به گزارش حوزه
احزاب و تشکلهای گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جمعی از احزاب اصلاحطلب با انتشار بیانیه شماره 3 ماموریت شورای سیاستگذاری انتخاباتی را پایان یافته قلمداد نموده و انسجام اصلاحطلبان را صرفا از طریق احزاب دانستند.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:اختلاف نظرهاي اخير در بين عناصر و گروههاي اصلاحطلب در خصوص ضرورت تداوم يا پايان كار شوراي سياستگذاري انتخاباتي اصلاحطلبان، ما را بر آن داشت تا بار ديگر با مروري مختصر بر تبار شناسي اصلاحات از مقطع انقلاب اسلامي تاكنون هم به خود و هم به ساير دوستان و تشكلهاي اصلاحطلب، شرايطي را كه گفتمان اصلاحات بر بستر آن شكل گرفت و باليد يادآور شويم. باشد تا اينگونه با مروري بر اهداف و آرمانهاي جريان اصلاحطلب، راه انحراف و تحريف، مسدود يا دست كم دشوار و پرهزينه شود. شايد در اينصورت انصاف، همنشين تحليلها و قضاوتهاي برخي دوستان شود كه اين روزها بي محابا و محتملا با هدف شانتاژ و ارعاب، ما را به سهم خواهي و انشقاق طلبي متهم میكنند، غافل از آنكه ما به همان ميزان كه در برابر سخن حق و مبتني بر منطق سياسي خاشعيم در مواجهه با جوسازيهاي رسانهاي و شبكهاي هدايت شده از سوي جلسات محفلي با استعانت از خداوند و مستظهر به مباني اصلاحات، عقب نخواهيم نشست.
بررسي علل، عوامل و تحليل زمينههاي رويدادها و موقعيتهايي نظير: حمايت همه جانبه امامخميني از دولت دفاع مقدس- حساسيت و مرزبندي جدي و مستمرامام(ره) با متحجرين به ويژه انجمن حجتيه - پيام 8 مادهاي امام (ره) در راستاي صيانت ازقانونگرايي، آزادي و حقوق شهروندي - مواضع ضداستكباري، استقلالطلبانه و عزت مندانه رهبر فقيد انقلاب اسلامي در سياست خارجي - حمايت امام (ره) از شكلگيري مجمع روحانيون مبارز و جلوگيري از تك صدايي شدن عرصه سياسي كشور- نقد پارهاي از سياستهاي اقتصادي دولت سازندگي كه به سياستهاي تعديل اقتصادي توصيه شده از سوي بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول مشهور بودند از سوي جريان خط امام در دوره دولت سازندگي- معرفي رئیس دولت اصلاحات به عنوان كانديداي رياستجمهوري در انتخابات سال 76 از سوي جريان چپ يا همان خط امام با شعار قانونگرايي و توسعه سياسي به عنوان وجه مغفول مانده در دولتين سازندگي -اقدامات عملي از سوي دولت اصلاحات در راستاي توسعه و تقويت احزاب و تشكلهاي سياسي در صحنه سياسي كشور به منظور تحقق شعار اصلي دولت يعني توسعه سياسي- نقد جدي دولتين نهم و دهم از سوي نخبگان اصلاحطلب به دليل اخلال در روند توسعه سياسي از طريق تضعيف احزاب، نهادهاي مدني و سمنها و روي آوردن به شيوههاي پوپوليستي، غيرشفاف، هياتي، محفلي و خلقالساعه و...
همه موارد فوق به اضافه موضوعاتي ديگر كه بيان تمامي آنها در اين بيانيه نمي گنجد، اصول ذيل را به عنوان اصول مبنايي اصلاحاتي كه پيش از سال 76 هم در عرصه سياسي كشور دنبال میشد و از سال 76 نام اصلاحات به خود گرفت، پیش روی ما قرار میدهد:
1-درخت جريان موسوم به اصلاحات بر بستر جريان خط امام (ره) كه در زمان خود، درست يا غلط به جريان چپ در عرصه سياسي كشور معروف بود، روئيد و با انطباق با خواست مردم و اقتضائات ناشي از تحولات سياسي داخلي و بين المللي باليدن گرفت. هر چند ريشههاي اين جريان، عميق و ديرپاست، اما بدون شك عامل ماندگاري آن تا به امروز اقبال و حمايت مردمي بوده است.
2-عدالت اقتصادي و سياسي - مرزبندي با تحجر و ظاهرگرايي - استقلال سياسي و مقاومت در برابرنفوذ و استيلاي بيگانگان و در عين حال، مخالفت با استبداد داخلي و تضييع حقوق و آزاديهاي سياسي و مدني - شفافيت در عرصههاي سياسي و اقتصادي و مقابله با فساد و رانت جويي - توسعه سياسي و تقويت نقش احزاب و تشكلهاي شناخته شده در عرصه كنش سياسي كشور به جاي فردگرايي و محفل گرايي در اين عرصه - امكان نقد همه اركان و شخصيتهاي سياسي و اجتماعي و پرهيز از مطلق گرايي و بي عيب انگاري آنان - حاكميت خرد جمعي در نظام تصميم گيري و تصميم سازي و فاصله گرفتن از نظام تصميم گيري فردي - حاكميت اخلاق در فضاي عمومي جامعه به ويژه فضاي سياسي كشور و... اصولي هستند كه مي بايستي در جريان اصلاحات ولو با شدت وضعف ناشي از اقتضائات زماني و مكاني، همواره بدان پايبند بود.
3-نگاهي به عملكرد جريان اصيل اصلاحات در دوره سازندگي به ما نشان میدهد كه بسياري از شخصيتهاي شاخص اين جريان در آن دوران، پايبندي بر اصول را به سهيم شدن در قدرت ترجيح داده اند، لذا به رغم آنكه در بسياري از زمينههاي فكري و سياسي با دولت سازندگی اشتراك نظر وجود داشت اما اين امر مانع از مرزبندي و اتخاذ مواضع مستقل و منتقدانه آنها نسبت به دولت سازندگي نگرديد. ترديدي نيست كه همين مرزبندي، عامل اصلي پيروزي جناح اصلاحطلب در انتخابات رياست جمهوري سال 76 بود، چرا كه بسياري از تحليل گران بر اين باورند كه اصلي ترين دليل شكست اصولگرایان اين بود كه جامعه از انتخاب کاندیدای آنان، ادامه وضع موجود را برداشت میكرد.
درپايان با مرورآنچه گفته شد برنكات ذيل تاكيد و خود و دوستان اصلاحطلب را به بازخواني و توجه به آنها دعوت میكنيم.
-هرگونه همراهي، همكاري و ائتلاف با جريانات و شخصيتهايي كه در فضاي سياسي در اردوگاه اصلاحطلبان جاي نمیگيرند و يا تعريف نمیشوند بايد با تاكيد بر حفظ هويت مستقل اصلاحطلبي و تاكيد بر آرمانهاي اصلاحطلبانه صورت پذيرد. جاي تاسف است كه عدهاي از دوستان، حيات و ممات اصلاحطلبان را در اشغال مناصب دولتي میبينند در صورتي كه بقاي اصلاحات به بقاي اصولي است كه به برخي از آنها اشاره شد چه با حضور در قدرت و چه بيرون از آن. بقا به هر قيمت وائتلاف در هر شرايط در شان اصلاحطلبي نيست. تنزل از آرمانهاي اصلاحات با هدف سهيم شدن در مناصب دولتي، عين سهم خواهي است، نه تاكيد بر فعاليتهاي انتخاباتي شفاف با محوريت احزاب و گروههاي شناسنامهدار!
-شورای سیاست گذاری، مأموریت انتخاباتی اسفند 94 داشته و با پایان همان انتخابات، مأموریت اش پایان یافته تلقی میشود و ادامه فعالیتش بلاموضوع است. ضمن آنكه هر گونه تصميم گيري فردي و محفلي در انتخاب تركيب اين شورا، اصالت، كاركرد و چه بسا مشروعيت آنها را زائل مي سازد. ايران با دهها سال پيشينه فعاليت حزبي در عرصه سياسي، افغانستان نيست كه نياز به لويي جرگه داشته باشد. احزاب را باور كنيم و راه را براي توسعه نقش احزاب و فعاليتهاي رسمي بيش از پيش هموار سازيم. اين روش و منش برازنده اصلاحطلبان است و نه شيوههاي كنوني. در این راستا تقویت و تبعیت از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان تنها نهاد رسمیو دیرپای متشکل از احزاب اصلاحطلب که در طول حیات سیاسی خود بارها از آزمونهای حساس و سرنوشت ساز به ویژه در عرصههای انتخاباتی سربلند بیرون آمده است وظیفه همه کسانی است که خود را طرفدار اصلاحات میدانند.
جمعی از احزاب اصلاحطلبمجمع نیروهای خط امام(ره)- حزب اعتماد ملی- حزب مردم سالاری- حزب اراده ملت ایران- مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی- انجمن اسلامیمهندسان ایران- حزب وحدت و همکاری ملی
انتهای پیام/