محمد حسین پویانفر، از این دسته جوانان است. فردی که سال ها در منطقه شمال شهر تهران، حنجره اش را به دل عاشقش سپرده و دارد کم کم مو هایش را در جلسات ائمه اطهار(س) سفید می کند.
از این رو سراغ این مداح جوان رفتیم، از حال هوایش جویا شدیم و با وی به گفتگو نشستیم.
در چه روز هایی از سال هیئت برگزار می کنید؟
ما سعی می کنیم، در اکثر مناسبتهای مذهبی هیأت برگزار کنیم و خدا رو شکر که با وجود شرایط فرهنگی که نامناسب است، جوانانمان خیلی پر شور از این هیئات استقبال میکنند.
شرایط نامناسب فرهنگی؟
به هر حال دشمنان اسلام دارند، جوانان ما را به مسیری که خودشان میخواهند، میبرند و ما هم حواسمان آن طور که باید نیست.
به نظر شما مشکل از کجاست و باید چه کار کرد؟
به نظرم در جامعه فرهنگیمان دچار شعار زدگی شدهایم. این هزینههایی که صرف تبلیغات میدانی میشود که البته لازم هم هست را باید به همان اندازه یا بیشتر از آن صرف کارهای زیربنایی کنیم. البته باز هم میگوییم که شعائر مذهبی، باید با شکوه اقامه شود.
یعنی فرهنگ سازی را امری دولتی می دانید؟
مردم ما در هر طیف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و غیره ای که هستند، یک نکته مشترک دارند و آن هم دوست داشتن امام حسین (ع) است. کسانی مانند مدیران فرهنگی کشور که فعالیتهای کلان فرهنگی انجام میدهند، باید روی این نقطه اشتراک سرمایهگذاری کنند و بدانند که قطعا نتیجه میگیرند. من به عنوان یک جوان ایرانی تصور میکنم که دشمن هم متوجه این نقطه اشتراک شده و برای نابودی آن تلاش میکند. باید به جای دامن زدن به اختلافها، به نقاط اشتراک مردم دامن بزنیم.
چگونه می شود این نقاط مشترک را فعال تر کرد؟
به طور مثال در بحث بازی ایران و کره جنوبی همه ما گاردی که بسیاری نسبت به برگزاری این بازی گرفته بودند را دیدیم. من پیش از برگزار شدن این مسابقه گفتم که این بازی میتواند، به یکی از بزرگترین هیئتها تبدیل شود که این اتفاق هم افتاد. فکر میکنم در برخی مواقع به جای اینکه از فرصتها استفاده کنیم، در مقابل آن گارد میگیریم. باید در همه جای ایران این فرهنگ سازی انجام شود. به ویژه در تهران و شمال شهر تهران که به نوعی خط مقدم جنگ نرم است.
از ایام عزاداری امسال برایمان بگویید. چه اتفاقی در محرم امسال برای شما افتاد؟
یکی از شیرینترین لحظههای محرم 95 برای من یکی از شبهای دهه نخست بود. به یاد دارم، جلسهای در خیابان ایران داشتم و برای رسیدن به آن جلسه پشت ترافیک مانده بودم. برای اینکه خودم را به مکان مدّ نظر برسانم، مجبور شدم، مسیری را پیاده طی کنم. زمانی که پیاده شدم و چند قدمی به سمت هیئت رفتم، ناگهان یک پسر پنج سالهای را دیدم که با چند لیوان یکبار مصرف مشغول چای دادن به مردم بود. مادر این پسر هم در چند قدمی وی ایستاده بود و از خدمت گزاری فرزندش به دوست داران امام حسین(ع) لذت می برد. با دیدن این صحنه منقلب شدم و این خاطره برای همیشه در ذهنم میماند.
بیایید وارد بحث مداحی شویم. این حرفه را از چه زمانی آغاز کردید؟
در اواخر دهه هفتاد، به صورت مداوم قرآن میخواندم و شاید ارتباط خوبی با خداوند و ائمه اطهار پیدا کرده بودم. روزی حاج حجت کسری را دیدم. از مدتها قبل این استاد وارسته مداحی را میشناختم. شاید تقدیر الهی بود که بعد از چند سال و در سال 78 مجدد ایشان را زیارت کنم. طی سفارشی که حاج حجت کسری به من کردند، از همان سال مداحی را شروع کردم.
چه اتفاقی به مداح شدنتان کمک کرد؟
رفتن به هیئت های بزرگ و دیدن مجالس و مداحیها، خیلی به مداح شدنم کمک کرد. شاید باورتان نشود، اما هیئت بزرگ و ریشهداری در تهران نیست که در آن حضور پیدا نکرده باشم. هنوز هم صوت جلسات را گوش میکنم و همچنان سعی میکنم که اتفاقات هیئات را دنبال کنم.
چه معیار هایی برای مداح شدن وجود دارد؟
یکسری معیارها برای مداح شدن لازم است که جوانان مشتاق باید آن را رعایت کنند. یکی از این معیار ها بحث دیدن و درک کردن است. برای مثال یک نفر 70 سال یک راه را رفته است و همه پیچ و خمهای آن را میشناسد. کسی که زرنگ باشد، از این تجربه استفاده میکند. علاوه بر این باید در بحث مداحی ورود کرد تا آن را فهمید. تا زمانی که مداحی نکرده و اشتباه نکنید، این حرفه را یاد نمی گیرید. به یاد دارم که در اواخر دهه 70 سر رسیدی داشتم و در هر هیئتی که میرفتم، اتفاقات آن را یادداشت میکردم. این خیلی به مداح شدنم کمک کرد. حتی در تمامی شبهای ماه رمضان به جلسات حاج ماشاءالله عابدی و حاج منصور ارضی میرفتم. همه آن جلسات در ذهن من است.
پس در محضر مداحان شاگردی کرده اید؟
بله. حاج حجت كسري، حاج ماشاءالله عابدی، حاج علی انسانی، حاج علي قربانی و سازگار گلهایی هستند که در محضرشان شاگردی کرده ام. حاج ماشاء الله عابدی و حاج منصور ارضی تکرار نشدنی هستند.
متأسفانه تازگیها میشنوم که برخی به حاج منصور ارضی هجوم برده اند و به ایشان انتقاد می کنند. من فکر میکنم که حاج منصور تکرار نشدنی هستند و تقوایشان مثال زدنی است. کسانی مخالف حاج منصور هستند که دم از روشن فکری میزنند و ضد اسلام سخن میگویند.
برخی از انتقادات به حاج منصور ارضی مربوط به اظهار نظر های سیاسیشان است.
به نظرم حاج منصور ارضی در جایگاهی است که بتوانند اظهار نظر کنند و دم از سیاست بزنند.
یکی از توصیه های استادانتان در حوزه مداحی اهل بیت(ع) را برایمان می گویید؟
10 یا 12 سال پیش، حرفی از حاج علی انسانی شنیدم که همیشه جلوی چشمانم است. به ایشان عرض کردم که نوکری امام حسین(ع) چگونه است؟ ایشان به من گفتند که نوکری امام حسین(ع) در چهار حرف خلاصه می شود؛ « باور»؛ یعنی باور داشته باشیم که در همه حال امام حسین(ع) ما را میبیند.
به جز حاج ماشاء الله عابدی، حاج منصور ارضی و حاج علی انسانی از محضر چه کسانی استفاده کرده اید؟
تعدادشان یکی دو تا نیست. برای مثال از محضر حاج محمود کریمی هم خیلی بهره بردم. ایشان عرصه جدیدی را در مداحی به وجود آوردند. هر چند سال یکبار چنین اتفاقی میافتد. هرچند که به این سبک جدید خیلی ها انتقاد کردند. البته این موضوع جدیدی نیست. از قدیمیها هم شنیدم، زمانی که حاج اکبر ناظم سبک جدیدی را ابداع کردند، خیلیها به نوحههای ایشان اعتراض کردند. چنین موضوعی را در خصوص حاج منصور ارضی هم شنیدهام.
از تغییر سبک در مداحی گفتید. کدام یک از این تغییر سبک ها را قبول دارید و کدام یک را رد می کنید؟ آیا به انحراف در مداحی اعتقاد دارید؟
باید بدانیم که امام حسین (ع) و حماسه ایشان همیشه جاری است و روضههای آن حضرت(ع) نیز در طول تاریخ با تفاوت سبک ها همیشه وجود دارد، اما در این میان آن سبکی ماندگار است که درونش زیبایی باشد. من هم انحراف در مداحی ره قبول دارم. اما این انحرافات به دلیل نبود زیبایی و همخوانی نداشتن با حماسه امام حسین(ع) ماندگاری هم ندارد. البته معتقدم که این انحرافات هم ناخواسته باشد، دمهای خوب و زیبا هستند که در دل عزاداران حسینی می نشیند. برای مثال نوای مرحوم سید جواد ذاکر که مصرع نخست آن یا حسین غریب مادر بود را هر جای ایران که بخوانید، مردم آن را حفظ هستند. چراکه درونش زیبایی بود.
به عقیده شما این زیبایی را چگونه می شود به وجود آورد؟
باورتان نمی شود. تا لحظهای که روی منبر بنشینم و مداحی کنم، یک حسی درونم میگوید که نمیتوانم بخوانم و این جلسه را اداره کنم! حتی فکر میکنم که چگونه میشود، نزدیک به 30 شب محرم پشت سر هم مراسم عزاداری برگزار کنیم. پس از پایان محرم انجام همه این کار ها، متوجه می شوم که اینها همگی لطف اهل بیت(س) و امام حسین(ع) است. روضه اهل بیت(س) یک روزی است که آن را خودشان به ما میدهند.
در تمام جلساتی که برگزار می کنید، سخنرانی هم در برنامه هایتان هست؟
ما جلسهای بدون سخنرانی برگزار نمیکنیم. سعی کردیم در تمام جلسات از سخنرانهای خوب و انسانهای بزرگی که در جامعه امروز حرفی برای گفتن دارند، دعوت کنیم. من با اینکه جلسهای بدون سخنرانی و قرائت قرآن برگزار شود، مخالفم.
شنیده ایم که برخی از جلسات هیئتتان را در مساجد برگزار می کنید و به این کار اصرار دارید. دلیل این اصرارتان چیست؟
یک آفت بزرگ هیئتها این است که جلسات اهل بیت(س) از مساجد جدا شده است. به خاطر دارم، در سال 90، جلسه ای از هیأتمان را در یک مسجد برگزار کردیم. به دلیل شرایطی که برگزاری هیئت دارد مانند رفت و آمدها و برخی مسایل دیگر، برخی از قدیمی های مسجد با برگزاری هیئت در مسجد مخالفت کردند، اما ما روی حرفمان ایستادیم و با تمام وجود این جلسات را در مسجد برگزار کردیم. همان زمان هم گفتم که من خیلی از دعاها را از مسجدها یاد گرفتم. زمانی که پنج ساله بودم شوق این را داشتم که به مسجد بیایم و اذان و اقامه بگویم. این روند ادامه پیدا کرد تا شبهای ماه رمضان که بزرگان مسجد به من گفتند، جوشن کبیر بخوان و به همین شکل خواندن دعا و در آخر مداحی را یاد گرفتم.
برخی همانطور که گفتید با برگزاری جلسات در مساجد مخالفت می کنند و انتقاد فراوانی نسل های قبل نسبت به جوانان امروز و هیئت داری آن ها دارند. نظر شما در خصوص ارتباط نوکران دیروز و امروز اهل بیت(ع) چیست؟
من فکر می کنم که خیلی از قدیمی ها دم خور جوانها نیستند و با آنها همراهی نمیکنند. جوانان نیاز به این دارند که بزرگترها کنار آنها بنشینند و این حس را پیدا کنند که پیر غلامان از خودشان هستند. امام خمینی(ره) میفرمایند «ما انقلاب کردیم که مساجد را اداره کنیم.» به نظر میرسد که مسجد مانند یک چشمه و قنات هستند که نباید خشک شوند. خیلی بد است که بسیاری از مساجد از جوانها خالی هستند. این نشان می دهد که هنوز نسل های قبل با جوانان امروز دم خور نشده اند.
از بحث توجه به جوانان خارج نشویم. کم کم باید عرصه را به جوانان سپرد و به آن ها اعتماد کرد. آیا توان پذیرش مسئولیت هیئت داری را در جوانان امروز می بینید؟
برای خود من دغدغه شده که ما برای جوانانمان چه کردیم که انقدر از آن ها توقع داریم. چرا همه تقصیرها را گردن آنها میاندازیم و بقیه را مبری میدانیم؟ به عقیده من باید باید ریشه ای به موضوع جوانان نگاه کرد
چه میزان با ورود سیاست به هیئت ها موافق هستید؟
باید کسانی که به ما رجوع میکنند، در خط سیدالشهدا(ع) باشند. کسی که در این خط است طرفدار حق است و مقابل باطل میایستد. جلسات اهل بیت(ع) باید جلساتی باشد که آدمهایی را پرورش دهد که در بزنگاههای تاریخ مقابل ظلم ایستادگی کنند. هر انسانی سیاسی است و من معتقدم که در جلسات اهل بیت(ع) باید فارغ از طرفداری از جناحها جوانانی تربیت کنیم که به پای حق بایستند و راه امام زمان(ع) را پیدا کنند. وقتی از جلسه عزاداری ما شهید مدافع حرم بیرون می آید یعنی اینکه جلسهی ما سیاسی است.
یعنی باید تمامی عزاداران امام حسین(ع) خط سیاسی مشترکی داشته باشند؟
نباید مستقیم به یک موضوع تأکید کنیم و مستمع را اجبار کنیم که آن را انجام دهد. راه حق را خود مردم به درستی پیدا میکنند و نیاز به فشار و اجبار نیست.
از شهدای مدافع حرم در میان مستمعین شما بوده اند؟ نظرتان در خصوص این شهدا چیست؟
مقام معظم رهبری فرمودند «شهدای مدافع حرم دو ثواب می کنند. چراکه هم حکم مهاجر فی سبیل الله را دارند و هم حکم مجاهد فی سبیل الله.» شرایطشان با شرایط شهدا دفاع مقدس متفاوت است.
وصیت نامه شهدا را می خوانید؟
بله. اصلا یکی از سخنان شیرین امام خمینی (ره) این است که فرمودند« ما علما را به خواند وصیتنامه شهدا سفارش میکنم.» این عظمت شهدا را نشان می دهد. بنابراین نباید به راحتی از کنار این بزرگمردان گذشت.
در حین مداحیتان، گاهی از اصحاب سید الشهدا(ع) صحبت می کنید. در خصوص اهمیت بیان ویژگی های اصحاب امام حسین(ع) در هیئت ها چه توصیه هایی دارید؟
یکی از کارهای مهم فرهنگی که باید در هر ارگانی انجام شود، این است که اصحاب امام حسین(ع) را برای مردم توضیح دهیم. اصلا باید در مدارس کل کشور، حداقل یک جلسه در ماه را به بیان ویژگی های امام حسین(ع) اختصاص دهیم. برای مثال به این داستان توجه کنید؛ زمانی که عمر سعد با امام حسین(ع) گفتگو می کرد، ایشان به وی پیشنهاد کرد که سپاه یزید را رها کند اما عمر سعد خطاب به امام حسین(ع) گفت که اگر طرف تو بیایم هم خونم را میریزند و هم خانهام را خراب میکنند. امام حسین(ع) در جواب وی گفت: خون و خانهات را من تضمین میکنم. جالبتر اینکه یکی از اصحاب امام حسین(ع) زمانی که به میدان نبرد میرفت خطاب به عمر سعد گفت که خون و خانهام فدای حسین(ع). همچنین زمانی که مسلم بن عوسجه روی زمین افتاد، حبیب بن مظاهر بالای سرش حاضر شد. حبیب خطاب به مسلم گفت که وصیتی داری که برایت انجام دهم، مسلم گفت هوای حسین غریب(ع) را داشته باش. علاوه بر این دو برادر جابری بودند که هنگام شهادت گریه میکردند. امام حسین(ع) از آنها علت گریه کردنشان را جویا شد و آنها گفتند که به این دلیل گریه میکنیم که پس از شهادت ما شما تنهایید و نمیدانیم که چه بر سر شما خواهد آمد و همچنین در این دو ساعت باقی مانده از عمرتان فاصله میان ما و شما خواهد افتاد. این ها همه درس هایی است که باید به مردم گفته شود.
از میان اصحاب امام حسین(ع)، کدام را بیشتر دوست دارید؟
حضرت قاسم (ع) را خیلی دوست دارم. علتش هم باز می گردد به سال نخست مداحیم. در آن سال زمانی که چند روزی به محرم مانده بود، دغدغه این را داشتم که در کدام هیئت مداحی کنم. به امام حسین(ع) و حضرت قاسم(ع) توسل کردم و از ایشان خواستم که خودشان مصلحت مرا از خدا بخواهند. چند روز مانده به محرم حاج آقا کسری مرا دیدند و گفت که محرم امسال کجا مداحی می کنی؟ من هم گفتم که تا الان جایی را در نظر نگرفته ام. حاج آقا کسری به بنده گفتند که بیا محله امامزاده قاسم(ع) و در آنجا مدیحه سرایی کن. این گونه بود که علاقه عجیبی به حضرت قاسم(ع) در وجودم نشست.
نام کدام مداح قدیمی در ذهنتان هست که دوست دارید، یادش را زنده کنید؟
مرحوم محمد علامه. البته همه روضه خوانها را دوست دارم.
در برخی از مجالس عزاداری، مداحان رفتار هایی می کنند که شاید خیلی با حماسه حسینی هم سویی نداشته باشد نظرتان در اینباره چیست؟
تصور کنید در یک قصابی قطعهای از گوشت تمیز و تازه آویزان است و مگسهایی دور و بر این گوشت پرواز میکنند ما حکم همان مگسها را داریم که شاید چهره آن گوشت را کمی زشت میکنیم. از مردم میخواهم که اشتباهات ما را پای دم و دستگاه امام حسین (ع) ننویسند. آنها سفیدند و سیاهی هایی مثل ما چهره آنها را کمی مکدّر می کند.
دغدغه اصلی امروز شما چیست؟
آبرو اهمیت فراوانی دارد. یکی از بزرگترین دغدغه های امروز من همین بحث آبرو داری است. امام سجاد (ع) میفرمایند که لجن بر دیوار کعبه بمالید اما آبروی مومن را نریزید. متأسفانه در جامعه امروز میبینم که نسبت به یکدیگر رحم نمیکنیم و تا کسی زمین میخورد همه نیزهها را بالا می بریم. تا اشتباهی می بینیم فوری آبروی طرف مقابل را می ریزیم. از امام حسین (ع) می پرسند که بهترین آدم چه کسی است ایشان می فرمایند بهترین آدم کسی است که وقتی صبح از خانه بیرون می آید، خودش را پایین تر از همه بداند.