به گزارش
گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاردین در مطلبی نوشت: انگلیس خارج از قید اتحادیه اروپا میتواند آزادانه کالاهای جدید تولید کند و برای موفقیت بیشتر ابتکار عمل به خرج دهد. انگلیس مانند یک اسب تندرو از گروه جدا شده و از اقتصاد نابسامان این اتحادیه دور میشود. اینها تصورات افرادی است که در انگلیس به برکسیت – خروج انگلیس از اتحادیه اروپا – رای دادند.
تازهترین گزارشهای اقتصادی نیز از این ایدهها حمایت میکنند. رشد اقتصادی در سطحی پایینتر تبدیل به خطری جدید برای اتحادیه اروپا و رئیس بانک مرکزی اروپا – ماریو دراگی -- شده است که پیشبینی کرده بود تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا با افزایش مواجه خواهد شد.
این مسئله نیز درست است که قانونگذاران دانمارکی، سوئدی و حتی برخی از آلمانیها نگرانند که اتحادیه اروپا بدون حضور انگلیس با مشکلات بسیاری روبرو شود که در نهایت منجر به خروج این کشورها از این اتحادیه نیز شود.
دولتهای اسپانیا و پرتغال نیز پس از اینکه سقف بودجه خود را در اتحادیه افزایش دادند به مشکلات این اتحادیه دامن زدند. همچنین ایتالیا بر خلاف قوانین منطقه یورو، خواستار تزریق 40 میلیارد یورو به نظام بانکی اش است.
مسئله اینجا است که طرفداران برکسیت در انگلیس معتقدند کشورشان با دیگر کشورهای این قاره تفاوت بسیاری دارد و میتواند در سطح بسیار بیشتری رشد کند. اما این فرض درست نیست.
انگلیس از سال 2013 تحولی اساسی در اشتغال زایی صورت داده است. اما بسیاری از شغلهای ایجاد شده در میان شغلهای آزاد و یا کم درآمد بوده است. هنگامی که شرکتها از سال 2014 به بعد اعلام کردند به صورت تمام وقت کارکنان خود را استخدام میکنند، نزدیک به 33 درصد از شغل ها به مهاجران اختصاص یافت.
این در حالی است که اگر جلو مهاجرت به این کشور گرفته شود و شغلهایی که از امنیت لازم برخوردار نیستند را در نظر نگیریم، رشد اقتصادی برای انگلیس تقریبا صفر خواهد بود. در این صورت انگلیس طی یک روز تبدیل به کشوری مانند فرانسه میشود که با سطح بالایی از بیکاری و رشد اندک اقتصادی دست و پنجه نرم میکند. فرانسه به سیاستهایی رو آورد که از کارگران فعلی حمایت کرده و سرمایهگذاری در این کشور را تضعیف میکرد.
کارگران مسنتر در این کشورهای توسعه یافته که درباره حقوق کاری، بازنشستگی و شرایط کار خود نگران هستند، میخواهند به جهانیسازی پایان داده و چاره پیشنهاد شده برای آن را رد کنند.
همین مسئله در جامعه آمریکا نیز تنشهایی را به وجود آورده است. بهبود اقتصاد آمریکا پس از بحران اقتصادی سال 2008، مدیون پرشدن شکافها به وسیله سطح بالای مهاجرت به این کشور و ارائه ایدهها و مهارتهای جدید به محلهایی مانند "سیلیکون ولی" – مقر غولهای فناوری جهان – در آمریکا بوده است. سیاستهای دونالد ترامپ مبنی بر بیرون نگاه داشتن مهاجران از آمریکا میتواند برای این کشور زیانهای اقتصادی به همراه داشته باشد.
انگلیس برای رسیدن به اهداف اقتصادی اش خارج از اتحادیه اروپا، به سرمایهگذاری های بسیار زیادی نیاز دارد. برای اینکار، وزارت خزانهداری انگلیس برنامه کاهش مالیات از شرکتهای خارجی را در دست کار دارد.