به گزارش حوزه
احزاب و تشکلهای گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رفرمى که به نام «انقلاب سفید» در 6 بهمن 1341 از سوى شاه و به دستور آمریکا (در چهارچوب طرح «اتحاد براى توسعه» کِنِدى) ارائه شد، نه تنها توفیقى به دست نیاورد بلکه در زمینه هاى بسیارى موجب درهم شکستن بنیانهاى اقتصادى کشور نیز شد. از سوى دیگر، نهضتى که با رهبرى امام خمینى (ره) آغاز گشت، به منزلۀ هشدارى به آمریکا بود که دریابد این نهضت به انقلابى خونین و دامنه دار علیه ایالات متحده و رژیم دست نشانده اش در ایران خواهد انجامید. این دو امر، دولتمردان آمریکایى را مصمّم به احیاى کاپیتولاسیون و برقرارى «حق قضاوت کنسولى» در ایران کرد تا نظامیان آمریکا، با امنیت خاطر، از منافع کشورشان در این منطقه از جهان و همچنین تاج و تخت پادشاهى مستقیماً حمایت کنند.
این پیشنهاد در اسفند ماه 1340 و پیش از آغاز رفرم شاه، از سوى آمریکا به ایران تسلیم شد، امّا به عللى پیگیرى جدّى آن تا پس از قیام خونین 15 خرداد متوقف شد. اوج گرفتن نهضت
امام خمینى (ره) و گزارش کارشناسان آمریکایى که دالّ بر توفیق نیافتن رژیم شاه در فرونشاندن نهضت و جلب رضایت توده ها بود، موجب شد که این طرح، مجدداً پیشنهاد شود و رژیم براى تصویب آن، تحت فشار قرار گیرد.
لایحۀ مصونیت مستشاران و دیگر تبعۀ آمریکا در ایران که در 13 مهر 1342 در کابینۀ امیر اسداللّه علم به تصویب رسیده بود، در مرداد ماه 1343 برخلاف رویه قانونى اول به مجلس سنا رفت و مورد تصویب سناتورها قرار گرفت. حسنعلى منصور، که پس از علم به نخست وزیرى رسیده بود، لایحۀ مزبور را در 21 مهر 1343 به مجلس شوراى ملى برد و از تصویب نمایندگان گذراند.
متن لایحه بدین قرار بود: «ماده واحده ـ با توجه به لایحه شماره 18-2291-2157-25-11-1342 دولت و ضمائم آن که در تاریخ 21 11 42 به مجلس سنا تقدیم شده به دولت اجازه داده مى شود که رئیس و اعضاى هیأتهاى مستشارى نظامى ایالات متحده را در ایران که به موجب موافقت نامه هاى مربوطه در استخدام دولت شاهنشاهى مى باشند، از مصونیت ها و معافیتهایى که شامل کارمندان ادارى وقت موصوف دربند ـ و ـ ماده اول قرارداد وین که در تاریخ 18 آوریل 1961 مطابق 29 فروردین ماه 1340 به امضاء رسیده است، مى باشد برخوردار نماید.»
تصویب لایحۀ کاپیتولاسیون در مجلسین سنا و شوراى ملى، تقریباً اعلام نشد و مطبوعات کشور نیز، زیر سانسور دولت، از افشاى آن خوددارى کردند. چندى بعد، نشریۀ داخلى مجلس شورا حاوى متن کامل سخنرانیها و گفتگوهاى نمایندگان و رئیس دولت در این زمینه، به دست امام خمینى(ره) رسید و ایشان را سخت آشفته و منقلب کرد. خبرهاى مربوط به آشفتگى و نگرانى امام به تدریج در همه جا منعکس شد؛ افراد بسیارى به قم رفتند و علت یا علل این نگرانیها را جویا شدند.
امام خمینى(ره) براى افشاى خیانت شاه و دارودسته اش به ایران و جامعۀ اسلامى، بر آن شدند که با ایراد نطقى حاد و اعلامیه اى سازنده، همگان را به مقابله با توطئۀ شاه و آمریکا، و حرکت و خروش فراخوانند. امام، ابتدا پیک هایى را براى آگاه ساختن علما و روحانیون به شهرهاى دور و نزدیک روانه کردند و خود نیز با مقامات روحانى قم به گفتگو نشسته پیامدهاى فاجعه را متذکر شدند.
با فراهم شدن زمینه هاى مناسب، 4 آبان 1343 برابر با 20 جمادى الآخر 1384 براى ایراد سخنرانى تعیین شد. سیل جمعیت از گوشه و کنار کشور و از شهرهاى دور و نزدیک براى شنیدن سخنان رهبر نهضت، به قم سرازیر شد.
رژیم شاه چون مى دانست که توسل به زور، نه تنها مفید نخواهد بود که، موجب قاطعیت بیشتر امام خمینى (ره) در ایراد سخنرانى خواهد شد، به وسیلۀ دیگرى توسل جُست؛ یکى از عناصر به ظاهر غیر وابسته و به اصطلاح وجیه المله را براى دیدار با رهبر نهضت به قم فرستاد تا ایشان را از حمله به امپریالیسم آمریکا و ایجاد فضاى ضدّ آمریکایى در محیط مذهبى ایران، برحذر دارد. این شخص با تلاش فراوان فقط توانست با فرزند بزرگوار امام، شهید حاج سید مصطفى خمینى ملاقات کند. وى در این دیدار، حمله به آمریکا از سوى امام خمینى (ره) را «خطرناک تر از حمله به شخص اوّل مملکت» دانست و توصیه کرد که «آیت اللّه خمینى اگر این روزها بنا دارند نطقى ایراد کنند، باید خیلى مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردى نداشته باشد که خیلى خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد؛ دیگر هرچه بگویند ـ حتى حمله به شخص شاه ـ چندان مهمّ نیست»!. حساسیت شاه با توجه به وابستگیهایش به کاخ سفید بى مورد نبود، آمریکا در بحران ویتنام و در آستانه انتخابات ریاست جمهورى (12 آبان 43) و تعیین جانشین کندى مقتول قرار داشت.
امام خمینى (ره) با آگاهى از این نقطۀ ضعف رژیم، در سخنان پرشور خود، حمله را مستقیماً متوجه آمریکا کردند و ایالات متحده را با شدیدترین لحن به باد انتقاد و اعتراض گرفتند.
20 جمادى الثانى 1384 ـ روز میلاد مسعود حضرت فاطمۀ زهرا سلام اللّه علیها و زاد روز امام خمینى (ره) ـ فرا رسید. جمعیتى که از اطراف و اکناف کشور براى استماع سخنان امام به قم آمده بودند، در این شهر موج مى زد. منزل امام (واقع در محله یخچال قاضى)، کوچه هاى اطراف و باغ انارى که مجاور منزل ایشان بود، از جمعیت پر بود. بلندگوهاى متعددى در اطراف محل سخنرانى نصب شده بود. ساعت 8 و 30 دقیقۀ بامداد امام خمینى (ره) با چهره اى برافروخته، چشمانى از شدت خشم و خستگى و بى خوابى سرخ شده، جبینى گره خورده و قیافه اى آراسته و جذاب در برابر مردم ظاهر شدند.
سخنرانى با نام خداى بخشنده و مهربان و آیۀ شریفۀ «انا للّه و انا الیه راجعون» آغاز شد و فریاد شیون و گریۀ حاضران، در فضا طنین افکند. هر جملۀ امام، به تنهایى حماسه بود؛ جمعیت به هیجان آمد، گریست و در پس اشکها، جوانه هاى انقلابى رویید که 14 سال بعد، شاهد پیروزى اش بودیم.
امام خمینى (ره) در سخنرانى خود فریاد کشیدند: «آقا، من اعلام خطر مى کنم! اى ارتش ایران، من اعلام خطر مى کنم! اى سیاسیون ایران، من اعلام خطر مى کنم! اى بازرگانان ایران، من اعلام خطر مى کنم! اى علماى ایران، اى مراجع اسلام، من اعلام خطر مى کنم! اى فضلا، اى طلاب، اى مراجع، اى آقایان، اى نجف، اى قم، اى مشهد، اى تهران، اى شیراز، من اعلام خطر مى کنم!... اگر مملکت ما اشغال امریکایى است پس بگویید!... تمام گرفتارى ما از این امریکاست! تمام گرفتارى ما از این اسرائیل است! اسرائیل هم از امریکاست.»
امام خمینى (ره) در پایان سخنان حماسى خویش فرمودند: «وکلاى مجلس سنا خیانت کردند. ... وکلاى مجلس شورا، آنهایى که رأى دادند، خیانت کردند به این مملکت. اینها وکیل نیستند. دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند! اگر هم بودند من عزلشان کردم. از وکالت معزولند.» انعکاس بینش حضرت امام در مورد اختیارات ولى فقیه در جملات مزبور نمایان است.
آن چه توسط امام در این نطق انقلابى و سراسر شور و حماسه گفته شد، در طول نهضت ـ تا آن روز ـ بى سابقه بود و نه تنها کنگرۀ کاخهاى ستم شاه، که کاخ سفید واشنگتن را هم لرزاند. امام خمینى (ره) در این نطق، موضع قاطع و سازش ناپذیر خود را در برابر بلوکهاى شرق و غرب روشن ساختند، و سیاست نه شرقى و نه غربى را که تا پایان عمر بدان پایبند بودند مورد تأکید قرار داده و موضع خود را در مقابل دول استعمارگر چنین بیان داشتند: «امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند ـ بداند این معنا را ـ که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما.» حضرت امام همچنین در بیانات خویش اهداف و آرمانهاى روحانیت را مشخص کردند و رهنمودهایى ارزنده و پُر محتوىٰ به نسل معاصر و آینده دادند. امام، عنصر مبارزۀ با آمریکا، این عامل واقعى سیه روزى ملت ایران و دیگر ملتها را، به گونه اى تجزیه ناپذیر، از ارکان دور جدید مبارزات ملت ایران معرفى نمودند و جهانیان شاهد بودند که ایشان تا لحظۀ رحلت شان بر این اصل پاى فشردند.
امام خمینى (ره) جدا از این نطق تاریخى، در 4 آبان 1343 با صدور اعلامیه اى، از توطئه رژیم بیش از پیش پرده برداشتند. این اعلامیه که در آن به مسألۀ تغییر شیوۀ تحلیف در ارتش نیز اشاره شده بود، در سطح وسیعى چاپ و تکثیر گردیده و در زمان کوتاهى در کلیۀ شهرستانها توزیع شد. بیش از 40 هزار نسخه از این اعلامیه، فقط در تهران در کمتر از ده دقیقه، به وسیلۀ 500 تن از جوانان بازارى و دانشگاهى پخش شد. شیوۀ توزیع اعلامیه ها به گونه اى بود که ساواک را به وحشت انداخت ولى قادر به جلوگیرى از آن نشد.
رژیم شاه که از بالا گرفتن نارضایتى مردم و تحریک افکار عمومى، سخت وحشت کرده بود، دریافت که با بودن رهبر و پیشواى آگاهى چون امام خمینى (ره) در ایران، نه تنها پیاده کردن طرحهاى به اصطلاح اصلاحى شاه ممکن نیست بلکه اساس رژیم نیز در معرض زوال قرار دارد، لذا مصمم شد که با دستگیرى و تبعید ایشان، خود را از مهلکه رها سازد.
شب 13 آبان 1343 صدها کماندو و چترباز مسلح، خانۀ امام را در قم محاصره کردند، از بام و دیوار وارد منزل شدند و براى دستگیرى ایشان به جستجو و ضرب و شتم خادمین منزل پرداختند. مأموران، پس از یک سلسله اقدامات توهین آمیز، امام را با اتومبیلى که آماده شده بود، به تهران انتقال دادند.
اتومبیل حامل امام، فاصلۀ بین قم ـ تهران را در مدّتى کمتر از 90 دقیقه پیمود و به فرودگاه مهرآباد رسید. هنوز آفتاب روز 13 آبان سر از افق بیرون نیاورده بود که رهبر بزرگ نهضت، به جرم دفاع از استقلال وطن و بهروزى هموطنان مسلمان خود، از وطن بیرون برده شد و به ترکیه تبعید گردید. در سپیده دم همان روز، فرزند بزرگ امام، آیت اللّه شهید حاج سید مصطفى خمینى، دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد. اطلاعیه سازمان اطلاعات و امنیت کشور از رادیو پخش و در مطبوعات نیز منتشر شد. متن اطلاعیه بدین شرح بود: «طبق اطلاع موثق و شواهد و دلائل کافى چون رویه آقاى خمینى و تحریکات مشارالیه بر علیه ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضى کشور تشخیص داده شد لذا در تاریخ سیزدهم آبانماه 1343 از ایران تبعید گردید.»
ملت بزرگ و فداکار ایران، با دریافت خبر تبعید غیرقانونى رهبر خویش، به اعتصاب و تظاهرات بزرگى دست زدند. و در تهران و قم و بسیارى از شهرستانها، بازارها تعطیل شد. دستگیرى و تبعید امام خمینى (ره)، با واکنش شدید محافل روحانى نیز روبرو گردید و درسهاى حوزه هاى علمیه و نمازهاى جماعت، به عنوان اعتراض، در قم و مشهد و تهران و بسیارى از شهرستانها 15 تا 30 روز تعطیل شد. در این بحبوحه علماى ایران با صدور تلگرام و اعلامیه، پشتیبانى خود را از امام و اهداف ایشان اعلام داشتند.
رژیم شاه کوشید با مانورهاى فریبنده از خشم مردم بکاهد. از این رو پس از 57 روز، به آزادى آیت اللّه حاج آقا مصطفى از زندان قزل قلعه مبادرت ورزید و ایشان عازم قم شد؛ امّا ساعت 2 بعد از ظهر 13 دی ماه 1343، برابر با 29 شعبان 1384 رئیس ساواک قم و جمعى از مأموران به خانۀ امام خمینى (ره) یورش بردند و پس از دستگیرى مجدد حاج آقا مصطفى، ایشان را روانۀ تهران ساخته و از آن جا به ترکیه تبعید کردند.
پس از تبعید امام خمینى(ره) و فرزند بزرگوارشان به ترکیه، روحانیون روشن ضمیر و آگاه به افشاگرى پرداختند. بسیارى از آنان دستگیر و در دادگاه فرمایشى شاه به محاکمه کشیده شدند و به زندانهاى متفاوتى محکوم گشتند.
خشم مردم مسلمان و قهرمان ایران سرانجام در ضمیر پاک شهید بزرگوار و رشید، محمد بخارایى شعله ور شد. او که فدایى و سرباز اسلام بود در روز پنجشنبه اوّل بهمن 1343 در مقابل مجلس شوراى ملى، با گلولۀ آتشین خود، به زندگى حسنعلى منصور، نخست وزیرى که لایحۀ کاپیتولاسیون را به مجلس برده و از تصویب گذرانده بود، پایان داد.
13 آبان در تاریخ نهضت امام خمینى مقطعى حساس و مناسبتى پر خاطره است. پس از تبعید امام در 13 آبان 43، چهارده سال بعد در همین روز (13 آبان 1357) دهها هزار دانش آموز و دانشجو در دانشگاه تهران و خیابانهاى اطراف آن با شعار «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینى» تهران را به لرزه درآوردند. گلوله هاى نظامیان و بخون کشیدن دهها دانش آموز در این روز کارساز نشد و انقلاب در 22 بهمن به پیروزى رسید. در بیست و سوم اردیبهشت 58، ماده واحدۀ پیشنهادى دولت موقت جمهورى اسلامى مبنى بر لغو قانون مصوب 21 مهرماه 1343 (لایحۀ کاپیتولاسیون) از تصویب شوراى انقلاب گذشت و وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى در همین روز لغو قرار داد را طى اطلاعیه اى رسمى اعلام داشت.
و شگفت آنکه در 13 آبان همین سال (1358) دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با یک اقدام انقلابى که علیرغم مخالفت ملى گرایان و دولت موقت، مورد تأیید کامل امام خمینى قرار گرفت، لانه جاسوسى آمریکا در ایران ـ سفارت آمریکا ـ را اشغال کردند و اسناد دخالتهاى مستقیم و یک جانبۀ امریکا در ایران را منتشر ساختند.
ادامه دارد