به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
گرگان؛ دیدن تصاویر شب عملیات کربلای چهار، شب عاشورا را در ذهن تداعی می کند، وقتی همه رزمنده تنها به این فکرمی کردند که دل امامشان را شاد کنند.
ودرست مثل آن شب انتخاب با خود رزمنده ها بود که بروند یا بمانند.
به گلزار شهدای گمنام غواص نوکنده رفتیم تا حکایت آن شب عاشورایی را از زبان یکی از همرزمان غواص 15 ساله شان بشنویم.
او می گفت: همه لباسهای غواصی را پوشیدیم و آماده بودیم، اسلحه ها را گرفتیم و برای اینکه از هم جدا نشویم طنابی را در دستهایمان حلقه زدیم.
فرمانده هم گفت که برای عبور از سد دشمن چه سختی هایی را به جان خریدید.
او می گفت: جزیره ام الرصاص نه رده پدافندی داشت و ما باید برای عبور از دشمن جنگ بسیار سختی را پشت سر می گذاشتیم.
شهدای غواص در ولایتمداری رفیق هم بودند آنگاه که برای اینکه همرزمان بتوانند از سد دشمن بگذرند قرار را بر این گذاشتند که هرکدام مجروح شدند دستشان را از طناب رها کنند تا بقیه همرزمان عقب نمانند.
و امروز پس از گذشت سالها آمده اند تا به ما بگویند هر زمین کربلا و هر زمان عاشوراست
کودک دوازده ساله ای را دیدیم که با همه کوچیکی اش بزرگمردی بود که از حضورش در عملیات کربلای 4 سخن می گفت.
رفتنشان لبیک به امام بود آمدنشان هم حمایت از ولی زمان و به راستی که شهدا زمان شناسند.
امروز همه تصاویر و شنیده ها حکایت از این داشت که شهدای غواص شاگردان ممتاز مکتب عباس (ع) بودند.
انتهای پیام/ص