گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - در سال 1330 در شهر مشهد متولد شد و تحصیلات خود را تا مقطع دکترای پزشکی در این شهر ادامه داد و از دانشگاه علوم پزشکی مشهد، دکترای پزشکی خود را اخذ کرد.
سرلشکر سیدحسن آقایی فیروزآبادی رئیس پیشین ستادکل نیروهای مسلح از سال 64 به معاونت امور دفاعی نخستوزیری منصوب شد و در طول 8 سال دفاع مقدس نیز مسئولیتهایی نظیر جانشینی نخستوزیر در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء(ص)، ستاد امداد و درمان جنگ کشور، امور پناهگاهها و دفاع غیرعامل، پدافند شیمیایی، میکروبی و هستهای، مهندسی صنعتی جنگ، کمیته ساخت موشک زمین به زمین و... را بهعهده گرفت.
پس از پایان جنگ در سال 1368، وی به درجه سرلشکری نائل و با حکم رهبر معظم انقلاب به ریاست ستادکل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.
سرلشکر سید حسن فیروزآبادی هماکنون عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشگاه علوم پزشکی بقیةالله الاعظم(ع) با مرتبه استادیاری و رئیس هیئت امنای دانشگاه عالی دفاع ملی است. او به زبانهای عربی و انگلیسی مسلط است.
سرلشکر فیروزآبادی در تاریخ هشتم تیرماه سال 95 با حکم رهبر معظم انقلاب جای خود را به سردار سرلشکر محمد باقری داد و اکنون بهعنوان مشاور عالی نظامی فرمانده معظم کل قوا خدمت میکند.
در این گفتوگوی تفصیلی با سرلشکر فیروزآبادی مسائل مختلفی از جمله کودتای اخیر در ترکیه، نحوه دستگیری عبدالمالک ریگی، نبرد ایران با داعش، حضور جنگندههای روسی در پایگاه هوایی همدان، برجام، جنگ یمن و... سخن به میان آمده و رئیس سابق ستادکل نیروهای مسلح نکات جدیدی در این موارد بیان کرده است.
با توجه به مفصل بودن متن، این گفتوگو در 3 بخش تقدیم مخاطبان محترم خواهد شد.
آنچه در ادامه میآید بخش اول این گفتوگوست که به موضوع کودتای اخیر در ترکیه و همچنین موضوع مواجهه ایران با داعش مربوط است.
آقای دکتر، اگر اجازه بدهید میخواهیم از این فرصتی که در خدمت شما هستیم استفاده کنیم و سؤالاتی که داریم از حضرتعالی بپرسیم، یکی از اتفاقاتی که در اواخر دوران شما در ستادکل رخ داد بحث کودتای ترکیه بود؛ ترکیه کشور همسایه شمالی ایران است و کودتا در آن کشور، میتوانست بخشهای شمال غربی ایران را نیز تحت تأثیر قرار دهد. ما دوست داریم وضعیت نیروهای مسلح ایران در شب کودتای ترکیه را بدانیم، گفته شده بود تا صبح همان روز جنگندههای ایرانی مشغول گشتزنی در مرزهای مشترک با ترکیه بودند، آیا آن شب نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کودتا را رصد میکردند، چه بود ماجرای آن شب و آن روز؟ببینید اصولاً ما یک روش جاری در ستادکل نیروهای مسلح داریم؛ بهمحض اینکه در هر مرزی تنشی ایجاد شود، ما بلافاصله از قرارگاه خاتم به ستادهای ارتش، سپاه و ناجا و همچنین به فرماندهان منطقه وضعیت «هوشیاری» اعلام میکنیم.
البته این را بگویم که ما در سیستم تحت امر فرماندهی کل قوا دو شبکه داریم؛ یک شبکه ستادی که شامل ستادهای کل نیروهاست که سیستم ستادی در سلسله مراتب فرماندهی نیست بلکه ستادها برای فرمانده کار میکنند و کار اداری و آمادگی را در نیروها انجام میدهند.
فرماندهی نیروهای مسلح تحت امر فرمانده کل قواست. در زمان حضرت امام هم ما قرارگاه خاتم را داشتیم. من خودم جانشین رئیس دولت در قرارگاه خاتم بودم، مثلاً برای پدافند هوایی، قرارگاه پدافند هوایی داشتیم و آقای دکتر روحانی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی بودند و من عضو آن پدافند بودم و کارهای پدافند غیرعامل هم انجام میدادیم.
قرارگاه، قرارگاه فرماندهی است. سلسله مراتب فرماندهی میآید به فرمانده خاتم دستور میدهد. در شرایطی که سپاه و ارتش عمل کنند به فرماندهان ارتش و سپاه و ناجا (نیروی انتظامی) دستور میدهد.
در زمان بنده، مسئولیت ستادکل و قرارگاه خاتم هر دو با من بود، اما اکنون فرمانده معظم کل قوا تصمیم گرفتند مسئولیتهای این دو را از هم جدا کنند و بر اساس این تدبیر، آقای باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح و آقای رشید فرمانده قرارگاه خاتم شدند که در زمان جنگ و بحران فرمانده قرارگاه خاتم اولیتر است اما در زمان عادی رئیس ستادکل نیروهای مسلح ارشد نظامی در کشور است.قرارگاه خاتم بحث فرماندهی بحران و جنگ را بهعهده دارد. در زمان بنده مسئولیت هر دو با من بود، یعنی هم رئیس ستادکل نیروهای مسلح بودم و هم جانشین فرمانده کل قوا در قرارگاه خاتم یا بهعبارتی فرمانده قرارگاه خاتم بودم. چون یک نفر نمیتواند چندجور دستور بدهد، لذا با عنوان رئیس ستادکل دستورات را ابلاغ میکردم، منتها دستورات مربوط به قرارگاه به قرارگاه و و دستورات مربوط به ستاد، به ستادکل ابلاغ میشد، یعنی کار هر دو جدا بود.
اما الآن مسئولان این دو، دو اسم دارند؛ ستادکل، کارهای ستادکل که مسئولیتش با سردار باقری است و قرارگاه هم کارهای قرارگاهی که مسئولیتش با سردار رشید است. آقا تصمیم گرفتند این کار را انجام دهند و رئیس و فرمانده را جدا کنند، بنابراین سردار باقری شد رئیس ستادکل نیروهای مسلح و سردار رشید هم فرمانده قرارگاه خاتم.
آقای دکتر، چون درباره این تفکیکها صحبت کردید این سؤال پیش میآید تا زمانی که حضرتعالی بودید بهتعبیری عالیترین مقام نظامی کشور هم (بعد از فرماندهکل قوا) خودتان بودید چون مسئولیت هر دو با شما بود، منتهی همانطور که گفتید الآن که مسئولین ستادکل و قرارگاه خاتم از هم جدا شدند، و با توجه به مسئولیتهای مهمی که قرارگاه خاتم دارد، سؤال این است که هماکنون بالاترین مقام نظامی کشور کیست؟این را فرمانده معظم کل قوا تعیین میکنند. در شرایط عادی رئیس ستادکل اولیتر است ولی در شرایط جنگ و بحرانی و اجرای عملیات نظامی فرمانده قرارگاه خاتم.
الآن در ساختار جدید اینها همردیف تعریف شده و با یک خطچین به هم وصل شدند، چون ستاد الآن در قرارگاه خاتم هم هست، چرا که اولویتها را قرارگاه خاتم تعیین میکند و ستاد باید از نظر اداری و آمادگی در نیروها این اولویتها را دنبال کند.
بنابراین همتراز هم هستند و با خطچین به هم وصل شدند و اقتضائات زمانی تعیین میکند که چهکسی ارشد است. الآن ارشد نیروهای مسلح، رئیس ستادکل نیروهای مسلح آقای باقری است.
اگر اجازه بدهید به موضوع کودتای ترکیه برگردیم، فرمودید که به نیروها اعلام هوشیاری کرده بودید؟اعلام هوشیاری که قطعی بود و این کار انجام شد و مراقبتهایی نیز صورت گرفت، منتهی ما تهدیدی از آن جانب احساس نمیکردیم. خطری که وجود داشت این بود که ممکن بود یکی از آن جنگندهها مسیرش را اشتباهی بهسمت ایران سوق دهد و یا بهسمت کشورمان فرار کند، یا مثلاً یگانی وقتی ببیند سلسلهمراتب فرماندهیاش مختل شده دست به اقدام ناخواسته بزند، اینها خطراتی بودند که ممکن بود در صورت بیدقتی، متوجه کشورمان شود. نباید میگفتیم "دعوا آنجاست (ترکیه) و به ما چه ربطی دارد؟" خیر، اینگونه نبوده و نیست.
بنابراین یگانهای مستقر در مرز و یگانهای پشتیبان در آن شرایط در حال هوشیاری بودند که بتوانند مراقبت کنند.
اعلام هوشیاری در منطقه شمال غرب کشور بود؟خیر. بیشتر مناطق کشور بود. حاشیه دفاعی با حاشیه مرزی فرق میکند، حتی باید تا خانقین و سومار هم مراقبت میشد. کودتای ترکیه تهدیدی برای ما از نظر نظامی نداشت، بلکه اقدامات در جهت جلوگیری از انتقال حوادث ناخواسته بهسمت ایران بود و ممکن بود رخ بدهد.
همانگونه که خودتان هم اشاره کردید برای اینکه خطری از جانب ترکیه و کودتا به داخل کشور و مرزها نیاید، برای فرامرزها هم پیشبینی خاصی کرده بودید؟ما برای فرامرزهایمان در ترکیه نه چیزی پیشبینی کردیم و نه میکنیم. ما مرزهای ترکیه را امن میدانیم و مسائل مربوط به آن در سطح امنیتی تنظیم میشود، حتی زمانی که بین ترکیه و کردها جنگی شروع میشود، هیچوقت در داخل خاک ترکیه کاری انجام ندادیم؛ فقط مراقبت کردیم تا از آن سمت داخل کشورمان چیزی نیاید. ما امنیت مردم خودمان را درنظر میگیریم نه اینکه در داخل ترکیه کاری کنیم.
ترکها در داخل، سیستم مقتدری دارند، ما تنها از داخل ترکیه تهدیدات ایذایی داریم، آن هم از طریق گروهکها. البته این تهدیدات فعلاً خاموش هستند. هر وقت ترکیه هم فعال شود که آنجا را امن کند، برای ما هم امن میشود، ولی وقتی آن منطقه از دست ترکیه خارج میشود گروهکهای مشابه از این فرصت استفاده میکنند و اقدامات ایذایی انجام میدهند که آنوقت ما فعال میشویم و در مرزها جلوی آنها را میگیریم.
در رسانههای ترکیه این تحلیل مطرح شد که احتمال داشت اردوغان ترکیه را ترک کند و به ایران بیاید و یا اینکه اگر کودتا آنجا پیروز شد او بهسمت ایران فرار کند، به همین دلیل جنگندههای ایرانی آن شب تا صبح عملیات پرواز در آسمان داشتند؟خیر، اینطور نبود، این واقعیت ندارد.
آقای دکتر، سؤال بعدی ما درباره داعش و مباحثی است که زمانی درباره نزدیک شدن آنها به 40کیلومتری مرزهای ایران مطرح شد. آن زمان یکی از فرماندهان نظامی اعلام کرد که "مرز 40کیلومتری خط قرمز ما با داعش است و اگر آنان نزدیک بشوند آنها را میزنیم". بعدها بحث شد که داعش نزدیک شد اما جمهوری اسلامی بهخلاف آن چیزی که گفته بود، حرکتی نکرد. برخی از رسانههای عربی نیز مطرح کردند که ایران برای مقابله با داعش در عراق قرارگاه نظامی دارد، صحت و سقم این مسئله را از شما میخواهیم سؤال کنیم.آن قرارگاه مربوط به قبل از بحث جلو آمدن تکفیریها بود. قضیه آن نیز این بود که هر سیستم نظامی اطلاعات خارجی دارد. خوب، اطلاعات خارجی هم میرود در منطقه هدف اطلاعات جمعآوری میکند، حالا یا از زمین میرود یا از هوا و یا از درون وسایل الکترونیکی ارتباطی میرود و اطلاعات زمین دشمن را جمعآوری میکند.
ما الآن چگونه میدانیم که داعشیها چکار میکنند، یا آمریکاییها با داعش چکار میکنند، که مدام آن را افشا میکنیم؛ از طریق همین جمعآوری اطلاعات در مقصد.
در ابتدا وقتی دستور (جمعآوری اطلاعات) صادر شد که اقداماتی را برای آمادگی در مرزها انجام دهند، ارتش و سپاه اقداماتی را در این راستا انجام دادند، بر این اساس کارهای اطلاعاتی مرزها انجام گرفته بود، نه اینکه بالگردی یا وسیله نظامی به آن سمت برود، اینطور نبود.
در حد همان ارتباط اطلاعاتی بود. برخیها عنوان میکردند که ما دخالت کردیم، خیر، اینطور نبود و اتفاقی نیفتاده بود.
اینکه گفته شد در منطقه خانقین و نزدیک مرز ما عناصری از داعش دیده شدند آنها عملیاتی نبودند، آیا یک نفر را که بهتنهایی به مرز 40کیلومتری بیاید، میزنند؟ آن چیزی را میزنند که یگان باشد، تجهیزات باشد، نفرات باشند نه نفر. ما داعش را در مرز 40کیلومتری زدیم، این را خودشان خوب میدانند، خیلی از کارهای ما رسانهای نشده است، الآن هم فهمیدهاند که اگر مجدداً این کار را انجام دهند باز میزنیم.مواجههای با داعشیها صورت گرفت؟ببینید تکفیریها در شمال عراق عقبه داشتند، تا نزدیکیهای بغداد آمدند و از سه سمت شرق، غرب و شمال، بغداد را به محاصره درآوردند. نقطه شرقی بهسمت ایران بود. جادهها و شهرهای شرق بغداد عقبهاش به 40کیلومتری ایران میرسید و آن تعبیر هم برای این بود که اگر داعش به 40کیلومتری مرز ایران رسید ما میزنیم و ما این کار را کردیم و آنها را آنجا زدیم، یعنی زمانی که آنها به هر نیتی وقتی به مرز نزدیک شدند ما روی مرز 40کیلومتری آنها را زدیم.
خبر آن اعلام نشد؟خیلی از کارها اعلام نشده است، آنها خودشان میدانند که ما زدیم.
در جلولا بود یا جای دیگر؟خوب، این مسئله جزو آن خاطراتی است که نباید گفته شود (خنده). تکفیریها میدانند که ما آنها را آنجا زدیم و اتفاقاً پس از آن هم فهمیدند مرز 40کیلومتری که ما تعیین کردیم جدی است.
اما اینکه گفته شد در منطقه خانقین و نزدیک مرز ما عناصری از داعش دیده شدند آنها عملیاتی نبودند، بلکه عناصری از داعش بودند که در درون یک قبیلهای که صدام از زمان قدیم از عربهای وابسته به خود به آن منطقه آورده بود، رفت و آمد میکردند که وقتی آمادگی این سمت مرزها را دیدند آن مسئله حل شد و دیگر کسی جلو نیامد.
* خط قرمز مرز 40کیلومتری با داعش همچنان پابرجاستهمان زمان خبرنگاران یکی از این رسانههایی که میخواستند نقطه ضعف نیروهای مسلح ایران را بگیرند، آمد و از من سؤال کرد و گفت: "شماها گفتید که 40کیلومتری مرز ایران خط قرمز با داعش است اما آنها به آن منطقه خانقین آمدند و شما کاری نکردید؟" من گفتم حرف شما درست نیست و آیا یک نفری را که بهتنهایی به مرز 40کیلومتری بیاید، میزنند؟ آن چیزی را میزنند که یگان باشد، تجهیزات باشد، نفرات باشند نه نفر. نفر را هیچکس نمیتواند مدعی شود که میتواند بزند. نفر را باید تلاش کنی که به او برسی و بگیری.
تازه آن یک نفر هم که با هدایت و پوشش و حمایت آن قبیله به آن منطقه بیاید برود چیز مهمی نیست، مهم این است اقدام نظامی شود. آن خط قرمز 40کیلومتری بهقوت خود باقی است و هر وقت داعش از آن خط قرمز عبور کند ما میزنیم و این برای داعش هم ثابت شده است.
بنده این موفقیتها را از معجزات الهی میدانم. از نیروهای ارتشی و سپاهی تقدیر میکنم که هر داعشی را که خواست از مرز عبور کند دستگیر کردهاند و یا حتی وقتی به عمق نفوذ کردند باز هم موفق شدند شناسایی و منهدمشان کنند. اینها لطف خداست که هیچوقت از زیر دید جمهوری اسلامی نتوانستند خارج باشند.
همهشان تحت نظر هستند و امروز حتی یک شکست اطلاعاتی هم در برابر داعش نداشتیم و خدای متعال آن خواریای را که نصیب کفار در برابر مسلمانان وعده داده در این مسئله محقق کرده و این از الطاف الهی به کشور عزیزمان است.
بخش دوم و سوم این گفتوگو طی روزهای آتی منتشر خواهد شد.منبع: خبرگزاری تسنیم
انتهای پیام
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زنده باد سربازان غیور و جان بر کف ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و بسیج...
وبرایشان دعامیکنیم
خدا حفظشان کند
وبرایشان دعامیکنیم