به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دمشق یا آن طور که ساکنان آن دوست دارند آن را بنامند، یعنی «پایتخت (گُل)یاسمن»، شاهد حالتی از آرامش و اطمینان است که بر تمام ابعاد و زمینههای زندگی انعکاس یافته است،این آرامش تقریبا از یک سال پیش به شکل واضح نمود یافته است به طوری که وضع امنیتی اطراف پایتخت با بهبود چشمگیری همراه بوده است که ارتش سوریه در کنار دولت چه ازطریق عملیات نظامی و بیرون راندن و سرکوب تروریستها و دور کردن خطر آنها از مرکز شهر یا از طریق حرکت در مسیر پرونده آشتیها و حل سیاسی در این راستا فعالیت کرده است به طوری که شهرکهای بسیاری از درگیریها دور نگه داشته شده و جلوگیری ریختن خونهای زیادی گرفته شده است.
در طول شش سالی که از جنگ علیه سوریه میگذرد، ارتش برای گسترش کمربند امنیتی اطراف پایتخت از طریق بازپسگیری شهرکها و روستاهای اطراف از تروریستها و بیرون راندن آنها به خطوط پشتی گام برداشته است.
حومه شرقی یا آنچه به غوطه شرقی دمشق معروف است از خطرناکترین جبهههایی به شمار میرفت که همواره پایتخت را تهدید کرده است، از این مناطق، حملات تروریستی با هدف سیطره بر دمشق پایهریزی میشد و درگیریهای زیادی هم در اطراف شهر میان ارتش و تروریستها رخ میداد که تروریستها از انواع سلاحهای متوسط و سنگین برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم در طول سالهای گذشته استفاده میکردند که سبب مهاجرت اجباری شمار زیادی از مردم از ترس جنگ شده بود.
اما ارتش سوریه با مهار حملات تروریستها، تصمیم گرفت با در پیش گرفتن یک راهبرد نظامی خاص پس از تقویت امنیت مناطقی که از تروریستها بازپس گرفت، به تدریج به سمت مواضع آنها پیشروی کرده و شهرکها و روستاهای متعددی در غوطه شرقی را آزاد کند و به این ترتیب حلقه امنیتی اطراف پایتخت را تقویت کند.
روز بیست و پنجم دسامبر 2015 میلادی، کوبندهترین ضربه به گروههای تروریستی در غوطه شرقی از لحظه تشکیل آنها وارد شد و آن زمانی بود که زهران علوش سرکرده گروه تروریستی موسوم به جیش الاسلام به هلاکت رسید، این گروه به طور گسترده از حمایتهای آل سعود برخوردار است، در آن حمله علاوه بر علوش، سرکردگان رده اول این گروه در نزدیکی دوما به هلاکت رسیدند که سبب ایجاد شکاف بزرگ در سرکردگان آن شد، آنها هر چند ابوهمام البویضانی را به عنوان جانشین علوش تعیین کردند، اما البویضه ضعیفتر از علوش بود.
هلاکت علوش و پیامدهای آن نقطه عطفی در وضعیت امنیتی دمشق به وجود آورد به طوری که ارتش سوریه از بیثباتی و آشفتگی به وجود آمده در صفوف گروه تروریستی جیشالاسلام بهره برد و حملات دردناک و کوبندهای را به مواضع آن آغاز کرد که به آزادسازی بسیاری از شهرکها و روستاهایی منجر شد که سکوی حملات خمپارهای و موشکی تکفیریها به دمشق به شمار میرفتند، پیشروی ارتش سوریه به حدی بوده است که چند روز پیش به سهکیلومتری شهر دوما بزرگترین دژ گروه تروریستی جیش الاسلام رسیده است.
جبهه «جوبر» در سمت شمال شرقی دمشق همچنان یکی از خطرناکترین جبهههایی است که پایتخت را تهدید میکند، هر یک از شهروندان دمشقی که نام جوبر را میشنید، بلافاصله دهها تلاش تروریستها برای یورش به دمشق و درگیریها و تلاشهای آنها برای ایجاد رعب و وحشت، به ذهنش متبادر میشود، اما ارتش سوریه یک راه حل ریشهای برای حل مشکل جبهه جوبر پس از کسب تجربه لازم در تعامل با جنگ تونلها وضع کرد، تروریستها از تونلها برای رخنه و نفوذ به دمشق استفاده میکردند، علاوه بر جنگ روی زمین، جنگ زیر زمینی هم میان ارتش و تروریستها رخ میداد که جنگ بمبگذاری تونلها و منفجر کردن آن بود که ارتش سوریه طی سالهای گذشته موفق شد دهها مقر وابسته به گروههای تروریستی جیش الاسلام و فیلق الرحمن را منفجر کرده و صدها نفر را به هلاکت برساند و مهمتر از همه توانست کنترل کامل محله جوبر را به دست بگیرد و خطر تروریستهایش را از پایتخت دور کند.
ارتش سوریه در کنار عملیات نظامی در غوطه شرقی، طی سالهای گذشته تلاش کرده است عرصه را بر گروههای تروریستی در حومه جنوبی و جنوب غربی دمشق تنگ و تمام خطوط کمکرسانی به آنها از سمت جنوب به ویژه از سمت اردن را قطع کند به طوری که توانست کمربند محکمی را در اطراف داریا و المعضمیه ایجاد کند که تروریستها در گذشته از این دو شهرک همجوار دمشق در سمت جنوب غربی، روزانه پایتخت را هدف دهها گلوله خود قرار میدادند، اما اکنون این خطرهم برطرف شده است.
محاصره شدید منطقه و عملیات نظامی ارتش سوریه اخیرا سبب جدا شدن المعضمیه از داریا شد و تحرکات تروریستها را مختل و آخرین راه امدادرسانی به آنها را قطع کرد که در نهایت منجر به تسلیم آنها و پذیرش راهکار سیاسی با دولت سوریه شد که به خروج تمام تروریستها از داریا انجامید.
آزادسازی داریا بدون درگیری، سبب تقویت گسترده حلقه امنیتی اطراف پایتخت شد و مقدمه و شروعی برای اجرای گزینه آشتی در مناطق متعددی شد،تنها دو هفته پس از آزادی داریا، المعضمیه در همسایگی آن هم پرچم سفید را برافراشت و آمادگی خود را برای راهکار سیاسی با همان شروط اعلام کرد و تروریستها از این شهرک هم خارج شدندو کمربند امنیتی اطراف پایتخت بیش از گذشته تقویت شد، پس از آن، ابتکار دولت سوریه در شهرکهای قدسیا و الهامه واقع در غرب دمشق هم منجر به خروج تروریستها و حرکت آنها به سمت ادلب شد تا دولت سوریه این شهرکها را هم به آغوش کشور برگرداند و با ازسرگیری خدمات رسانی دستگاههای دولتی، آوارگان هم به این شهرکها بازگشتند و زندگی عادی خود را از سرگرفتند.
همزمان با آنچه ذکر شد، زندگی در گوشه و کنار شهر متوقف نشده و دمشقیها دیگر از گلوله یا انفجار یا صدای شنیدن گلوله و درگیریها ترسی ندارند، زیرا تجربه ثابت کرده است که ارتش سوریه قادر است هر تهدیدی که دمشق را هدف قرار دهد، دفع کند،چه رسد به حالا که خطر از شهر دور شده و ارتش حلقه امنیتی پایتخت را گسترش داده و تقویت کرده و تروریستها را از طریق راهکارهای غیرنظامی به ادلب کوچانده است و مردم دمشق بیش از هر زمانی احساس آرامش و امنیت میکنند.
هر کس در محلهها، کوچهها و خیابانهای دمشق قدم میزند و به رستورانها میرود و شلوغی خیابانها را میبیند، فقط یک سئوال برایش پیش میآید، آیا این همان دمشقی است که در بخشهای خبری رسانه ها و شبکههای ماهوارهای طی شش سالی که از جنگ علیه سوریه میگذرد، درباره آن میشنویم؟ قطعا هر کس از راه دور درباره دمشق چیزی میشنود، با کسی که از نزدیک آن را میبیند، یکی نیست.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/