کرمانشاه؛
غلبه بر ترس بچه‌ها از مدرسه
اغلب بچه‌ها از معلم مي‌ترسند يا يا ناراحت جداشدن از مادرشان مي‌باشند و همين امر باعث شده که از محيط مدرسه هراس داشته باشند .
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرگاران جوان از کرمانشاه؛ باشروع فصل مدارس و رفتن بچه ها به مدرسه تکاليف جديدي براي والدين آغاز مي شود.
يکي از مشکلاتي که معمولا براي بچه هاي پايه اول دبستان پيش مي آيد سختي جدايي و دور شدن از مادر است چرا که تا ديروز او تمام وقت خود را در کنار مادر در منزل بود و امروز او بايد ساعاتي در روز را دور از خانه،مادرو اسباب بازيهايش سپري کند.اين مشکل درباره بچه هايي که مادر خانه دار دارند بيشتر به چشم ميخورد زيرا فرزنداني که مادرشان شاغل است قبلا دوري از مادر را تجربه کرده اند.
بزرگترين مانع براي اغلب پيش‌دبستاني‌ها يا مهد کودکي‌ها جدا شدن از خانواده بخصوص مادر مي‌باشد. براي غلبه بر اين احساس مي‌توانيد قبل از شروع مدرسه چندين بار همراه کودکتان براي ديدار از مدرسه برويد. مي‌توانيد يک تور تشکيل دهيد و از مکان‌هاي بازي ديدن کنيد. در هنگام ديدار از مدرسه به او لبخند بزنيد که او دريابد که ميتواند در اين مکان شاد باشد.
در روز اول مدرسه اگر کودکتان به شما چسبيد که به مدرسه نرود حواس او را به کار مطلوب او پرت کرده و در آخر از او خداحافظي کوتاهي کنيد. معلم ميتواند با استفاده از آن کار مطلوب او را سرگرم کند.
مي‌توانيد در بسته ناهار او يا تغذيه او يک يادداشت بگذاريد، اين يادداشت ميتواند يک قلب بزرگ باشد که بداند شما به فکر او هستيد يا يک بلوط يا يک صدف سحر آميز به او بدهيد و به او بگوييد که در هنگام دلتنگي وقتي با بلوط صحبت کند شما صداي او را مي‌شنويد.
وقتي اولين روز مدرسه مي‌رسد دانش آموز ممکن است تصور کنند که يک غول بچه خور به نام آموزگار در پشت ميز نشسته است مخصوصاً اگر برادر يا خواهر بزرگتر با داستانهاي مبالغه آميز او با کودک شوخي کند.
فرزندتان را قبل از شروع مدرسه با آموزگارش آشنا کنيد و قبل از شروع مدارس از دوستان يا اقوامي که آموزگارند دعوت کنيد که به منزلتان بيايند. به کودکتان يادآور شويد که آنها نيز معلمند و از آنها بخواهيد که قوانين کلاس درس را برايش توضيح دهند که در هنگام درس بايد ساکت باشد تا بتواند درس را گوش دهد و ... .
من يک مشکل دارم!
اگر کودکتان ناراحتي خود را درباره دستشويي رفتن نشان داد، درباره نگراني او سؤال کنيد. آيا از نداشتن وقت کافي براي اين کار مي‌ترسد يا شستشو برايش سخت است يا تجربه بدي از پشت دري بلند ماندن دارد؟ درباره ترسش با او صحبت کنيد و سعي کنيد مشکلش را برايش حل کنيد. مي‌توانيد از والدين ديگر که مشکلي مشابه شما داشته‌اند صحبت کنيد يا از يک دکتر. يا از معلم بخواهيد که او را چندين بار همراهي کند و يا به او نشان دهد که بچه‌هاي ديگر چگونه اين کار را انجام مي‌دهند تا نگراني او از اين بابت رفع شود.
تشويق
براي هر چيز جديدي که فرزندانتان از مدرسه و آموزگار خود ياد ميگيرند آن ها را تشويق کنيد،اين تشويق ميتواند گفتن يک آفرين،بغل کردن فرزند وبوسيدن او،يا مشابه همين تشويقات کوچک باشد البته بايد تعادل در آن برقرار باشد که براي کودک عادي نشود وياپر توقع نشود.
انتهای پیام/پ
يکي از مشکلاتي که معمولا براي بچه هاي پايه اول دبستان پيش مي آيد سختي جدايي و دور شدن از مادر است چرا که تا ديروز او تمام وقت خود را در کنار مادر در منزل بود و امروز او بايد ساعاتي در روز را دور از خانه،مادرو اسباب بازيهايش سپري کند.اين مشکل درباره بچه هايي که مادر خانه دار دارند بيشتر به چشم ميخورد زيرا فرزنداني که مادرشان شاغل است قبلا دوري از مادر را تجربه کرده اند.
بزرگترين مانع براي اغلب پيش‌دبستاني‌ها يا مهد کودکي‌ها جدا شدن از خانواده بخصوص مادر مي‌باشد. براي غلبه بر اين احساس مي‌توانيد قبل از شروع مدرسه چندين بار همراه کودکتان براي ديدار از مدرسه برويد. مي‌توانيد يک تور تشکيل دهيد و از مکان‌هاي بازي ديدن کنيد. در هنگام ديدار از مدرسه به او لبخند بزنيد که او دريابد که ميتواند در اين مکان شاد باشد.
در روز اول مدرسه اگر کودکتان به شما چسبيد که به مدرسه نرود حواس او را به کار مطلوب او پرت کرده و در آخر از او خداحافظي کوتاهي کنيد. معلم ميتواند با استفاده از آن کار مطلوب او را سرگرم کند.
مي‌توانيد در بسته ناهار او يا تغذيه او يک يادداشت بگذاريد، اين يادداشت ميتواند يک قلب بزرگ باشد که بداند شما به فکر او هستيد يا يک بلوط يا يک صدف سحر آميز به او بدهيد و به او بگوييد که در هنگام دلتنگي وقتي با بلوط صحبت کند شما صداي او را مي‌شنويد.
وقتي اولين روز مدرسه مي‌رسد دانش آموز ممکن است تصور کنند که يک غول بچه خور به نام آموزگار در پشت ميز نشسته است مخصوصاً اگر برادر يا خواهر بزرگتر با داستانهاي مبالغه آميز او با کودک شوخي کند.
فرزندتان را قبل از شروع مدرسه با آموزگارش آشنا کنيد و قبل از شروع مدارس از دوستان يا اقوامي که آموزگارند دعوت کنيد که به منزلتان بيايند. به کودکتان يادآور شويد که آنها نيز معلمند و از آنها بخواهيد که قوانين کلاس درس را برايش توضيح دهند که در هنگام درس بايد ساکت باشد تا بتواند درس را گوش دهد و ... .
من يک مشکل دارم!
اگر کودکتان ناراحتي خود را درباره دستشويي رفتن نشان داد، درباره نگراني او سؤال کنيد. آيا از نداشتن وقت کافي براي اين کار مي‌ترسد يا شستشو برايش سخت است يا تجربه بدي از پشت دري بلند ماندن دارد؟ درباره ترسش با او صحبت کنيد و سعي کنيد مشکلش را برايش حل کنيد. مي‌توانيد از والدين ديگر که مشکلي مشابه شما داشته‌اند صحبت کنيد يا از يک دکتر. يا از معلم بخواهيد که او را چندين بار همراهي کند و يا به او نشان دهد که بچه‌هاي ديگر چگونه اين کار را انجام مي‌دهند تا نگراني او از اين بابت رفع شود.
تشويق
براي هر چيز جديدي که فرزندانتان از مدرسه و آموزگار خود ياد ميگيرند آن ها را تشويق کنيد،اين تشويق ميتواند گفتن يک آفرين،بغل کردن فرزند وبوسيدن او،يا مشابه همين تشويقات کوچک باشد البته بايد تعادل در آن برقرار باشد که براي کودک عادي نشود وياپر توقع نشود.
انتهای پیام/پ
