرهنگی بیگانه بر سر مردم جهان آوار گردید، بحث ناتوی فرهنگی برجسته شد.
اما حالا هرج و مرج فرهنگی، شکلی دیگر و از درون ناکارآمدی دستگاه های دولتی و متولیان فرهنگی کشور یافته و چنان غلظتی به خود گرفته که چندی پیش رهبر فرزانه و هنرشناس کشورمان، وضعیت اسفناک فعلی فرهنگ را با عنوانی چون «ولنگاری فرهنگی» تعبیر کردند.
از این رو فرصتی دست داد تا در ردیابی «ولنگاری فرهنگی» در دوره های مختلف مدیریتی، گفت و گویی با یکی از مدیران فرهنگی و هنری کشور داشته و این موضوع را به مباحثه از زاویه ای تحلیلی درآوریم. جواد شمقدری؛ مشاور رئیس جمهور در امور هنری دولت نهم و معاونت امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم در گفتگو با خبرنگار فرهنگی «سراج24» به تحلیل ولنگاری فرهنگی پرداخت و گفتگوی قابل تامل و صریحی از این هم کلامی شکل گرفت؛ گفت و گویی که در آن بحث روز کشور درباره فیش های نجومی و ارتباطش با مدیران فرهنگی هم افزون شد و مصاحبه ای در ارتباط با لزوم شفاف سازی مدیران فرهنگی کشور با اعلام فیش های حقوقی پیش آمد که برخی ارقام اعلام شده در این مصاحبه برای نخستین بار رسانه ای می شود.
آقای شمقدری، چندی پیش مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس به ولنگاری و بی اهتمامی در دستگاههای فرهنگی اشاره داشتند. شما به عنوان یکی از مسئولان پُر سابقه و تاثیرگذار در عرصه های فرهنگی نسبتِ این عنوان گذاری حضرت آقا با شرایط امروز فرهنگی را چگونه ارزیابی می کنید؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول همه سال های رهبری اشراف و توجه ویژه ای به مسائل فرهنگی و هنری داشته اند و در فرمایشاتی راهبردی بارها به مسائل و شرایط فرهنگی کشور توجه نشان داده اند و از این نظر ثابت شده که فرهنگ و هنر دغدغه ای جدی نزد رهبری است که در دوره های مختلف براساس وضعیت های متفاوت فرهنگ و هنر کشور و موضعی که دشمنان فرهنگی ما گرفتند، اقدام به اعلام تعابیری چون تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و نفوذ فرهنگی کردند و حالا هم به مساله ولنگاری فرهنگی در کشور رسیدند که نشان دهنده وضعیت از هم گسیخته و نابسامان موجود در عرصه فرهنگی و هنری کشور است که باید توجه ای بیشتر به آن شود، چرا که این ولنگاری فرهنگی مساله بسیار خطرناکی است که از قصور متولیان دولتی می آید و این وظیفه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را بسیار بیشتر می کند تا براساس خط مشی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مسائل ارزشی توجه کنند و در مقابل ناتوی فرهنگی بجنگند.
شما عنوان سازی «ولنگاری فرهنگی» را اعلام وضعیت خطر در حوزه فرهنگ و هنر می دانید؟
هنگامی که عنوان ولنگاری فرهنگی پیش می آید دیگر عدم سامان دهی وضعیت فرهنگی در کشور چنان برجسته می شود که بحث های دیگر به کنار می رود. ولنگاری فرهنگی یک نوع بیدقتی آشکار در همه بخش های فرهنگی و هنری کشورمان را نشان می دهد و هنگامی که مقام معظم رهبری از این تعبیر استفاده می کنند، عمق بحران موجود در وضعیت فرهنگی و هنری کشور است. مساله ای که نشان می دهد مدیران فرهنگی کشور یا نمی توانند یا خدای ناکرده نمی خواهند سرو سامانی به وضعیت فرهنگ و هنر بدهند و همین شده که امروزه همه چیز رها شده و هیچ چارچوب و خط قرمزی درباره رخدادهای فرهنگی در کشورمان وجود ندارد و از این رو ارزش های فرهنگی کشورمان نادیده گرفته شده است.
فکر می کنید عنوان «ولنگاری فرهنگی» تنها در این دولت مصداق می یابد و در دوره های مدیریتی شما چنین تعابیری قابل الصاق نمی باشد؟ ما در دوره ای که مدیریت فرهنگی را به عهده داشتیم، در راستای برنامه های انقلاب اسلامی برنامه ریزی می کردیم و حتی برخی موارد مهجور مانده در حوزه فرهنگ را به میدان آوردیم. مواردی در جهت مقابله با اقدامات مغرضانه صهیونیسم جهانی و در راستای دغدغه های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی که با وجود محدودیت ها به اجرا درآمد.
می توانید به مصادیق اقدامات انجام شده در دوره مدیریتی خود در راستای دغدغه های ارزشی جبهه فرهنگی اشاره نمایید؟
ما در جهت مقلابله با نفوذ سینمای هالیوود در جهان اقدام به برگزاری جشنواره «افق نو» و کنفرانس «هالیوودیسم و سینما» و همایش «بیداری اسلامی» با حضور فعالان فرهنگی و فیلمسازان ایران و جهان کردیم. در زمینه تولید و عرضه محصولات فرهنگی هم شرایط خوبی حاکم بود و کسی نمی تواند این ادعا را داشته باشد که در دوران ما نیز ولنگاری فرهنگی به این صورت بوده است.
کسی که چنین اتهامی به دوره مدیریتی دولت قبل بزند، آگاهی از شاخصه های فرهنگی ندارد. این عنوان در این دوره توسط مقام معظم رهبری مطرح شده و همانطور که عرض کردم به دلیل قصور مدیران فعلی فرهنگ بوده است. شما می دانید که مقام معظم رهبری در چند دوره از برگزاری نمایشگاه کتاب در این دولت به دلیل اعتراض از شرایط موجود حضور پیدا نکردند و این پدیده کوچکی نیست.
در حوزه های دیگر هنری مانند سینما و تئاتر و تجسمی نیز آمارهای مقایسه ای میان دولت گذشته با این دولت کاملا مشخص است که وضعیت امروز در شرایط بدی قرار دارد. در دوره ما شاید آثاری بودند که مساله داشتند اما حرکت کلی فیلم های ساخته شده و محصولات هنری و جشنواره های ما در مسیر موفقی بوده است و هنرمندان در جهت تقابل با ارزش های نظام برخورد نمی کردند و امکان نداشت که سینمای ما از خط قرمزها عبور کند.
یکی از موارد بروز ولنگاری فرهنگی می تواند نادیده گی مسئولان از ظرفیت های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی باشد و از این زاویه، کارکرد نامطلوب متولیان امر در دورهای مختلف مدیریتی سرباز می زند. تحلیل کارشناسانه تان از این موضوع چیست؟ بله، همین طور است و چنان که عرض کردم انگار مقوله فرهنگ دغدغه مسئولان نیست. هنگامی که نیروهای ارزشی فرهنگ و هنر بایکوت شده و نادیده گرفته می شوند، میدان در اختیار معارضین و افرادی قرار می گیرد که نسبتی با انقلاب اسلامی و ارزش های آن ندارند. این مساله می تواند شاخصه خوبی برای این باشد که ولنگاری فرهنگی در چه دوره ای رخ داده است.
شما ببینید در دوره ما فیلمسازی چون بهمن فرمان آرا که شاهزاده ای قجری و از دوستان خانواده سلطنتی بوده است، فرصت فیلمسازی نیافته و این را خودش اعلام می کند، چرا که می داند در دولت متکی به ارزش ها جایی برای فعالیت امثال او نیست. در صورتی که همین آدم در دوران اصلاحات پس از سال ها حضور در خارج به ایران آمده و به راحتی فیلم ساخت و در همین دولت هم تا به حال 2 فیلم با حمایت آشکار مسئولان دولتی ساخته است! همین ها می تواند شاخصه ارزش گذاری در این دولت باشد؛ هنگامی که فیلمسازانی مغایر با انقلاب فیلم می سازند و اکثر کارگردان های ارزشی خانه نشین می شوند! همچنین در این دوره آثار سینمایی در حوزه مقاومت به ندرت انجام شده در حالی که در دوره مدیریتی ما همه تلاش ما این بود که حتما در سال چند کار دفاع مقدسی بسازیم.
از نظر شما ساخت آثار ارزشی و فیلم هایی درباره دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در دوره شما به اندازه کافی بوده است؟! تلاش کردیم و البته مشکلاتی هم وجود داشت. مثلا فیلمنامه های مناسبی وجود نداشت که تولیدات بیشتری را سرمایه گذاری کنیم. اما در حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی فراخوان دادیم که آمادگی همه نوع همکاری برای تولید و مشارکت در ساخت آثار را داریم. آن مقداری که شاید کم کاری شد هم مطالبه ما بوده و به دلیل فقدان فیلمنامه مناسب و فیلمساز آماده در آن دوران صورت نگرفت و ادامه نیافت. اما همان مسیر طی شده در دوره ما در شرایط امروز کلا تعطیل شده است و فیلمسازان ارزشی میدان را به جریان های دیگری دادند و نتیجه تبدیل به ولنگاری فرهنگی شده است.
موضوع روزهای اخیر کشور درباره فیش های نجومی مدیران دولتی بوده است و اگر چه در حوزه فرهنگ تا به حال حرف و حدیثی رخ نداده است، اما فکر نمی کنید در راستای شفاف سازی مدیران بهتر است مدیران ارشد دولتی در حوزه فرهنگ و هنر اقدام به انتشار فیش های حقوقی خود کنند؟
بله، باید در زمینه های مختلف شفاف سازی شود. مقام معظم رهبری درباره حقوق های نامتعارف برخی مدیران تعبیر خوبی داشته و فیش های نجومی را هجوم به ارزش ها عنوان کردند. به نظرم در راستای اجرای عدالت باید در همه زمینه ها همگام با ارزش ها و براساس امانت ورزی عمل شود و حافظ منافع عمومی و بیت المال باشیم و از سودجویی های برخی افراد فاصله بگیریم. متاسفانه در این دولت شاهد بودیم که این امانت داری هم شکسته شد و فیش هایی نجومی برخی مدیران دولتی فاش شد. این که در سازمان سینمایی در این باره چه وضعیتی وجود دارد را مطلع نیستم و بهتر است دوستان به طور دقیق و شفاف اطلاع رسانی کنند و شما رسانه ای ها باید این مطالبه را از مدیران فرهنگی دولت داشته باشید.
آقای ایوبی در گفته ای کنایه آمیز عنوان داشتند که می توانند فیش های حقوقی خود را به همراه فیش مدیران گذشته سینمایی منتشر کنند و بیان کردند که با انتشار این فیش ها و در مقام مقایسه، تعجب همگان از میزان حقوق دریافتی فاصله مند مدیران فعلی نسبت به مدیران دولت قبل رخ می دهد! این کار را بکنند و تنها در حد حرف و شعار باقی نماند! درباره حقوق مدیران سینمایی دولت قبل بلوف می زنند، چرا که حقوق ماهیانه بنده در آن دوران متوسط در حدود 3 تا 4 میلیون تومان بود که فیش های آن هم موجود می باشد. از این جهت به مدیران سینمایی اعلام می کنم که فیش های خود را هم نشان دهند که مشخص شود چقدر می گیرند و به پاداش های خود هم اشاره کنند.
پس شما رضایت خود را از اعلام همزمان فیش حقوقی خود در دولت گذشته به همراه فیش حقوقی مدیران فعلی سازمان سینمایی اعلام می کنید؟ بله، باید شفاف سازی شود. البته به احتمال زیاد رقم های نجومی موسسات بانکی و نفتی در حوزه فرهنگ و سینما وجود نخواهد داشت اما بهتر است برای جلوگیری از هر گونه برداشت های نامناسب حقوق مدیران و رئیس سازمان سینمایی اعلام شود و قبل از ورود نهادهای نظارتی خودشان در جهت پاسخ به مطالبه عمومی پیشقدم شوند.
جدا از مبحث فیش های حقوقی، لزوم شفاف سازی درباره بودجه و هزینه جشنواره های دولتی مانند فجر که به بخش های ملی و جهانی تبدیل شده هم احساس می شود!
بله، این مساله هم مهم است. مثلا در دوره ما به طور متوسط هزینه برگزاری جشنواره فیلم فجر 5 میلیارد تومان بود و امروز رقم 15 میلیاردی را درباره هزینه های آن می شنویم! که باید در این باره شفاف سازی شود. البته امیدواریم که اخبار شنیده شده صحت نداشته باشد و رقم های بالایی که می شنویم پیش نیامده باشد. در هر صورت با صراحت بیایند رقم هزینه ها و علت انجامش را به مردم اعلام کنند. چون هزینه های جاری نباید بیش از 10 درصد افزایش یافته باشد و بیشتر مربوط به افزایش دستمزدهای مدیران خواهد بود که این مساله جای تامل دارد که چگونه می شود دستمزدها مثلا 10 برابر شود. این مطالبه باید از طریق رسانه ها صورت بگیرد، آن هم در دوره ای که بسیاری از هنرمندان ما به دلیل بیکاری در وضعیت اقتصادی نامناسبی بسر می برند.
مشکلات بیمه هنرمندان و وضعیت بیکاری برخی هنرمندان که حتی منجر به مهاجرت آن ها شده است را در این دوره شاهد هستیم. شما در دوره مدیریتی خود توجهی به وضعیت معیشت هنرمندان صورت دادید؟
با توجه به بودجه ای که در اختیار داشتیم، بخشی را برای وضعیت هنرمندان خانه نشین و بیکار کنار می گذاشتیم که البته چندان هم دلیلی نمی دیدیم که آن ها را رسانه ای کنیم. اما می توانم این جا عنوان کنم که در دوره ما به طور متوسط سالی 1 میلیارد تومان برای کمک به هنرمندان اختصاص می دادیم. به هر حال در این دوره هنرمندان دچار چالش های اساسی شدند و لازم است مدیران سینمایی اعلام کنند که چه ارقام و چه اقداماتی را برای کمک به هنرمندان ترتیب دادند.
منبع: سراج24
انتهای پیام/