داستان گویی کودک به لحاظ روان شناسی قواعد و قوانین خاص خود را دارد و همانطور که فیلم وکارتون غیر اخلاقی اثرات مخرب بر شخصیت کودک دارد کتاب بی مفهوم و غیر اخلاقی نقش یکسان دارد.

 به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران  جوان؛  دکتر میرآخورلی روانشناس تربیتی درخصوص نحوه داستان گویی به کودک درسنین مختلف می‌گوید: اولین نکته مهم در این خصوص این است که کودک از سنین 2 سالگی به بعد قادر به درک داستان هستند لیکن در هر سنی موضوع داستان و مدت زمان تعریف کردن داستان متفاوت است.
 
در دو سالگی کودکان می‌توانند داستان‌ها را گوش کنند ولی مدت زمان خوانش داستان باید کوتاه باشد زیرا در این سن کودک به درکی نرسیده است تا داستان طولانی را درک وتحمل کند.
 
بهتر است ما از داستان‌های کوتاه واقعی و مختصر استفاده کنیم که در مورد زندگی روزمره خود کودک است.با افزایش سن حدود سه سالگی کودک می‌توان داستان را کمی طولانی تر کرد ولی بازهم باید براساس زندگی واقعی کودک باشد تا او بتواند آن شرایط را در زندگی عادی ببیند و تا سه سالگی از بازگوکردن داستان‌های خیالی و رویاگونه باید پرهیز شود.
 
وی می‌افزاید: کم کم از سه سالگی به بعد یعنی حدود سنین 4 تا 6 سالگی به دلیل اینکه خیال پردازی در کودک آغاز می‌شود و کودکان خیال پرداز می‌شوند می‌توان از داستان‌هایی که در آن‌ این موضوعات وجود دارد وبا زندگی روزمره متفاوت است استفاده کرد بطور مثال داستان‌هایی که در آن حیوانات صحبت می‌کنند و یا در زندگی روزمره قابل مشاهده نیستند.تقریبا روال داستان گویی به این صورت است و با افزایش سن می‌توان مدت زمان داستان گویی را بیشتر کرد.
 
روش غیر مستقیم برای القاء نکات تربیتی به کودک
 
وی ضمن اشاره به اهمیت داستان در الگوپذیری کودک اظهار می‌کند: داستان یکی از روش‌هایی است که از طریق آن می‌توان بر شخصیت کودک اثر گذاشت؛کودکان از سنین خاصی به بعد کاملا خیال پرداز می‌شوند ودر مجموع از دوسالگی قادر به جایگزینی خود با شخصیت داستان هستند و می‌توانند الگوبرداری کنند.
 
این نکته به والدین امکان می‌دهد که بسیاری از ویژگی‌های مناسب اخلاقی را در غالب داستان به کوک منتقل کنند.قصه گویی یک روش غیرمستقیم برای ارائه ویژگی اخلاقی مطلوب است که ممکن است در بیان مستقیم آن با مقاومت کودک مواجه شویم.به همین دلیل داستان می‌تواند تأثیر زیادی بر شخصیت وویژگی اخلاقی کودکان بگذارد.
 
الگو پذیری کودک

دکتر میرآخورلی تصریح می‌کند: از طرفی اگر داستان جنبه‌های غیراخلاقی داشته باشد،تأثیر نامطلوبی بر کودک می‌گذارد و والدین در انتخاب داستان باید وسواس زیادی به خرج دهند .کودکان بسیار تأثیرپذیر تر از بزرگسالان هستند وخود را در غالب شخصیت‌های اصلی داستان قرار می‌دهند وفوق العاده از این شخصیت‌ها الگو می‌پذیرند.اولین نکته در انتخاب داستان توجه به سن کودک است واگر قصد انتقال ویژگی‌های اخلاقی خاصی به کودک داریم باید متوجه سن کودک وپذیرش این ویژگی‌ها از جانب او باشیم.
 
باید سعی والدین بر این باشد که خصوصیات مثبت را به کودک منتقل کنند و به دلیل اینکه شخصیت اصلی داستان اصولا یک شخصیت محبوب برای کودک است باید سعی شود نتیجه مثبتی از شخصیت گرفته شود و نه ویژگی‌های منفی در او.
 
اگر شخصیت اصلی نکات منفی را نشان می‌دهد باید در انتهای داستان نشان داده شود که او دچار مشکل می‌شود و تصمیم‌های درست را جایگزین می‌کند.تأکید بر این است که این داستان‌ها هم مفهوم مناسبی داشته باشند و هم کاملا آموزنده باشند و ما حق نداریم ذهن کودک را با موضوعات غیراخلاقی پر کنیم.
 
ترس و وحشت را به کودک منتقل نکنید

وی در ادامه می‌افزاید: در مواردی والدین داستان‌هایی را تعریف می‌کنند که جنبه‌های ترسناک دارند این کار کاملا اشتباه است و خصوصا در زمان شب داستان‌هایی که ذره‌ای به مقوله وحشت مرتبط هستند نباید برای کودک بازگو شوند.زیرا کودکان بیشتر از بزرگسالان در داستان غرق می‌شوند و در روحیه آن‌ها تأثیر نامطلوب به جای خواهد گذاشت.
 
این تأثیر همانند تأثیری است که کودکان از تماشای یک کارتن وفیلم . اگرچه در سنین پیش دبستانی کودکان قدرت تخیل دارند وخیال پردازی می‌کنند. از این رو گاهی اوقات خواندن کتابهای خیال گونه منعی ندارد.اما درست نیست که تمامی کتابهای کودک جنبه خیال داشته باشند وموجب می‌شود از جنبه‌های واقعی زندگی دور شود.در داستان های خیال انگیز هم باید یک سری نکات اخلاقی گنجانده شود نه اینکه داستان در کل برپایه و هم وخیالات باشد.
 
 در داستان یک طرفه به قاضی نروید

این استاد دانشگاه ضمن اشاره به ماهیت رواج برخی از داستان‌ها که در آن شخصیت اصلی داستان که یک کودک است در مقابل والدینی قرار می‌گیرد که در ارائه نکات تربیتی اشتباه کرده ودر نهایت از کودک عذرخواهی می‌کنند می‌گوید: ایرادی ندارد که در پاره‌ای از موارد در داستان‌های کودکانه والدین اشتباه کنند،اما این داستان‌ها نباید همیشگی باشند.
 
برخی از اوقات مسلما والدین اشتباه می‌کنند و در مواردی کودک و اگر همیشه یک جانبه به موضوع پرداخته شود و یک طرف مقصر داستان باشد طبیعی است که تأثیر نامناسبی خواهد گذاشت .
 
باید برای کودک این مسأله جا بیفتد که گاهی ممکن است والدین خطا کنند و در نهایت باید آموزش داده شود که فردی که اشتباه کرده چه والد و چه کودک در انتها عذرخواهی می‌کند و اشتباه را جبران می‌کند و این نوعی درس تربیتی به کودک خواهد داد.
 
دکتر میرآخورلی در خصوص نحوه داستان خوانی برای کودک نکات موثری مطرح می‌کند:کارتون تأثیرگذاری بیشتری برای کودک به نسبت داستان دارد زیرا در کارتون تصویر با حرکت همراه می‌شود.خصوصا در مقطع پیش دبستانی این تأثیر بیشتر است؛ممکن است انتخاب کارتن مشکل باشد ولی انتخاب داستان کاملا بر عهده والدین است.
 
برای تأثیرگذاری بیشتر داستان والدین می‌توانند در بیان داستان برای کودک نقش بازی کنند خصوصا در سنین پیش دبستانی این حالت جذاب تر و موثرتر است؛اینکه والدین داستان را به حالت ریتمیک و همراه با موسیقی برای کودک بخوانند قطعا بسیار جذاب تر از حالت ساده داستان خوانی است.
 
وی می‌افزاید: نکته مهم انتخاب داستان است و هر کتابی که در بازار یافت می‌شود،اصولا مناسب نیست و ممکن است یا با سن کودک همخوانی نداشته ویا فاقد مفاهیم ارزشمند واخلاقی باشد.
 
متأسفانه در حال حاضر بر روی مسائل روان شناختی کودک در نگارش داستان کاری صورت نمی‌پذیرد.برخی از کتاب‌ها سوای این مشکل به طور کلی فاقد مفهوم است ودر اشعار کودکانه این مشکل بسیار دیده می‌شود. از این رو والدین بهتر است قبل از خرید کتب کودک موضوع ومفهوم داستان را به درستی انتخاب کنند.
 
کتابخوانی به همراه اجرای نمایش موثرتر است

دکتر میرآخورلی ضمن اشاره به پایین آمدن سرانه کتابخوانی در کشور و عوارض نامطلوب این پیامد می‌گوید: در ابتدا لازم است کودکان را علاقمند به کتابخوانی کرد و سپس برای آن‌ها کتاب خرید. یکی از راه‌ها این است که داستانها را در غالب نمایش برای کودک تعریف کنیم و همانطور که گفته شد یکی از علاقمندی‌های کودکان این است که داستان را درغالب شعر و هیجان بشنوند.
 
در سنین بالاتر هم کودک قادر به اجرای نقش شخصیتهای داستان هستند ومادر وکودک می‌توانند داستان را با همکاری هم در غالب نمایش اجرا کنند این کار تأثیر زیادی در علاقمند شدن کودک به داستان وکتابخوانی خواهد شد.اینکه تنها برای کودک کتاب خریداری شود قطعا تأثیری ندارد.
 
قطعا پایین آمدن سرانه مطالعه معضل فرهنگی بزرگی است که پیشگیری ازآن در ابتدا باید از نهاد خانواده شکل گیرد و نکته مهمتر این است که والدین به بهانه کتاب خوان کردن کودکان اقدام به خرید هرنوع کتاب با هر مضمون غیراخلاقی نکرده و متوجه باشند که کودکان بسیار الگوپذیر هستند و شخصیت‌های داستانی یک کتاب ممکن است در آینده شخصیت واقعی یک کودک را شکل دهند؛پس بهتر است در انتخاب داستان‌ها دقت کرده وبا وجودغفلت مسئولین نسبت به این امر خود مسئولیت سلامت روانی واخلاقی کودکان وبه تبع آن جامعه را بر عهده گیریم.
 
منبع:سلامت نیوز
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار