این حادثه آنقدر عمیق بود که به تبع آن "جمشید آموزگار" در پی نیافتن پاسخی مناسب در باره آن از سمت نخست وزیری استعفا داد و پس از وی "شریف امامی" با دستور کاخ سفید مأمور تشکیل کابینه در ایران شد تا به ظاهر با فساد خاندان پهلوی مقابله کند و بلکه از این طریق اندکی از خشم و تنفر ملت بکاهد.
امام خمینی(ره) با همان تدبیر همیشگی خود دریافتند که این حیله ای بیش نیست و ردپای کاخ سفید در پس این نیرنگ هویداست.از این رو با ارسال پیامی خطاب به ملّت مسلمان ایران، فرمودند:«در این موقع تاریخ ایران، شاه به وسیله کارشناسان خود دست به توطئه خطرناکی زده است و در این پانزده سال و به خصوص ماه های اخیر که دژخیمان شاه با قتل عام های شهرستان ها، روی تاریخ را سیاه کرده اند، اکنون دست به نیرنگ شیطانی زده است.
روشنگریهای امام نقش بی بدیلی در بیداری مردم داشت به طوری که ،سیزدهم شهریور 1357 مقارن با عید سعید فطر در مناطق مختلف تظاهرات میلیونی علیه رژیم شاه برگزار شد ومهمتر اینکه در تهران با همت دکتر مفتح، خیل میلیونی برای نماز عید فطر در تپه های قیطریه جمع شدند.
سخنان افشا گرانه ،هر روز بر موج انقلاب می افزود و دیگر اعمال محدودیتها و تهدیدها نیز نمی توانست مانع اعتراضات و راهپیماییها شود.از اینرو قرار راهپیمایی عظیمی برای روز جمعه 17 شهریور در میدان ژاله تهران گزارده شدو فراخوان عمومی مبنی بر برگزاری این راهپیمایی اعلام شد .
شب 17 شهریور، فرماندهان نظامی از جمله ازهاری رئیس ستاد ارتش، ناصر مقدم رییس ساواک، احمدعلی محققی فرمانده ژاندارمری،صمدیانپور رئیس كل شهربانی،برومند جزی رئیس اداره دوم ارتش، سپهبد خواجهنوری رئیس اداره سوم ارتش و ارتشبد قرهباغی وزیر كشور، با شریف امامی نخست وزیر جلسه ای ترتیب دادند تا در باره روز 17 شهریور تدبیری بیاندیشند، که در نهایت امر، تصمیم به برقرای حکومت نظامی در روز 17 شهریور گرفته شدو شاه نیز پس از مشورت با سفرای انگلیس و آمریکا، با آن موافقت کردو در پی آن اویسی فرماندار نظامی تهران به سپهبد بدرهای فرمانده گارد جاویدان دستور داد تا واحدهایی از گارد را به فرمانداری نظامی منتقل كند.
با اعلام حکو مت نظامی به مدت 6 ماه ، میدان و خیابان ژاله از سربازان و تجهیزات نظامی مملو شد اما مردم بیخبر از این تصمیم صبحگاه خود را به میدان ژاله رساندند.
هم همه و هیاهو همه جارا فرا گرفته بود اما مردم به اینگونه ارایشهای نظامی و ادوات کشتار، عاد ت کرده بودند و گمان نمی کردندکه اتفاق خاصی رخ دهد در همین حال، حول و حوش ساعت 9 پانزده دقیقه صبح صدای ممتد مسلسلها سکوت مرگ بار را خونین کردو فرمان آتش از بلند گو ها طنین انداز شد و خیل عظیم جمعیتی که شعارمرگ بر شاه و ندای«اللّه اکبر» سر می دادند در خون خود غلطان شدند.
خون آتش همه جا را فرا گرفت و اجساد مردمی که ساعتی پیش به شوق رهایی آمده بودند کف پوش خیابان شد واین گونه بود که 17 شهریور1357 جمعه خونین شد.
انتهای پیام/ب