به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ساکنان سلطانآباد، حاشیه حاشیه نشینان اسلامشهر هستند، آنها سالهای سال است که از مشکلات محیط زیستی پرآبترین شاخه رودخانه کرج رنج میبرند.
تا چشم کار میکند، زباله است. زبالههای خشک، تر، متعفن. زبالههایی که ردشان را اگر بگیری، تلنبارشان را در یک کانال آّب پیدا میکنی. جایی که دور و پرت نیست، بلکه همینجا در چند کیلومتری پایتخت است. کانال آب هم به یکی از شاخههای مهم و پرآب رودخانه کرج مربوط میشود یعنی رودخانه شادچای.
این فاجعه زیست محیطی در چند کیلومتری تهران، تنها مشکلات مردم ساکن کنار کانال نیست، بلکه در واقع این منابع آبی ایران است که بدون تدبیر و مدیریت از بین میروند.
زندگی با بوی تعفن بوی فاضلاب، تنفس را بند میآورد. حشرات بیداد میکنند. مردم همدانک، خیرآباد، قلعه میر، کوی گلستان، سبزدشت و سلطانآباد در حوالی اسلامشهر و رباط کریم، بیخ گوش تهران با این مشکلات چگونه روزگار میگذرانند؟
«ما سالهاست که اینجا زندگی میکنیم. بارها و بارها به شهرداری و شورای شهر شکایت کردیم از دست این فاضلاب اما کسی به داد ما نرسید. پارسال پیارسال هم آمدند دور تا دور رودخانه را کانال کشیدند اما هیچ فرقی نکرد. اگر یکی از آقایان بیاید اینجا زندگی کند، یک لحظه هم طاقت نمیآورد. بار و بنهاش را جمع میکند و از اینجا میرود.»
مرد مسن، کنار در خانهاش رو به منظره زبالهای نشسته است و با همسایههایش حرف میزند: «دیگه ما به این بو عادت کردیم ولی بیشتر بچههای ما بیماری عفونی گرفتند. هیچ کس هم به فریادمان نمیرسد در محاصره زبالهها زندگی میکنیم.»
ساکنان سلطانآباد، حاشیه حاشیه نشینان اسلامشهر هستند، آنها سالهای سال است که از مشکلات محیط زیستی پرآبترین شاخه رودخانه کرج رنج میبرند. اگر چه این کانال آب، چند سال پیش از سوی مسئولان شهرداری گلستان ساماندهی شد اما این ساماندهی و کشیدن کانال به دور این رودخانه چندان دردی از درد مردمان ساکن شهرکهای اطراف این کانال درمان نکرد. آنها همچنان از بوی تعفن و مشکلات زیست محیطی این رودخانه رنج میبرند.
بیعدالتی در حاشیه حاشیهنشینی در حد فاصل سلطانآباد، قلعهمیر سه راهی قرار دارد، در شرق این سه راه مدرسهای است. این مدرسه درست در چند قدمی فاضلابهای بدبو، ساخته شده، معلوم نیست که چگونه دانشآموزان این مدرسه در این هوای آلوده و تعفنبرانگیز میتوانند تحصیل کنند.
«بچههایمان هم دیگر به این بیعدالتیها خو کردهاند. درس خواندن در این فضای متعفن به نظر شما ممکن است؟ همین میشود که بیشتر جوانان اینجا معتاد هستند. همینطور معتاد و بیکار در این شهرکها ریخته است. چاقوکشی و دعوا تمامی ندارد. ما به هر که میگوییم صدایمان به جایی نمیرسد. مگر رسیدگی به مستضعفان از آرمانهای این انقلاب نبود؟»
زن سن و سالی ندارد. دامن و بلوزی به تن کرده و با شلنگ آب میپاشد جلوی در خانهاش. خودش میگوید وسواس پیدا کرده و فکر میکند هر چیزی آلوده است.
این در حالی است که ابوالفضل مرادی، عضو شورای اسلامی شهر گلستان در مرداد سال گذشته، عملکرد شهرداری را خوب ارزیابی کرده: «یکی از حقوق شهروندان داشتن معبری مسطح است که با حمایت شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم در اداره شهر، شهرداری گلستان بسیاری از معابر شهر را تسطیح، جدول گذاری و آسفالت کرده است که میتوان به آسفالت معابر قلعه میر، سی متری شهید ستاری، کوی گلستان، باغ مهندس و ... اشاره کرد.»
به نظر میرسد که این عضو شورای شهر طی این دو سال سری به شهرک قلعه میر و سلطانآباد نزده است تا بداند چقدر عملکرد شهرداری خوب بوده. درست است که هزینههایی برای کشیدن کانال صورت گرفته اما مسئله این است که مشکلات همچنان پا برجاست.
اکنون باید پرسید که حقوق شهروندان چه میشود، شهروندانی که با بوی بد فاضلاب صبح را به شب و شب را به صبح میرسانند. از همه مهمتر ایجاد و رواج بیماریهای عفونی است و همچنین سبزیها و گیاهانی که با این آب قرار است، آبیاری شوند. با توجه به اینکه وزارت بهداشت آبیاری سبزیجات با آب فاضلاب را ممنوع اعلام کرده، باید دید که چرا چارهای برای این رود ارزشمند نمیاندیشند.
بیآبی و فشار قوی این روزها که خشکسالی و تشنه بودن ایران، تهدید جدی به شمار میآید، آلوده بودن چنین رود پرآبی بسیار نگرانکننده است. چطور ممکن است که مسئولان این رود طولانی را از یاد برده باشند؟ رود شاهچای یا رودخانه شادچای شاخهای از رودخانه کرج است که در استانهای البرز، تهران و قم جریان دارد و از شهرستانهای کرج، شهریار، اسلامشهر و قم میگذرد و سرانجام به دریاچه نمک قم میریزد.
این رودخانه که درطول تاریخ یکی از شاخههای مهم، قطور و پر آب رودخانه کرج بود، در مسیر خود مراتع، باغها و زمینهای زراعی وسیعی را سیراب میکرد و کشاورزان و دامداران بسیاری در کنارههای این رود باغات و مزارع و دامپروری احداث کرده بودند، شریان حیاتی در زندگی مردم منطقه بود و به علت بزرگی و طول آن که از ۳ استان میگذشت به آن شاهچایی به معنای سرور رودها یا رود بزرگ میگفتند.
کارشناسان محیط زیست میگویند: «این رودخانه سالیان متمادی همیشه خروشان بوده و تنها در بعضی موارد در فصول پائیز و بهار طغیان میکرده و در سالهای اخیر به دلایل نبود بارش باران و برف و قرار گرفتن در معرض آسیبهای زیست محیطی و اجتماعی، تغییر مسیر و سوءاستفادههای شخصی در حال خشک شدن است.»
البته مردم این منطقه نه تنها از بدبختیهای حاصل گذر این رود، رنج میکشند بلکه آنها که سالهاست زیر فشار قوی برق زندگی میکنند و دم نمیزنند. دور تا دورشان را زباله احاطه کرده است.
وقتی برای تهیه گزارش در این محل بودیم، زبالهها را هم آتش زده بودند. در حالی که اینجا جمعیت زیادی از مردم زندگی می کنند. دود دور تا دور قلعه میر و سلطانآباد را گرفته بود و مردم در چنین شرایط سختی در این منطقه زندگی میکنند.
بازی در وسط زبالهها «بچههای ما جایی برای بازی ندارند، تفریحشان جمع شدن در وسط همین زبالهها و بازی است، برای همین بیماریهای عفونی کم نیست. بارها خودم بچهام را به دلیل عفونت به بیمارستان بردم. هزینههای بیمارستان آنقدر زیاد بود که مجبور شدم که درمان سنتی انجام دهم. اینجا از این بدبختیها زیاد است.» مادر است. دلنگران. روسری گلگلی به سر دارد و دستهایش تاول زده.
نه تنها بچهها بلکه بزرگترها هم اینجا فضایی برای جمع شدن و گفتمان ندارند. وسط زمین زبالهها چاچوبی گذاشتهاند و والیبال بازی میکنند. به نظر میرسد که تفریح و سرگرمی آنها با زبالهها گره خورده. آنها که با هزار امید و آرزو از شهرستانهای خود راهی تهران شدند. عایدشان جز زندگی در میان زبالهها نشده است.
منبع:خبرانلاین
انتهای پیام/