بهگزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، با نگاهی گذرا به موقعیت سیاسی و جغرافیایی دو کشور ایران و افغانستان بهروشنی میتوان دریافت که برخورداری از هر موقعیت ممتاز و موثر در نظام بینالمللی بدون همیاری و مشارکت دو کشور ممکن نخواهد بود. پر واضح است در شرایطی که نظام سلطه تمامی تلاش خود را جهت ایجادناامنی و حضور پایدار در منطقه غربآسیا و حوزه مرکزی قاره کهن بهکار بسته، بیشک استقرار صلح و ثبات و مسدود کردن روزنههای نفوذ قدرتهای استعمارطلب غربی، همیاری و مشارکت مجدانه کشورهای واقع در این عرض جغرافیایی و بهویژه دو همسایه دوست و همزبان یعنی جمهوری اسلامی ایران و افغانستان را میطلبد.
درهمین راستا
«محمدحنیف اتمر» مشاور امنیت ملی افغانستان با انجام سفری دو روزه به تهران و دیدار با دبیر شورای عالی امنیتملی، وزیرامور خارجه و وزیرکشور ایران مولفههای امنیتی مشترک میان دو کشور را بررسی کرده و مقامات دو طرف بر لزوم دستیابی به مناسبات پایدار تاکید کردند.
در ادامه ضمن واکاوی فرصتها و تهدیدهای امنیتی مشترک بین دو کشور، به تشریح بخشی از این مقولههای اشتراکی پرداخته و به ضرورت اقدام همهجانبه برای خشکاندن ریشه جریان تروریسم و تکفیر در منطقه استراتژیک و حساس آسیای میانه میپردازیم.
*آمریکاییها در افغانستان به دنبال چه هستند؟با توجه به موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی کشور افغانستان این منطقه از آسیای مرکزی همواره در معرض تهاجم و تاختوتاز قدرتهای استعمارگر غربی قرار داشته است. بهگونهای که با وجود محرز بودن سیاستهای تروریسمپروری عربستان در حوادثی از قبیل 11سپتامبر2001، اما سردمداران آمریکایی نوک پیکان جنگافروزی خود را به سمت افغانستان نشانه گرفته و با پنهان داشتن اسناد واقعی انفجار برجهای نیویورک و بازیگران پشتپرده رویداد مذکور، این کشور حساس و مهم را بهعنوان پایگاه ناامنسازی در منطقه برگزیدند. البته دلیل این گزینش سیاستمداران کاخسفید چندان هم ناشناخته نیست.
در شرایط کلی روسای سلطهطلب واشنگتن چند مولفه را بهعنوان رگههای حیاتی حضور خود در منطقه غربآسیا و آسیای میانه قلمداد میکنند، محورهایی که مستقیم یا غیرمستقیم موجب تامین درآمد خزانههای دولتهای آمریکایی بهشمار میروند. آمریکا بهعنوان اولین کشور سازنده تسلیحات نظامی در دنیا میبایست بازارهدفی برای تجهیزات تولیدی خود دستوپا کند و با توجه به تبعیت بیچونوچرای کشورهای اروپایی از سیاستهای کاخسفید، این حوزه جغرافیایی نمیتواند منابع مالی ایالات متحده را تامین کند چه آنکه برخی از همین کشورهای قارهسبز نیز در رونمایی از کارخانجات تسلیحاتی خود همراستا با آمریکا قدم برمیدارند.
لذا با عنایت به وجود محور مقاومت و استعمارستیزی ملتهای مسلمان منطقه و نیز وجود جریانهای افراطی پرورشیافته سیاست فریب بریتانیا در غربآسیا؛ مطلوبترین مقصد بازاریابی تسلیحاتی واشنگتن همان حکومتهای پادشاهی و مرتجع عربی منطقه هستند که عطش دیکتاتوری آنها هرروز تعداد بی شماری از زنان وکودکان بیگناه در عراق، سوریه، افغانستان و یمن را به خاکوخون میکشد.
* افغانستان و بیثباتیهای ناخواسته
در این میان افغانستان بهجهت تعدد حضور جریانهای تروریستی، به پایگاهی طولانیمدت برای حضور نظامیانخارجی از قبیل ناتو تبدیل شده است؛ طرفهایی که از یکسو به تحریک و تجهیز جبهه تروریسم میپردازند و از سوی دیگر با برگزاری نشستهایی، پیرامون امنیت کشوری که خود عامل اصلی ناامنی و بی ثباتی آن هستند، بهشور مینشینند.
تجربه حضور نظامیان ناتو با محوریت آمریکا در افغانستان نشان میدهد که پس از تهاجم سال2001 این نظامیان به بهانه مبارزه با گروههای تروریستی همانند القاعده، در عمل اما بذر تروریسم و افراط بسیار فراگیرتر از گذشته را در این کشور کاشتند و با این ورود ناخوانده علاوه بر افغانستان اکثر کشورهای منطقه را نیز دستخوش بحران و تنش قرار دادند. *داعش، هدیه غربی- عربی به ملت افغانستان
در میان اوج گرفتن حضور جریانهای افراطی مانند القاعده و طالبان در نقاط مختلف و بهویژه ولایات شرقی افغانستان، پرده دیگری از توحش تروریستی بهنام داعش نیز به جمع عوامل ناامنی این کشور افزوده شد. درحقیقت پس از سرخوردگی داعش در عراق و سوریه و شکستهای متوالی این گروه تروریستی در مواجهه با محورمقاومت، منطقه آسیایمرکزی و درگام نخست ولایتهای بیثبات افغانستان هدف بعدی تروریستهای زاییده سیاست مداخلهجویانه غربی- عربی قرار گرفت.
پس از حضور داعش در افغانستان، بیثباتی در این کشور روی ریل جدیدی از نقشه دشمنان قرار گرفت طوری که در طی هفتههای اخیر انفجارهای مهیبی از سوی این گروه تروریستی نقاط مختلفی از کابل را لرزاند. *تعاملات امنیتی کشورهای منطقه، تنها راه خشکاندن ریشه تروریسم در بیانیه مشترکی که پس از سفر محمدحنیف اتمر مشاورامنیت ملی افغانستان به تهران و دیدار با مقامات ایرانی صادر شد، مقامات امنیتی دو کشور ضمن تاکید بر لزوم دستیابی به مناسبات پایدار و ایجاد رفاه و آسایش برای دو ملت، به ویژه کمک به توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی افغانستان، موافقت کردند تا برای دستیابی به راهبردهای مشترک در حوزههای مرتبط با امنیت ملی دو کشور مساعدت خویش را به کار گیرند.
بیشک توسعه بحرانهای ناشی از حضور گروههای تروریستی از قبیل داعش، القاعده، طالبان و غیره در ولایات افغانستان، همه را بر آن میدارد که این رویدادها را جدی گرفته و در سطح بالاتر همافزاییهای امنیتی را جهت رویارویی با سناریوهای بحرانزای غرب بهکار گیرند.
جریانی که در صورت اهمال بخشهای وسیعتری از آسیایمیانه را دچار چالش کرده و عملا از مرزهای شمالی افغانستان فراتر رفته و به مرزهای روسیه نیز خواهد رسید.
*همکاری جهانی، بهترین راه مقابله با تروریسم جهانی درهمین راستا چندی قبل ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه تاکید داشت که گروههای تروریستی توجهشان را از خاورمیانه به افغانستان معطوف کرده و در تلاش آمدن به این کشور هستند، ضمن آنکه این تروریستها درکنار جنایتهای بشری مشغول تجارت مواد مخدر و قاچاق اسلحه نیز هستند.
وی با بیان اینکه مبارزه با تروریسم نیاز به همکاری جهانی دارد بر مقابله با این جریان مطابق قوانین جهانی تاکید داشته است. در این میان گسترش تعاملات امنیتی و تاکید بر روی مولفههای یکسان برقراری ثبات میان دو کشور ایران و افغانستان با توجه به وجود مرز مشترک و طولانی و دارا بودن اشتراکات فراوان فرهنگی، تاریخی و سیاسی؛ بیتردید می تواند سد محکمی را درمقابل رواج لکه سیاه تروریسم ایجاد کرده و به قوام یافتن آرامش در مرزهای دو کشور و در ادامه تمامی منطقه منجر شود.
*ضرورت افزایش همکاریهای امنیتی ایران و افغانستان برای جلوگیری از نفوذ تروریسم "حسن هانیزاده" کارشناس سیاستخارجی در گفتوگو با خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان، پیرامون محورهای امنیتی مشترک میان دو کشور ایران و افغانستان و مقابله با تروریسم؛ اظهار داشت: هماهنگیهای امنیتی میان دو کشور از مولفههای ضروری است که نباید بار مقابله با گروههای تروریستی از قبیل داعش در آسیای میانه تنها بر دوش دو کشور باشد. چرا که فاز دوم عملیاتی این گروه تروریستی قطعا بر روی اکثر کشورهای این منطقه متمرکز شده است.
هانیزاده در ادامه با تشریح وضعیت امنیتی در افغانستان و حضور نیروهای ناتو و گروههای دیگر مخالف بهعنوان 2طیف گسترده در سلب امنیت این کشور گفت: نیروهای ائتلاف پیمان آتلانتیک شمالی به بهانه حفظ امنیت از سال 2001 تاکنون در افغانستان حضور دارند و هیچگونه اقدام موثری در برقراری امنیتپایدار در این کشور صورت ندادهاند.
وی با اشاره به مرز مشترک طولانی میان ایران و افغانستان و ضرورت توجه به شرایط امنیتی منطقه، تصریح کرد: با توجه به هدفگذاری داعش و دیگر گروههای افراطی جهت ایجادناامنی در آسیای میانه، سفر مشاورامنیت ملی افغانستان به تهران میتواند در ایجاد زمینه همکاریهای امنیتی مشترک میان ایران، افغانستان و حتی پاکستان بسیای موثر باشد.
نگاهی گذرا به شرایط موجود امنیتی در منطقه نشان میدهد که جغرافیای تروریسم و جریانهای تکفیری در حال تغییر است، چرا که با وجود ناکامی سیاستهای ضدبشری آمریکا و همپیمانانش در مواجهه با دژمستحکم محور مقاومت در غربآسیا و سرخوردگیهای پیدرپی داعش در عراق و سوریه، کاخسفید پلان جدیدی را با حرکتدادن این قبیل گروههای تروریستی بهسمت آسیایمیانه و آتشافروزی در آنها دنبال میکند.
نکته مهم پیرامون این منطقه از آسیا آناست که اغلب ملتهای این حوزه از اشتراکات فراوانی در عرصه فرهنگ و تمدن برخوردارند و همین پیوندهای فرهنگی و تاریخی میتواند بهعنوان محوراصلی تعاملات و ارتقای مولفههای مشترک امنیتی در روابط فیمابین تعریف شود. گزارش از: وحید امیدیموحد
انتهای پیام/