گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - آیا ایران باید از لغو ویزا برای سفر به روسیه استقبال کند؟ آیا لغو ویزای دو کشور به افزایش گردشگران روسیه در ایران منجر خواهد شد یا با توجه به ذائقه و رفتار گردشگران ایرانی، تنها باعث خروج گردشگر از ایران میشود؟ پاسخ «مرتضی رحمانی موحد» معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور به بخش اول این پرسش «منفی» است. او اعتقاد دارد که لغو ویزا به تنهایی نمیتواند به افزایش گردشگر منجر شود. شاهد حرفهای موحد رحمانی هم وجود دارد. روسیه در ابتدای ماجرا مخالف لغو روادید با ایران بود اما یک سال بعد این کشور جلو دار لغو ویزا با ایران شد. چون بدون لغو ویزا به یکباره با حضور 50 هزار گردشگر ایرانی در شهرهای خود رو به رو شد! توریستهای ایران تنها در گام نخست حضور در کشور تزارها، در ردیف 20 کشور نخست گردشگران ورودی روسیه قرار گرفتند اما دلیل حضور یکباره ایرانیها در روسیه چه بود؟
بهانهای که به کام «روسیه» شد؟
بهانه حضور در روسیه را سازمان میراث فرهنگی در دهان گردشگران ایرانی گذاشت تا طعماش زیر دندان تزارها مزه بدهد. پس از شکافی که بین ترکیه و روسیه اتفاق افتاد و همچنین اقدام تروریستی(انفجار هواپیمای روسی که بین شرم الشیخ و روسیه در پرواز بود) که در مصر به وقوع پیوست، بحث حضور گردشگران روسی در ایران بسیار داغ شد. آن روز «سلطانی فر» رئیس سابق میراث فرهنگی گفت فارغ از مسائلی که بین روسیه - ترکیه بوجود آمده و آن چیزی که مصر را گرفتار کرده، سرزمین تزارها بازار بسیاری مناسبی برای ایران است. او اعتقاد داشت که جاذبههای گردشگری ایران بویژه جاذبههای قدیمی و فرهنگی ما میتواند شرایط بسیار خوبی را برای اتباع روسیه ایجاد کنند. سلطانیفر علاوه بر اینکه روی سواحل گرم خلیج فارس حساب کرده، حساب ویژهای هم روی مسلمانان روسیه باز کرده بود.
روسیه هم پیش از آنکه دوباره به ترکیه نزدیک شود از اتباع خود خواسته بود تا به جای ترکیه به کشورهای دیگر بروند.در میان روابط سرد دو کشور، پوتین از اتباع روسیه خواسته بود جایگزینی برای آفتاب و سواحل مدیترانه بیابند. گمانه زنیها در سطح رسانهها و فعالان و کارشناسان ایرانی هم فرصت را برای جذب گردشگران روسی مغتنم دانست، همان طور که فرصت را برای جذب گردشگران اروپایی بعد از ناامنی ترکیه هم مناسب دیدند! وقتی هم دوباره روابط ترکیه و روسیه گرم شد بازهم گردشگران روسیه روی میز مذاکره ایرانیها بودند. هرچند همان موقع بسیاری از کارشناسان از جمله کارشناسان جزیره کیش اعتقاد داشتند که مسیر گردشگران روسی به آبهای گرم ایران هموار نمیشود! آن هم نه به خاطر اینکه زیر ساخت آماده نیست، یا نه به این دلیل که پروازها از شهرهای مختلف روسیه به کیش و قشم به صورت مداوم برقرار نیست. چون شرایطی که گردشگران روس میخواهند با توجه به عرف و اعتقاد ما قابل تهیه و تأمین نیست.
«علیرضا رحیمی» مدیر گردشگری دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد هم که مطالعات مفصلی در زمینه گردشگران روس دارد خوشبین به آمدن روسها به ایران نیست. او در نهایت میگوید تا زمانی که زیرساختها آماده نباشد نمیتوان برآوردی از تعداد گردشگر روس که به ایران میآیند، داشت! اما سلطانیفر اعتقاد داشت که میتوان از کیک بزرگ گردشگری خروجی روسیه که سالانه 50 میلیون توریست را روانه کشورهای مختلف میکند سهمی هم به نام ایران زد؛ سهمی 2 میلیونی تا سال 1404. او ضمن تأکید بر رویکرد دولت که گسترش همه جانبه با روسیه را میخواهد گفته بود: «ما هدفگذاری کردیم سالانه بین 2 تا 5 درصد گردشگران روسیه را در 10سال آینده جذب کنیم. یعنی چیزی بین یک تا دو میلیون نفر حداقل از گردشگران روسی برای استفاده از جاذبههای گردشگری به ایران بیایند. در حالی که الان تعداد آنها کمتر از 50-60 هزار نفر است.»
روسها معمولاً خانوادگی و برای 10تا 14 روز به سفر میروند. به مقاصدی شبیه شیراز یا اصفهان هم نمیروند. هتلهای مفصلی را انتخاب میکنند و یکجانشین هستند. اهل سفر از شهری به شهر دیگر نیستند. ذائقهشان آفتاب و ساحل است. از همه این ملزومات آفتاب و ساحلش در ایران به فور یافت میشود اما آیا این مسأله کافی است؟ هرچند یک دیدگاه بسیار منفی اعتقاد دارد که اصلاً نباید روی گردشگران روس حساب کرد اما رئیس سابق میراث فرهنگی و مدیران او اعتقاد دیگری داشتند.
سلطانیفر پیش از آنکه به عنوان وزیر ورزش به «سئول» برود گفته بود: «ما به دنبال آن هستیم که روی حضور اتباع روسیه در سواحل جنوب حساب باز کنیم. الان در کیش امکانات ویژه بانوان به صورت اختصاصی برای استفاده از آفتاب و دریا داریم. الان ایرانیها و خیلی از اتباع خارجی در کیش از این امکانات استفاده میکنند. میتوانیم این امکانات را برای روسها هم اختصاص بدهیم. در قشم صحبت کردیم انشاءالله سازمان منطقه آزاد قشم هم بتواند امکانات لازم را تأمین کند. سال گذشته ما جمعی از تورگردانان را به کیش بردیم، امکانات و زیرساختهای بسیار قابل توجهی آنجا داریم. همه این امکانات دارد در قشم به وجود میآید و امیدوار هستیم با طرح توسعه سواحل که پیشبینی شده و سیاست دولت هم هست، بتوانیم دهکدههای گردشگری را ایجاد کنیم.» البته توجه کنید زمانی که رئیس سازمان میراث فرهنگی روی ایجاد زیرساختها تأکید میکند، برداشتن لغو روادید که هجوم گردشگران را به کشور مقصد در پی داشته باشد، در صدر اخبار کشور است.
سلطانیفر تأکید میکند: «روسیه بغل گوش ماست. تشابهات فرهنگی و رفت وآمدهای زیادی داریم. به لحاظ تجاری و اقتصادی هم فصل جدیدی در فضای کشور باز شده است. اینکه ما گفتیم دو تا پنج درصد یک عدد واقعی است. فکر میکنیم مثلاً ما باید رستورانهای مناسب آنجا را با رعایت ملاحظات شرعی فرهنگی ایجاد کنیم. مترجم مورد نیاز را تربیت کنیم و... خب اگر ما این شرایط را ایجاد نکنیم به اهداف خود هم نمیرسیم. یکی از معضلها همین راهنمای گردشگری آشنا به زبان و تاریخ است.» اما فعالان گردشگری حتی اعتقاد دارند در زمینه صنایع دستی که باز هم حساب ویژهای روی روسها باز شده است نباید خیلی امیدوار بود. چیزی که کارشناسان سازمان میراث فرهنگی از جمله «پویا محمودیان» مدیرکل صادرات صنایع دستی کشور از آن به عنوان بازارهای نوظهور و نوکیسه یاد میکند. اما جالب است بدانید که فعالان حوزه گردشگری هم اعتقاد دارند که نگاه بالا به پایینی که روسها به ایران دارند اجازه نمیدهد آنها مشتری دست ساختههای ایران شوند.
روسها ایران را نمیشناسند
حضور ایرانیها در روسیه برای دولتمردان همسایه شمالی ایران «توفیقی» دور از انتظار بود. این مسأله را میتوان در چرخش 180 درجهای مسئولان گردشگری روسیه به لغو ویزا با ایران دانست. یک سال هم زمان نبرد که آنها خواستار لغو روادید با ایران شدند.درحالی که سال 94 اعلام کرده بودند که هیچ لزومی به لغو روادید با ایران وجود ندارد. لحن این خبر به گونهای بود که به واکنش فعالان سایبری در شبکههای اجتماعی منجر شد. روسها بهمن همان سال دفتر اطلاعرسانی روسیه یا آن طور که خود میگویند دفتر «ویزیت روسیه»در تهران را افتتاح کردند. ایجاد دفاتر اطلاعرسانی از جمله برنامههایی بود که سازمان میراث فرهنگی و سلطانیفر روی آن خیلی مانور دادند اما درحالی که 50 هزار ایرانی به روسیه رفته است هنوز دفتر اطلاعرسانی ایران درمسکو ایجاد نشده است. رحمانی موحد در پاسخ به چرایی این وضعیت میگوید: «من نمیتوانم از ایران کسی را مأمور ایجاد دفتر اطلاعرسانی در روسیه کنم. باید یک ایرانی مقیم روسیه داوطلب شود.»
سلطانیفر هم پیشتر گفته بود: «ما علاوه بر چند بخش خصوصی ایرانی و روسی که آنجا کار میکنند، در حال ایجاد یک دفتر ویژه هماهنگی و اطلاعرسانی جذب گردشگر با استفاده از ظرفیت بخش خصوصی هستیم. هیچ کدام از این دفاتر اطلاع رسانی، دولتی نیستند. من شدیداً مخالفم که تشکیلات دولتی و رایزن گردشگری بگذاریم و یک هزینه سنگین هر ماه بکنیم بدون اینکه نتیجه بگیریم. در
12-10 موردی که در کشورهای مختلف راه انداختیم، هیچ کدام دولتی نبوده.
به گفته او سازمان میراث فرهنگی با هماهنگی وزارت خارجه و سایر دستگاههای ذیربط، بررسی کرده است آژانس فعال در آن کشور را برای آوردن گردشگر به ایران انتخاب کرده، تأییدیه داده و اقلام تبلیغاتی مختلف در اختیار آنها قرار داده که بیایند و ایران را معرفی کنند. سلطانیفر گفته است: «اینها نماینده ما هستند. در یکی از بندهای توافقنامه قرار شد که گروههای تبلیغاتی از شبکههای مختلف تلویزیون روسیه به ایران بیایند و گزارش تهیه کنند و در آنجا پخش شود.»
اما این فعالیتها تاکنون نتوانسته است به شناخت روسها از ایران منجر شود تا جایی که به گزارش خبرگزاری اسپوتونیک«سافانوف» رئیس آژانس گردشگری روسیه از مسئولان ایرانی خواسته است از تلویزیونهای روسیه برای معرفی ایران استفاده کنند.
همچنین او خواستار گشایش دفتر نمایندگی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران در مسکو میشود. به گفته سافانوف ایران میتواند سالانه بخش قابل توجهی از نزدیک به 10میلیون گردشگر فرهنگی روسی را جذب کند. براساس آمارهای او 30درصد 30میلیون گردشگری که هر سال از روسیه به کشورهای مختلف سفر میکنند، فرهنگی هستند . به گفته این مقام روسی، آشنایی با ایران، تاریخ و فرهنگ غنی، فرصت خرید فرش ایرانی و سایر صنایع دستی میتواند هدفی مهم برای گردشگران فرهنگی روسیه باشد.
سافانوف البته اشارهای به استفاده گردشگران روس از آفتاب و ساحل ایران نمیکند. روسها بتازگی نخستین قطار گردشگری خود را به مقصد شهرهای تاریخی ایران هم به راه انداختند اما حتی یک روس در میان 40 گردشگری که مسافر این قطار بودند، نبود.
سافانوف ضروریترین گام تهران برای جلب توجه گردشگران روس را، گشایش دفتر «اطلاعرسانی ایران» در مسکو از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین فعالیت گسترده شرکتهای ایرانی مرتبط در فضای مجازی، رسانهای و تلویزیون روسیه اعلام میکند.
دفتر اطلاعرسانی روسیه بهمن ماه سال گذشته فعالیت خود را در تهران آغاز کرد. سافانوف میگوید: «با توجه به افزایش شمار علاقهمندان ایرانی، سازمان فدرال گردشگری و سفارت روسیه در تهران از وزارت خارجه این کشور خواسته شمار کارمندان کنسولگری را در ایران افزایش دهد.»
اما پاسخ رحمانی موحد به این سؤال هم امیدوارکننده نیست. او میگوید: «تلویزیونهای روسیه مستقل هستند و هزینه زیادی برای تبلیغات میخواهند و من پولی برای پرداخت به آنها ندارم.اگر شما کسی را میشناسید که مجانی این کار را انجام میدهد من اقلام فرهنگی را میدهم تا دراختیارش قرار بدهید.»
او البته یک مسأله دیگر را هم یادآور میشود. یکی از زیرساختها برای آمدن روسها به گفته رحمانی موحد داشتن حمل ونقل هوایی مستقیم و مداوم از روسیه به شهرهای مقصد است. او میگوید: «شهروندان روس باید این امکان را داشته باشند که هر لحظه که میخواهند سوار هواپیما شوند به ایران بیایند نه فقط در زمانهای محدودی برای آنها پروازهایی را در نظر گرفت.»
رحمانی موحد با استناد به اظهارات آژانسداران روس میافزاید: «دو شاخص مهم برای توسعه گردشگری بین ایران و روسیه اهمیت دارد؛ حمل و نقل هوایی و روادید . این خواسته تورگردانان روسی است که معتقدند اگر این شرایط تأمین شود تعداد گردشگران روس در ایران نیز افزایش خواهد یافت.»
هجوم گردشگران ایرانی به روسیه!
در نهایت آنچه تا به امروز به نام تبادل گردشگری ایران –روسیه اتفاق افتاده است به نام ایران بوده و به کام روسیه. سؤالی که امروز بسیاری را آزار مید هد این است، زمانی که هیچ یک از مقدمات و بسترهای لازم برای حضور گردشگران روسیه در کشور وجود ندارد چرا این همه مسئولان سازمان میراث فرهنگی در رسانهها روی حضور گردشگران روسیه در کشور مانور می دهند و ذهن گردشگران ایرانی را به سمت یک کشور خارجی میبرند تا آن کشور بدون صرف هزینهای یک باره با شمار بسیار زیاد گردشگران ایرانی رو به رو شود؟ آیا مسئولان سازمان میراث فرهنگی این ذائفه و برخورد گردشگران ایرانی را نمیشناسند؟ واکنش رحمانی موحد به این ماجرا و اعتراض به هجوم گردشگران ایرانی به روسیه میگوید که مردم روسیه را خوب میشناسند! لابد کسانی بعد از خواندن این گزارش میگویند چرا باید جلوی گردشگر را برای سفر به کشورهایی که دوست دارد گرفت. بله حق با آنهاست اما پس «منافع ملی» در اخذ تصمیم گیریها کجاست؟این مسأله هم نباید فراموش شود که روس بعد از اطلاع رسانیهای سازمان میراث فرهنگی به یک مقصد جدید گردشگران ایرانی تبدیل شد. در نهایت باید پرسید که آیا لغو روادید به حضور گردشگران روس در ایران منجر میشود یا تنها شمار بیشتری از گردشگران ایرانی را به روسیه میفرستد بدون اینکه آوردهای برای ایران داشته باشد؟
منبع: ایران
انتهای پیام/