قوام السلطنه نخست وزیری است که این شب ها سوژه اصلی سریال «معمای شاه» شده است.

قوام السلطنه از درگیری با شاه تا حادثه 30 تیر
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ تاریخ و مرور آن موجب می‌شود تا علاوه بر شناختن و برخورد با انسان‌های برجسته در زمینه های گوناگون، گذر زمان را در انسان‌های بزرگ و یا کسانی که  فریفته پول، قدرت و ثروت شده اند را ببینیم.

گذشته و تاریخ کشور ما نیز خالی از این آدم ها نسیت و هر برهه‌ای داستانی پر از شخصیت‌های مختلف را دربر دارد، یکی از این مقاطع دوران انقلاب اسلامی است، مقطعی که مدتی است با پخش مجدد سریال «معمای شاه» جانی دوباره گرفته و حال و هوای روزهای نه چندان دور سرزمینمان را با افراد موثر در آن زمان روایت می‌کند.

احمد قوام ملقب به قوام‌السلطنه (1334ـ 1252ش) از جمله افرادی است که طی حکومت پهلوی بارها و بارها در مقاطع کوتاهی به سمت وزارت دربار منصوب شد. 

وی بعد از کسب تحصیلات مقدماتی در حدود 13سالگی به عنوان یکی از پیشخدمتان ناصرالدین شاه تا زمانی که شاه ترور شود فعالیت کرد و بعد از آن به عنوان دبیر حضوری دایی خود، میرزا علی خان امین‌الدوله منسوب شد و بعد از عزل وی به ادامه تحصیل در اروپا پرداخت.

هنگامی که قوام به ایران برگشت ریاست دفتر مخصوص مظفرالدین شاه را بر عهده گرفت و در همان زمان حکم فرمان مشروطیت را در سال 1324 منتشر کرد.

پس از آن وی به ترتیب مسئولیت های گوناگونی را چون معاونت وزارت داخله، وزیر وزارت جنگ، کشور و عدلیه  را عهده دار شد؛ اما آغاز رشد سیاسی وی بعد از فتح تهران به دست مجاهدین بود.
 
پس از مدتی در زمان کودتای سال 1299 قوام به دلیل اهمال در ابلاغ دستورات دولت کودتا به ادارات و مردم  دستگیر و تا پس از برکناری سید ضیاءالدین زندانی شد، اما بعد از ان به دستور احمدشاه به عنوان صدراعظم انتخاب شد. تا اینکه مدتی بعد در زمانی که وی با رضاخان به عنوان وزیرجنگ به مقابله پرداخت در سال 1302 به اتهام شراکت در قتل سردار سپاه زندانی و بعد به اروپا تبعید شد.

بعد از بازگشت قوام السلطنه به ایران بازهم در سال 1321 به عنوان نخست وزیر برگزیده شد. لازم به ذکر است که وی در طول سه دوره فعالیتش به عنوان صدراعظم به جهت کاستن از فشار انگلیس و روس ها پای آمریکایی ها را وسط کشید و در همان دوران اختلاف هایش با محمدرضا پهلوی بالا گرفت.

بعد از برکناری وی به جهت اقدامات خودسرانه، در سال 1324  باز هم دوران نخست وزیریش را این بار درحالی از سر گرفت که به جهت این که مجلس تا خروج نیروهای متفقین تشکیل نمی‌شد وقت کافی داشت تا اقدامات خود را انجام دهد و شاه نمی‌توانست با ایجاد جنجال حقوقی و قانونی برای او دردسر ایجاد کند و از طرفی آمریکایی ها وی را نیرویی کارآمد برای کنارآمدن با روس ها می دانسنتد. همچنین هوادارن اشرافی از مناطق مختلف نیز از او حمایت می کردند. 

قوام السلطنه در پی فعالیت هایش با وعده دادن نفت شمال به روس ها از آن ها خواست تا هرچه سریعتر نیروهایشان را از آذربایجان خارج کنند و به همین جهت یکی از پیروزی های وی همین خروج روس ها از آذربایجان بود. 

تا قبل از کودتای 28 مرداد قوام با فعالیت هایش و بهره گیری ازقدرت آمریکایی ها یکی از موفق ترین سیاستمداران ایران بود اما پس از آن وی بعد از حدود 5 سال قطع ارتباط با شاه با ملاقات هایی که با اشرف پهلوی داشت.

بعد از استعفای مصدق وی مجددا به سمت نخست وزیری نائل شد و بعد از این انتصاب اعلامیه ای تند را با عنوان "کشتیبان را سیاستی دگر آمد" منتشر کرد و طرح برخورد با افراطیون و رفع مسئله نفت را مطرح کرد. اعلام این موضوع مخالفت اقشار زیادی از جمله آیت الله کاشانی برانگیخت، تا جایی که واقعه 30 تیر 1331 که در آن مردم معترض به دستور قوام به رگیار بسته شدند، رخ داد و بعد از آن پرونده سیاسی قوام برای همیشه بسته شد و درنهایت وی در سال 1334 درگذشت.


گزارش از فاطمه شهدوست  



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.