به گزارش خبرنگار
حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران، دانشجوی مقطع دکترای فلسفه در پژوهشگاه اخلاق و فناوری دانشگاه دلفت آمستردام هلند است و نامش «غفران بدخشانی!» با او به گفتگویی کوتاه مینشینم؛ به گفته خودش از 11 سالگی کشورش افغانستان را ترک کرده؛ یک سال در روسیه اقامت داشته و بعد هجرتش را به انگلیس ادامه داده است و تا پایان لیسانس در این کشور مانده شده و اکنون در هلند مشغول تحصیل در مقطع دکتراست.
ادبیات را دوست دارد و میگوید پیوندش با مردم هلند هم از همین جهت است. در هلند در حوزه ادبیات کودکان مشغول به فعالیت است. مردم هلند را مردمانی کتابخوان و کتابدوست معرفی میکند که شبها به هنگام خواب برای کودکانشان کتاب میخوانند.
کودکان هلندی را اینگونه میشناسد که در کودکی برایشان کتاب خواندهاند و با کتاب بزرگ شدهاند؛ به همین دلیل به محض آموزش الفبا، شیرینترین چیزی که میتواند در دسترسشان قرار گیرد و آرامشان کند، کتاب است. کتابی که بتواند با داستانهای کوتاه پرسشگریها و کنجکاویهای کودکانهشان را پاسخ گوید.
غفران بدخشانی میگوید کاش ما نیز میتوانستیم با همین روش به کودکانمان بیاموزیم که رویاهای بزرگ داشته باشند. باید به کودکان افغانستان بیاموزیم که بپرسند، بخوانند و هر زمانی که دم زدند خفهشان نکنیم!
وی اینگونه ادامه میدهد که ما خودمان شاید در گذشته توانایی «نه» گفتن را نداشتیم؛ اما لازم است اکنون و از ابتدا این را به کودکانمان بیاموزیم!
بدخشانی میگوید: خوشبختانه ما در زبانمان آواره نشدهایم. فقط از مرزی به مرز دیگر مهاجرت کردیم. اما بدا به حال کسانی که هویت و حتی زبان مادریشان را گم کردهاند.
این نویسنده افغانستانی آرزو میکند که کاش نسل جوان و آیندهساز افغانستان یکبار هم شده نژادپرستی را کنار گذاشته و این توان را در خود ایجاد کند که گفتگو را وسیلهای برای پیوستن به یک قالب قرار دهد.
این دانشجوی مقطع دکترای فلسفه همچنین در راه آشتی کودکان و نوجوانان مهاجر افغانستانی با ادبیات مادریشان آثاری چون «موسم خموش»، «بهار بیداری»، «پایان یک سکوت»، «من ایرانم» را نگاشته و میگوید چند کتاب دیگر نیز در حال تدوین دارد.
انتهای پیام/