به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رانندگی در کشور ما سبک، سیاق و اصطلاحات خاصی همچون راه گرفتن، رد کردن و... خودش را دارد. اصطلاح راه گرفتن یعنی راننده جلو دیگری را گرفته تا به این ترتیب بتواند مسیر را برای خود مهیا کند. همچنین اصطلاح رد کردن وقتی به کار برده میشود که خودرو را از فاصله بسیار نزدیک از کنار اتومبیلهای دیگر یا پای یک عابر عبور میدهند. پس در هر دو اصطلاح «راه گرفتن» و «رد کردن» که مختص به رانندگی در کشور ماست، معنای نزدیک شدن شدید به خودروها یا عابران نهفته است. این در حالی است که در کتاب آیین نامه و قوانین مربوط به رانندگی رعایت فاصله خودروهای در حال تردد بارها برای رانندگان توضیح داده شده است.
اما رانندگان در کشور کار خودشان را میکنند! در واقع بروز این امر میتواند به دلایل متعددی همچون عدم فرهنگسازی مناسب، عدم موفقیت در تعلیم اصول و مبانی رانندگی و عدم رعایت استانداردها در ساخت و ساز اتوبانها، جادهها و مسیرهای شهری و بین شهری باشد. بر اساس اعلام پژوهشکده بیمه مرکزی ایران، کشور ما از نظر تصادفات ناایمن رانندگی در بین 190کشور جهان، رتبه 189 را به خود اختصاص داده است. در مقایسه این آمار با برخی کشورهای آسیایی میتوان گفت میزان تلفات تصادفات رانندگی در ایران 25 برابر ژاپن و دو برابر ترکیه است. بر اساس آمارهای موجود، خودروهای سبک و سنگین در ایران تا 100برابر بیشتر از برخی کشورهای دنیا با یکدیگر برخورد میکنند.
آمارها نشان میدهد در دنیا به ازای هر10هزار خودرو حدود 9 نفر کشته میشوند، در حالی که در ایران به ازای این تعداد خودرو، 37 تن کشته میشوند. اگر میانگین 23 تا 27 هزار کشته در حوادث رانندگی در طول سال را همراه با میانگین 250هزار زخمی این حوادث در نظر بگیریم، گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق میافتد. وضعیت نامناسب حوادث جادهای کشور ما باعث شده بانک جهانی در بررسی و مطالعات خود، وضعیت حوادث جادهای ایران را بحرانی عنوان کند. برای جلوگیری از تصادفهای جادهای در کشور بحث پیشگیری و مقررات پیشگیرانه موثر است و باید به آن توجه شود.
فرد باید به طور کامل بر رانندگی تسلط داشته باشد تا بتواند سریع تصمیم گرفته و در شرایط غیرمنتظره به نحو مطلوب و با استفاده از حق و حقوق مندرج در قوانین رانندگی بروز حوادث را به صفر برساند. اگر هم حادثهای رخ داد کمترین خسارت را داشته باشد. چون حوادث رانندگی علاوه بر زیانهای فراوان اجتماعی، ضررهای اقتصادی بیشماری را به دنبال دارد. بر اساس آمارها روزانه 32 میلیارد تومان ضرر اقتصادی ناشی از تصادفات در کشور ما رقم میخورد. مرکز پژوهشهای مجلس در آخرین گزارش خود از تصادفهای جادهای برآورد کرده است، هزینههای اقتصادی و اجتماعی تصادفات رانندگی حدود هشت درصد تولید ناخالص داخلی است. وقوع حوادث رانندگی و جادهای به سه عامل بر میگردد که از آنها به عنوان عوامل وقوع حوادث یاد میشود.
انسان، راه و وسیله نقلیه این سه عامل است. مهمترین عامل تاثیرگذار در بروز حوادث رانندگی و جادهای که در تحقیقات مختلف به آن پرداخته شده، عامل انسانی است که درصد بالایی از تصادفات به این عامل بر میگردد. بر اساس آمار و بررسی میزان عوامل تاثیرگذار در تصادفات کشور، 52 درصد انسان،30 درصد مشکلات جادهای و 13 درصد نقص فنی خودروها در تصادفات رانندگی نقش دارند. در نتیجه باید ابزار لازم در ایمنی راه و وسیله نقلیه بیشتر مورد استفاده قرار گیرد و در راستای پوشش خطای انسانی باشد، اما از آن طرف نباید از تاثیر آموزش و فرهنگسازی در عامل انسانی غافل شد.
حوادث در کمین رانندگان مبتدی
براساس تجزیه و تحلیل آمار تصادفات و سوانح جادهای و شهری راننده اصلی ترین و مهمترین علت در وقوع حوادث محسوب میشود. بنابراین برای کاهش نقش راننده در بروز تصادفات باید روشهای رایج آموزش رانندگی مورد بررسی جدی و حتی تجدید نظر قرار گیرد، چرا که بسیاری از کارشناسان معتقدند با20 ساعت تمرین طی 10جلسه کلاسهای آموزش رانندگی، نمیتوان از فردی که گواهینامه گرفته انتظار رانندگی خوب و ایمن را داشت. این در حالی است که آموزش رانندگی در کوچکترین و کمجمعیتترین کشورهای اروپایی دست کم بیش از سه برابر این میزان زمان میبرد. اخذ سریع گواهینامه و توهم رانندگی باعث بروز حوادث جبران ناپذیر فراوانی برای جوانان شده است. به این ترتیب افراد به دلیل توهم موجود درباره مهارت خود در امر رانندگی در خیابانها و جادههای نا ایمن و شلوغ ورود پیدا کرده و همین امر آنها را با مشکلات و حوادث فراوانی مواجه میکند.
آذر مربی تعلیم رانندگی است. او در پاسخ به این سوال که آیا گذراندن 10جلسه و به عبارت دیگر 20ساعت آموزش عملی برای اخذ گواهینامه و رانندگی در شهرهای شلوغ، پرترافیک، بزرگراهها و آزاد راهها کافی است، میگوید: خیر. ما به افراد قبول شده در آزمون میگوییم که حداقل تا شش ماه، تنها رانندگی نکنند، زیرا داشتن گواهینامه، نشانه مهارت در رانندگی نیست. در کشورهای اروپایی شخص به صرف اخذ گواهینامه در دورههای طولانی مدت باز هم اجازه رانندگی در خیابانها و جادهها را ندارد، بلکه حضور یک راننده کمکی در کنار فرد مبتدی الزامی است، درغیر این صورت فرد خاطی مرتکب جرم شده و باید جریمه پرداخت کند. به عنوان مثال در انگلستان با اینکه تا سه برابر بیشتر از ایران خودرو وجود دارد، میزان بروز تصادفات 32 برابر کمتر است. یعنی میتوان گفت در ایران به نسبت خودروهای موجود، حدود 100برابر بیشتر از انگلستان تصادفات رانندگی رخ میدهد. این امر فقط با فرهنگسازی و اعمال قوانین سفت و سخت برطرف میشود.
تکه کاغذی تحت عنوان گواهینامه رانندگی!
نیلوفر12 سال پیش گواهینامه گرفته است. او در این چند سال حتی سالی یک بارهم رانندگی نکرده است و همین امر باعث شده از رانندگی فقط یک گواهینامه داشته باشد. او استرس، هیجان، هول و هراس را تنها دلیل عدم موفقیت در کسب مهارت رانندگی میداند و میافزاید: با افزایش سن افراد محافظه کار و محتاط میشوند. به نظر بنده افراد باید بعد از اخذ گواهینامه از مهارتشان استفاده کرده و آن را ارتقا دهند، در غیر این صورت گذراندن این دوره کوتاه مدت هیچ سودی ندارد. این زن 35 ساله با اینکه دورههای گوناگون تعلیم رانندگی را با مربیهای مختلف گذرانده است، اما باز اعتماد به نفس رانندگی ندارد و نمیتواند خودرو را کنترل کند. به گفته او از همان ابتدا مربیها باید فوت و فن رانندگی را به هنرجو آموزش دهند؛ اینکه در ماشینهای تعلیم رانندگی دو پداله کلاژ و ترمز در اختیار مربی باشد و هنرجو به خیال خود رانندگی میکند چندان اتفاقی نمیافتد. در ضمن افراد به ویژه نوجوانان و جوانان علاقهمند به امر رانندگی باید بدانند که در صورت در اختیار داشتن ماشین میتوانند نسبت به یادگیری این مهارت امیدوار باشند، درغیراین صورت نمیتوان از فرد تحت تعلیم انتظار رانندگی در حد معمول را داشت، چون موفقیت در هر اقدامی مستلزم تمرین است.
بازبینی در قوانین را خواستاریم
یک مربی رانندگی درباره مهارت رانندگی میگوید: رانندگی فقط مهارت است. فرد در رانندگی باید متمرکز باشد و با توجه به نکات ایمنی و قوانین به فعالیت بپردازد. تهمینه محمدی میافزاید: رانندگی صحیح، نوعی مشارکت در یک امر جمعی است. در اصل جریان عبور و مرور و رعایت حقوق یکدیگر برای رسیدن به مقصد است، نه اینکه افراد با استفاده از حرکات غیر قانونی و خلاف اخلاق از هر وسیله و قانون شکنی برای دستیابی به اهداف پوچ خود استفاده کنند.
رانندگی صحیح نوعی مشارکت در یک امر جمعی محسوب میشود. وقتی در جامعهای برخی نگرشهای نادرست نسبت به رانندگی حاکم باشد، به این ترتیب دیگر نمیتوان انتظار رعایت قوانین را از کسی داشت. برای مثال جالب است بدانید افرادی که در کشور ما برای یک لحظه سریع رسیدن به مقصد حاضرند حق و حقوق دیگران را زیر پا لگدمال کنند، در صورت رانندگی در خارج از کشور توجه به قانون را در اولویت اقدامات خود قرار میدهند. محمدی تاکید میکند: باید شرایط تعلیم رانندگی در کشور مورد بازبینی قرار گیرد. این را همگان میدانند که هیچ فردی فقط با گذراندن 10جلسه شهری راننده نمیشود؛ دیگر چه برسد به اینکه گواهینامه اخذ کرده و مجوز رانندگی در این شهر شلوغ را داشته باشد! برای مثال براساس قانون رانندگان موظف به رعایت فاصله ایمن هستند، اما این از همان کلیگوییهایی است که مصادیقش نه تعریف و نه به مردم آموزش داده شده است و نه رعایت نکردن آن در شهر مشاهده میشود.
به گفته او با فرهنگسازی میتوان وضعیت تصادفات رانندگی و جادهای را بهبود بخشید. برای مثال اگر انسان خطا کند، یک راه ایمن میتواند خسارت وارده و به ویژه خطرات جسمی را کاهش دهد. خلاف این امر نیز میتواند اتفاق بیفتد. گاهی ممکن است وسیله نقلیه یا راه، ایمن نباشد که در این حالت، هوشیاری راننده و عامل انسانی میتواند احتمال بروز تصادفات را کاهش دهد. پس در این شرایط برای ارتقای رانندگی در کشور باید سازوکارهای آن به شکل همه جانبه مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
منبع: آرمان
انتهای پیام/