به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛دوستی در سالهای گذشته خودرویی داشت که هر وقت خراب می شد، خودش آچار به دست، تعمیری میکرد و خودروی مانده در خیابان را راه میانداخت. سیستمهای عامل خودرو هنوز راهاندازی نشده بود و البته خودرو هم تعمیر اساسی نداشت تا سرانجام همین بیتخصصی کار دستش داد و در راه ماند و خودرو هم موتور سوزاند.
خودش هم میدانست که اگر همان تعمیرهای جزیی را در اختیار متخصص مکانیک قرار میداد، نتیجه چیز دیگری میشد. دندانپزشک نباید نانوایی بلد باشد و قرار نیست نقاش کارگردانی سینما کند. کامل بودن مهم است و نه جامع بودن.
مدیریت جهانی امروز مبتنی بر بهرهگیری از ظرفیت حداکثری مشاورههای تخصصی است که در سازمانهای مورد نظر اعمال میشود. یعنی وقتی قرار است رویدادی تکمیلی در جایگاه تصمیمگیری برنامهریزی شود، از افراد و ابزار تخصصی خارج از سازمان بهرهگیری می شود.
داستان طراحی لباس تیم جمهوری اسلامی ایران در المپیک 2016 ریو، داستان غمانگیزی شده است.
جریان پرشتاب و تنومند مد و لباس اسلامی و ایرانی کشور در سالهای اخیر توانسته با کولهباری از تجربه و ایده های خلاقانه، جایگاه مناسبی را میان اقشار مختلف مردم باز کند. رسانهها و مسئولان و متولیان هر لحظه از ضرورت ترویج این آثار و معرفی آنها به مردم سخن میگویند. مسئولان ارشد کشور مستمر بر لزوم حمایت و توجه تخصصی به این موضوع میپردازند، اما طنز ماجرا اینجاست که آچار دست غیر مکانیکهاست!
کمیته ملی المپیک قطعاً باید در وهله اول برای طراحی لباس ورزشکاران که بارها موضوع نقد و گاهی مزاح شده را از متولی این امر یعنی کارگروه ساماندهی مد و لباس می خواست، آن هم در شرایطی که خود این کارگروه در نامهای مکتوب برای طراحی این لباس اعلام آمادگی کرده بود.
چگونه مدیر یک سازمان عریض و طویل و مهمترین سازمان ورزشی کشور به ذهنش خطور نکرد اهمیت پوشش ورزشکاران در مراسم افتتاحیه از صرف نشانهسازی که تنها تفسیرش از عهده خود طراح که باید به لباس الصاق شود، بر میآید ، میتواند در دنیای پرشتاب اطلاعات امروز تبدیل به سوژه ای تأسفآمیز برای مردم کشور شود؟
چگونه به ذهن متولیان این عرصه نرسید که باید برای انتخاب طرح، با همراهی کارگروه جمعی از برترین طراحان کشور را برای طراحی لباس دعوت کنند و سپس با بهرهگیری از نظرات افراد صاحب رأی، اثر برتر را تولید کرده و در قامت ورزشکاران بپوشانند؟
چگونه است که مدیران ما همه جامع هستند و آچار به دست اما تخصصشان درمان روح بیمار ورزش امروز ماست؟ آیا اثر روانی این هجمهها را بر روحیه ورزشکاران دریافتهاند؟ آیا میدانند لباس فقط پوشش نیست و نمایش اقتدار فرهنگی و ملی کشورمان در بزرگترین آوردگاه ورزشی دنیاست؟ آیا میدانند بسیاری از مفاهیم دینی و سیاسی را میتوان از طریق همین پوشش با بیشترین سطح مخاطب منتقل کرد؟
ده ها سوال دیگر را میتوان از مدیران کمیته ملی المپیک پرسید و دانستههای ایشان را در برابر مطالبه جامعه طراحان از این نهاد ورزشی سؤال کرد. اما مسئله اصلی اینجاست که راه را از این پس درست بپیماییم.
برای هر رقابت ورزشی و غیرورزشی که هر نهاد دولتی و خصوصی قصد حضور بینالمللی را دارد و نمایشگر توان هنری ، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مملکت است، باید کار را دست کاردان سپرد تا طراحی دوخت نمایش و ارائه آن موجب مضحکه و تمسخر نشود که این خود توهینی به جامعه هنرمندان طراح لباس کشور است.
قطعاً این ظرفیت در کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور وجود دارد تا بتوان زمینه حضور برترین طراحان کشور را در رویدادهای جهانی در طراحی لباس های هماهنگ فراهم کند و به یاد آن دوستمان آچار دست مکانیک باشد.
منبع:فارس
انتهای پیام/