به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، امروزه در هر قسمتی از شهر تهران نگاهی بیاندازید اثری از نمای پر شکوه و با جزئیاتی با نام نمای رومی یا کلاسیک می بینید. این موضوع نه در تهران بلکه در سایر شهرهای کشور نیز قابل مشاهده است، اینکه این نماها خوب هستند یا بد، مناسب ایران هستند یا خیر و ... موضوعی است که دستمایه بحثهای بسیاری بین مالکان، سازندگان، معماران، طراحانشهری و ... در مورد نما شده است.
از طرفی شهرداری تهران کمیتههایی با عنوان کمیته نمای مناطق برای شهر تهران راهاندازی کرده است که وظیفه ی کنترل نما را بر عهده گرفتهاند. در واقع کمیته های نما وظیفه دارند به وضعیت مغشوش منظر شهری تهران سامان ببخشند. این کمیتهها از مخالفان جدی نماهای رومی و کلاسیک هستند و این نماها را برای اجرا تصویب نمیکنند. برای بحث در مورد موضوع نمای رومی و کلاسیک سراغ، محمد مهدی عابدی طراح شهری، مدرس دانشگاه و عضو علمی کمیته نمای منطقه 2 شهرداری تهران رفتیم و سوالات خود را از وی پرسیدیم.
*موافقید بحث را در مورد چیستی نمای رومی شروع کنیم؟
بله. خیلی جالب است بدانید هنوز مشخص نیست یا حداقل من نمیدانم که چه شد که این نماسازی وارد ایران شد. البته نکته جالب اینجاست که بسیاری معتقدند که اصلا این نما محصول خود ایرانی ها است؛ یا به قول یکی از اساتید کمیته نمای مناطق، خودِ رومی ها به نمای رومی می گویند نمای ایرانی! چون شما در کشورهای توسعه یافته مشاهده نمیکنید که برای نمای مسکونی -به خصوص نماهای مسکونی پر تراکم- از تناسبات نمای رومی یا کلاسیک استفاده کنند. چون توقع دیگری از یک نمای مسکونی دارند. به هرحال برخی طراحان و سازندگان ایرانی به خصوص در تهران هستند که ذائقه بازار را خوب میشناسند و ابتکار عمل را در دست گرفته و سلیقه بازار را هم در دست میگیرند. اما شهرداری تهران اراده کرده است در مقابل این موضوع بایستد و موضوع را ساماندهی کند. در کل میتوانم بگویم نمای رومی یا کلاسیک محصول یک یا 2 معمار معروف تهرانی است که به دلیل شباهت یا کپیبرداری از مصالح، جزئیات و تناسبات ساختمانهای دوره کلاسیک یونان و روم باستان یا دوره نئوکلاسیک، به معماری رومی یا کلاسیک معروف شده است.
*حالا نمای رومی بد است یا خوب؟هر طرح و سبکی –البته من نمای رومیِ ایرانی را سبک نمیدانم- دارای ویژگی های مثبت و منفی خاص خودش است. نمیتوان عنوان بد و خوب را به آن الصاق کرد. اما من معتقدم این نوع نما در ایران در جای اشتباهی نشسته، اکثر معماران و طراحان شهری قبول دارند که اگر نمای کلاسیک درست طراحی و اجرا شود، کیفیت های بصری جالبی را در پی دارد. اما مسئله اینجا است که باید دید این نوع معماری به درد کجا میخورد. به نظر من و بسیاری از معماران و طراحان شهری، این نوع معماری مناسب نمای مسکونی نیست. از طرفی بومی کشور ما نیست. به خصوص کشوری که خود دارای معماری ارزندهای است.
*چرا مناسب معماری مسکونی نیست؟ مناسب نمای اداری یا تجاری می تواند باشد؟
ما از نمای هر ساختمانی یک سری توقعات داریم. مثلا شما از نما و معماری یک بنای فرهنگی توقع دارید که نشان دهد که یک بنای فرهنگی است. یا از یک بنای اداری انتظار دارید که مشخص باشد اداری است. در مورد نمای مسکونی هم همین است. ما از یک نمای مسکونی توقع داریم که آرامش، صمیمیت، مردم واری و ... را نشان دهد. اما معماری رومی هدفش نشان دادن عظمت، شکوه و ... است. معماری رومی مناسب بناهایی با فعالیت حکومتی یا قضایی است. مثل دادسرا یا دادگاهها.
البته حتی برای آن موضوع هم میتوانیم از الگوهای معماری بومی خودمان استفاده کنیم. مثلا بنای زیبای وزارت امور خارجه، از تناسبات و جزئیات هخامنشی برای نشان دادن عظمت و شکوه یک بنای حکومتی استفاده کرده است. اگر بخواهیم آکادمیک تر صحبت کنیم، هر پدیده شامل سه مولفه است، فرم، معنا و عملکرد. هر چه این سه مولفه به هم نزدیکتر باشد، آن پدیده از کارایی بیشتری برخوردار است. فرم همان ظاهر ساختمان است، عملکرد، استفادهای که از آن میشود، و معنا آن اثری است که در ذهن استفاده کننده از خود به جای می گذارد. مثلا معماری برخی از مساجد ما معنی مسجد نمیدهد. برای همین شهروند دچار دوگانگی میشود.
*خب چرا نمای رومی این همه در بین شهروندان مورد استقبال قرار گرفته است؟شاید مهمترین سوال شما همین سوال باشد. این موضوع دلایل متنوعی دارد. اول اینکه این نما جذابیت بصری و زرق و برق زیادی دارد. گرچه این موضوع یک مد است و به زودی از مد هم خواهد افتاد. دوم اینکه مقالهای را می خواندم که در مورد ریشهی اقبال شهروندان تهرانی به نمای رومی از موضوعی با نام سندرم کاخ نشینی صحبت کرده بود. اینکه متاسفانه فرهنگ شهروندی ما به خصوص در شهر تهران گرایش شدیدی به کاخ نشینی پیدا کرده است و این ناشی از اختلاف طبقاتی شدیدی است که در جامعه ما وجود دارد. نمای رومی در اقصی نقاط شهر دیده میشود.
چه در شمال چه در جنوب، چه در شرق چه در غرب. همهی اینها نوعی کپیبرداری از کاخنشینی است. سوم اینکه بازار مردم را به این سمت میبرد که نمای رومی نمای زیباتر و فاخرتری است. حتی برخی از مشاورین املاک ساختمان ها با نمای رومی را با اختلاف قیمت قابل توجهی نسبت به سایر نماها، ارزشگذاری میکنند و میفروشند، یا برخی در جلسات کمیته نما عنوان میکنند که اگر نمای رومی اجرا نکنند ساختمانشان به فروش نمیرود. چهارم اینکه، مردم وقتی الگوی جذاب دیگری در نمای شهر تهران مشاهده نمیکنند، مسلما به سراغ جذاب ترین ها در وضع موجود میروند. یکی از وظایف ما نشان دادن و بها دادن نمونههای خوب است.
خوشبختانه شهرداری تهران یک سری اقداماتی در این راستا انجام داده است مثل جشنوارهی پلاک طلایی که بهار امسال برگزار شد. پنجم اینکه کلا نمای سنگی، در صورت اجرای صحیح نمای مقاوم و خوبی است و نگهداری آن آسان تر است.
ششم اینکه متاسفانه به دلیل تعدد مراکز آموزشی معماری و شهرسازی ما و نبود مدرس و استاد کافی، فارغ التحصیلان کم سواد معماری و شهرسازی در جامعه به شدت افزایش یافته است و این مهندسان وقتی وارد حرفه می شوند، مشکلهای دیگری را همراه خود می آورند؛ و البته همان تعداد مراکز آموزشی معتبر معماری کشور نیز به دلیل برخی محدودیت ها نمیتوانند دانشجویان معماری را به بازدید های علمی ببرد.
یک دانشجوی معماری باید معماری اصفهان، کاشان، شیراز، یزد را درک کند تا بتوانیم از آن انتظار داشته باشیم که بومی طراحی کند. هفتم اینکه هنوز اسناد فرا دست دقیق و مناسبی به صورت مکان محور برای منظر شهر تهران تهیه نشده است، لذا از معماران هم نباید انتظار زیادی داشت. مثلا ضابطهی مشخصی در مورد طراحی نماهای شهری در تهران وجود ندارد و اگر وجود دارد به صورت محدود است. هشتم اینکه اسناد مدون و مشخصی در مورد معماری بومی یا معماری ایرانی-اسلامی که برای نماهای شهری کاربری باشد وجود ندارد و شدیدا مورد نیاز است.
وقتی از معمار انتظار داریم بومی طراحی کند، باید یک پژوهشی یا سندی باشد که بتواند به آن استناد کند و متاسفانه این اسناد کم است. از طرفی هنوز تحقیق در مورد معاصرسازی الگوهای بومی معماری صورت نگرفته است که با نیازهای امروز همخوان باشد. و البته دلایل بسیار دیگر ... . منظورم این است که دلیل آن صرفا یک دلیل کالبدی نیست. چندین دلیل دارد به خصوص دلایل مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی و ...
*کمیتههای نما چه نقشی در بهبود این اوضاع داشتهاند؟
به نظر من کمیتههای نما یکی از بهترین اقدامات چندسال اخیر شهرداری تهران است. البته تا پختگی این کمیته های نما راه زیادی وجود دارد. کمیته های نما می توانند اتاق فکر منظر شهری تهران باشند. چون همزمان با 2 بازوی اجرایی و ستادی شهرداری در تماس هستند. در واقع سیاستهای نماهای شهری شهرداری تهران را عملی میکنند. لذا کار سختی را پیشرو دارند.
در کمیته نما سعی می شود حتی الامکان با معمار تعامل سازنده وجود داشته باشد. جالب است بدانید بسیاری از معمارها پس از جلسه، از کمیته نما تشکر میکنند. چون اکثرا کارفرما سلیقهی خودش را روی معمار اعمال میکند و معمار مجبور است مطابق سلیقهی کارفرما طراحی کند.
اما پس از 2 سال از تشکیل کمیته های نما، معماران با این بهانه که فیلتری به نام کمیته نما وجود دارد که نماهای ساختمانی را کنترل میکند، از فشار کارفرمایان برای بناهای نامتعارف به خصوص در مورد نمای رومی کاستهاند.
*در نهایت خودتان برای نمای شهر تهران چه پیشنهادی می دهید؟برای کل شهر تهران نمیتوان یک نسخه پیچید. مشکل بسیاری از ما هم دقیقا همین است. منظر بصری شهر تهران نیازمند ضوابط و راهنمای طراحی شهری مکان محور است. برای همین است که کمیته ی نمای هر منطقه برخورد متفاوتی با نماها میکند. مثلا شخصیت منطقه 2 با شخصیت منطقه 12 فرق دارد. بنابراین از منظر شهری متفاوتی هم برخوردار است.
منطقه 12 منطقه تاریخی است و باید این موضوع حتما در نماها لحاظ شود. ما بیش از هر چیزی در حال حاضر نیازمند آرامسازی بصری شهر تهران هستیم. نوعی از آرامسازی که کمی از این اغتشاش و ازدحام و آلودگی بصری بکاهد. لذا حلقهی مفقودهی آن تهیه اسناد هدایت طراحی شهری به صورت مکان محور از سطح کلان شهر تهران تا فضاهای شهری و ضمانت اجرایی آن است.
انتهای پیام/