حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمید رضا بصیری گلپایگانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مذهبی در گفت و گو با خبرنگار
تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با اشاره به اهمیت موضوع اسارت گفت: اسارت خاندان اهل بیت(ع) مهندسی الهی داشت. یعنی دستور از طرف خداوند آمده بود که خاندان اهل بیت(ع) همراه امام حسین(ع) به کربلا بیایند. این حکمت الهی بود که علاوه بر شهادت امام حسین(ع) و یاران با وفای ایشان، خانواده آن حضرت(ع) به اسارت بروند. هر چه از واقعه عاشورا گذشت، مشخص شد که حضور خاندان عصمت و طهارت(ع) در جریان کربلا و اسارت چه نقش با اهمیتی در حفظ و دفاع از اسلام داشت.
وی افزود: همان طور که در خصوص قیام امام حسین(ع) فعالیت فرهنگی در خور و شأن ایشان و قیام عاشورا انجام نشده است، در خصوص ادامه قیام امام حسین(ع) و تبلیغات اسرای کربلا به مراتب کمتر از حتی بحث عاشورا کار شده است. نباید جنگ سردی که پس از جنگ گرم امام حسین(ع) انجام شد، مهجور بماند.
عضو هیئت علمی داشنگاه علامه طباطبایی با اشاره به درس های عاشورا و تبلیغاتی که تا پس از اربعین ادامه داشت، اظهار کرد: نخستین درس حماسه حسینی، آمادگی و ایثار امام حسین(ع) در فدا کردن جان خود و خانواده برای اجرای حکم الهی است. این نشان از اوج معرفت و باور امام حسین(ع) به هدف والایشان بود. علاوه بر این خانواده امام حسین(ع) با وجود اینکه به غیر از امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) کسی در کاروان اهل بیت(ع) معصوم نبود، اما همگی از حکم الهی تبعیت می کردند. درس دیگر حماسه حسینی، پس از عاشورا و در حفظ اسلام و تبلیغ معارف عاشورایی بود.
این کارشناس مذهبی در خصوص تحلیل محتوایی خطبه های عاشورا بیان کرد: زمانی که بخواهیم خطبه های اسرای کربلا در کوفه، شام و در آخر مدینه را تحلیل محتوا کنیم، باید به دو مطلب مهم اشاره کرد؛ نخست معرفی اهل بیت(ع) خانواده خود و وابستگانشان. از آن جایی که امویان می خواستند، خاندان اهل بیت(ع) را شورشی و انسان های مخالف دین معرفی کنند، نیاز بود که حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) با وجود شست و شوی فکری مردم توسط بنی امیه، یک بازشناسی در خصوص خودشان میان مردم انجام دهند.
بصیری ادامه داد: موضوع دیگر در خطبه خاندان پیامبر(ص) پس از عاشورا، پاسخ گویی به بهتان هایی بود که دستگاه بنی امیه به آن ها نسبت داده بود. امویان می خواستند دست آلوده خود را از فاجعه کربلا پاک کنند و کشتار امام حسین(ع) و یارانشان را به عذاب الهی تعبیر کنند. بر خلاف تلاش های بنی امیه، به همت خاندان پیامبر(ص) دست امویان برملا شد و مردم نسبت به خباثت آن ها آگاه شدند.
این کارشناس مذهبی در خصوص چگونگی تبلیغات خاندان پیامبر(ص) تصریح کرد: باید بدانیم که علاوه بر خطابه ها، اهل بیت(ع) تلاش می کردند، به شکل عملی محتوای قرآن، دستورات الهی، سنت پیامبر(ص) و تبلیغ امام حسین(ع) را به مردم منتقل کنند. چه بسا این کردار عملی تأثیر گزار تر هم بود. چرا که مردم با دیدن شکیبایی کودکان اسرا، نماز شب های حضرت زینب(س) و دیگر اعمال صالح خاندان پیامبر(ص)، میان خود این ویژگی های مهم را بیان می کردند.
وی در خصوص نتیجه فعالیت های خاندان پیامبر(ص) گفت: مجموع این فعالیت ها قدرت فراوان بنی امیه را به زیر کشید. بنی امیه ای که بنای یک کار جدید یعنی از میان برداشتن اسلام ناب محمدی و به انحراف کشیدن آن را در سر داشت. بنابراین خاندان اهل بیت(ع) با انجام این فعالیت ها از بزرگترین خطر به انحراف کشیدن اسلام جلوگیری کردند. اگر بنی امیه ادامه پیدا می کرد، اسلام نزد مردم، حکومتی سلطنتی جلوه می کرد. چرا که با ادامه پیدا کردن بنی امیه و آمدن حکام جدید، چنین ذهنیتی در میان عوام ایجاد می شد.
بصیری ادامه داد: مردم عراق به سبب مصیبتی که به اهل بیت(ع) نازل شد و عظمتی که از آن ها دیدند، همیشه از خاندان پیامبر(ص) استقبال می کردند و به آن ها احترام می گذاشتند. علاوه بر این مردم شهر های مختلف زمانی که خاندان بنی امیه از جلوی دروازه شان رد می شدند، درب را به روی آنان می بستند. حتی در شهر های مسیحی نشین مانند تکریت، زمانی که کاروان بنی امیه از جلوی شهر عبور می کردند، ناقوس های کلیسا را به نشانه اعتراض می نواختند.
این استاد دانشگاه در خصوص مسئولیت تبلیغ خاندان پیامبر(ص) اظهار کرد: اگر چه امر تبلیغ در درجه نخست به دوش حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) بود، اما در کتب تاریخی آمده است که هر کدام از خاندان(ع) مانند حضرت ام کلثوم(س) نیز خطابه ها و تبلیغات داشتند.
وی در پایان اضافه کرد: تصور نکنیم که تبلیغ ماجرای کربلا به زمان اسارت تا اربعین ختم می شود، بلکه این راه پس از اربعین ادامه پیدا کرد. به حدی که خاندان بنی امیه هم متوجه شدند و به این موضوع اغراق کردند که با کشتن امام حسین(ع) اسارت خاندان ایشان، خودشان گور خودشان را کندند.
انتهای پیام/