به گزارش خبرنگار
حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ وحدت به معنای نادیده گرفتن اختلافات و شیعه شدن سنی، یا سنی شدن شیعه نیست. بلکه باید در نظر داشت معنای صحیح وحدت شیعه و اهل سنت این است که با توجه به این که بین دو مذهب مشترکات بسیاری وجود دارد، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند؛ برای حفظ و تعالی اسلام با همدیگر همکاری و همیاری داشته باشند؛ چرا که هر دو دشمن واحدی دارند. دشمنان اسلام، دشمنان هر دو مذهب هستند. در برابر این دشمنان و برای جلوگیری از سوء استفاده آنان از اختلافات باید در مقابل آنها بر وجوه اشتراک خود تکیه کنند، تا بتوانند بر دشمنان اسلام که دشمن مشترک شیعه و سنی هستند، از خود دفاع کنند.
شيعه و سنی، قرنهای طولانی است كه در مسائل گوناگون اختلاف نظر دارند و اين امر، گاه از سوي فتنه انگيزان مايۀ گسستها، بلكه نزاعهای فراوان در تاريخ شده است، و بيگمان، يكی از عللِ ضعف مسلمانان در حال حاضر در برابر هجمۀ استعمار غرب، همين امر بوده است.
شیعه و سنی هر دو مسلمان و در اعتقادات، احکام، اخلاق و ... دارای مشترکات زیادی هستند، البته اختلاف هایی هم دارند که انکارشدنی نیست، اما این اختلاف ها نباید منجر به خصومت و دشمنی شود و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازد.
علامه شرف الدین می گوید: "سیاست سبب جدایی شیعه و سنی شد، همان نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود".منظور این است که سیاست استعماری و دسیسه های بیگانگان فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد.
وحدت و مناظرات علمی
وحدت به معنای ترک و تعطیل کردن مباحثات و مناظرات علمی بین این دو مذهب نیست. بلکه با حفظ وحدت و یک پارچگی نیز می توان در محیط های علمی مناظرات علمی برقرار کرد؛ به گونه ای که دشمنان نیز نتوانند سوء استفاده نمایند.
روشن است که برای رسيدن به اتحاد، نخست بايد عوامل تفرقه و موانع اتحاد را از سر راه برداشت، و به طرفين شناختي صحيح از عقايد و افكارِ يكدیگر بخشيد، و اين، جزء با بحث و مذاكره علمی بين دانشمندان ممكن نيست. "اتحاد" به معنای نفی آزادی انديشه و تحقيق، حقيقت¬جويي و عدالت خواهی نیست. اتحادی مطلوب است که در کنار این ارزش ها مطرح گردد.
اگر این مباحثات و مناظرات علمی با روش های علمی و رعایت آداب مناظره صورت گیرد، نه تنها سبب تفرقه و جدایی بین دو مذهب نخواهد شد، بلکه منجر به شناخت صحیح یکدیگر و تقریب و در نتیجه وحدت نیز می شود. از این رو مناظرات علمی نه تنها تفرقه انگیز نیست که وحدت آفرین است.
وحدت در گذر زمان
با مطالعه در تاریخ اسلام می توان شواهد فراوانی از وحدت و هم گرایی و ثمرات آن در بین مذاهب اسلامی یافت و آنها را به عنوان اسوه و نمونه به جوامع اسلامی معرفی نمود.
سیرۀ حضرت علی(ع) بهترین الگو و اسوه برای برقراری اخوت و وحدت اسلامی است. ایشان برای حفظ وحدت مسلمانان نه تنها از حقوق خویش می گذشت، بلکه از همکاری با مخالفان خود نیز دریغ نمی کرد.
بزرگانی از هر دو مذهب شیعه و سنی در جهت پا گرفتن این وحدت کوشیده اند. افرادی؛ چون آیت الله بروجردی، حضرت امام خمینی(ره)، علامه شرف الدین، سید جمال الدین اسدآبادی، امام موسی صدر از میان شیعه و شیخ شلتوت و دیگران از بین اهل سنت را باید نام برد که در عرصه شکل گیری وحدت بین مسلمانان گام های مؤثری برداشته اند.
با مراجعه به تاریخ نیز می توانیم شواهد فراوانی از همکاری و وحدت شیعه و سنی بیابیم.
همچنین در بین مسلمانان زمینه های وحدت بسیاری وجود دارد که با محور قرار دادن آنها می توان وحدت بین مسلمانان و قدرت یافتن آنها را شاهد بود؛ خدا، قرآن، رسول اکرم(ص)، حضرت علی(ع)، مسئله مهدویت، محبّت اهل بیت(ع)، دفاع از مردم فلسطین، مقابله با دشمنی های اسرائیل و آمریکا، از زمینه های وحدت امت اسلامی هستند.
وحدت اسلامی در گفتار و سیره عملی ائمه معصومین
مهم ترین هدفِ ائمه معصومین (ع)، وحدت مسلمانان و دوری آنان از تفرقه و منازعات سیاسی -اجتماعیِ دین براندازانه بوده است. بررسی حیات فکری و سیاسی امامان شیعه در طول تاریخ بیانگر این واقعیت مهم است که همه اقدامها، قیامها، تعلیمها و هدایتهای امامان معصوم (ع) برای حفظ اسلام اصیل و جلوگیری از بدعت و تحریف در دین و پیشگیری از تشتت فکری و اعتقادی و تفرقه در بین امت اسلامی بوده است؛ این خط مشی و وظیفه سترگ را همه امامان شیعه به خوبی بر عهده گرفته و به ثمر رسانده اند و در شرایط کنونی وظیفه همه فقها و علمای فرق اسلامی این است که این خط سیر را ادامه داده تا جلوی تفرق و تشتت فکری و نیز اضمحلال و فروپاشی جوامع اسلامی گرفته شود.
اهل بیت محور وحدت امت اسلامی
بر اساس حدیثی گرانقدر از امام علی(ع) که می فرمایند؛«... و إلههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد أفأمرهم الله سبحانه بالإختلاف فأطاعوه أم نهاهم عنه فعصوه؟»خدا یکی، پیامبر یکی، و کتاب یکی است. آیا آنها را خداوند به اختلاف و دو دستگی فرمان داده و او را اطاعت می کنند؟ یا آنها را از اختلاف نهی کرده و فرمانش را سرپیچی می کنند؟ ، وجود ذات اقدس الهی، وجود مبارک پیامبر اسلام(ص) و قرآن کریم، به عنوان عناصر سه گانه وحدت اسلامی مطرح شده است. (نهج البلاغه، خطبه ۱۸)
جالب است که بدانیم که خود پیامبر عظیم الشان اسلام در کنار عوامل فوق، وجود مبارک اهل بیت(ع) را نیز محور وحدت در جامعه اسلامی می داند و می فرماید؛«... فأنتم «اهل البیت» أهل الله عزوجل الذین بهم تمت النعمة و اجتمعت الفرقة و ائتلفت الکلمة»شما اهل بیت، اهل الله هستید که به برکت شما، نعمت کامل گشته و پراکندگی بر طرف شده و اتحاد کلمه پدید آمده است.اهل بیت پیامبر اکرم(ص) همواره به عنوان چهرههای مقبول نزد همه مسلمانان مورد احترام و توجه بوده و مسلمانان با وجود همه اختلافهای فکری، اعتقادی و وابستگی به جریانها و مکاتبی که داشتند، برای اهل بیت(ع) جایگاه خاص و والای در نظر گرفته و به آنان توجه خاصی نشان میدادند. (کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۴۶)
در برخی تفاسیر اهل سنت، احادیثی نقل شده است که حکایت از محبت آنان به اهل بیت پیامبر اسلام(ص) دارد. حدیث «ثقلین» در این زمینه، مقبول ترین روایت در فرهنگ حدیثی فریقین است که از سوی سی و چهار صحابی نقل شده و توسط حدود دویست نفر از بزرگان و محدثان اهل سنت نیز گزارش شده که پیامبر اکرم(ص)فرمود:«إِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین: کِتابَ الله وَ عِترَتی اَهلَ بَیتی، اَوَّلُهُما کِتابُ الله فیهِ الهُدی و النّور» بر پایه دلالت و پیام روشن این حدیث، راه نجات مسلمانان از گمراهی و اختلاف های فکری و حتی سیاسی، و محور و مبنای فهم درست شریعت بعد از پیامبر (ص)تمسک به دو اصل خطاناپذیرِ قرآن و عترت (ثقلین) است. (ترمذی، الجامع الصحیح معروف به سنن ترمذی ، ج۲، ص ۳۰۸ ؛ نسایی، سنن النسائی ،ج۵، ص ۴۵؛ ابن لبی شیبه، المصنف فی الاحادیث و الآثار ، ج۷، ص ۱۷۶ ؛ هیثمی، مجمع الزواید ، ج۱، ص ۱۷۰)،
این دو، تا قیام قیامت از یکدیگر جدا نخواهند شد همان گونه که قرآن از تحریف و تغییر مصون است، اهل بیت عترت(ع) نیز، از لغزش به دور خواهند بود. شاید به همین دلیل است که امام شافعی از امامان بزرگ اهل سنت، معتقد بود که محبت خاندان رسالت (ص)حکم واجبی است که خداوند در قرآن دستور داده و برای نشان بزرگی و فضیلت ایشان همین کافی است که اگر کسی بر آنها در نماز سلام و صلوات نفرستد نمازش ادا نخواهد شد:
یَا آلَ بَیتِ رَسُولِ اللّهِ حُبـکُمُ فَرضٌ مِنَ اللّه فی القرآنِ أَنزَلَهُ
یَکفِیکُمُ مِن عَظِیمِ الفَخرِ أَنّکُمُ مَن لَم یُصَلّ عَلیکُم لا صَلاةَ لَهُ
ای آل محمد محبت شما واجبی است که خدا آن را در قرآن نازل کرده و همین یک دلیل بر عظمت قدر شما کافی است که هر کس نماز بخواند و بر شما درود نفرستد نمازش نماز نیست. (المصطاوی، دیوان امام شافعی ، ص ۶۲). (هیثمی، الصواعق المحرقه ، ص ۲۳۰).
بدون شک یکی از علل این احترام از سوی مذهب مخالف به اهل بیت(ع) این است که ایشان همواره در راستای تحقق وحدت امت اسلامی تلاش نموده و در گفتار و رفتار خود، با محور قرار دادن قرآن و سیره رسول اکرم (ص) در جهت تعلیم معارف دین و حفظ آن در میان امت اسلامی حرکت می کردند. اخلاق حسنه و نوع تعامل ایشان با علمای اهل سنت موجب شد که بسیاری از ایشان از محضر ائمه(ع)استفاده علمی کنند.
۱.دلسوزی بروحدت مسلمانان
امیر المؤمنین، علی (ع) خود را حریص ترین شخص به وحدت امت اسلامی می دانستند که فرمودند: « وَ لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله و سلم وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآب. پس بدان هیچ کس همانند من وجود ندارد که به وحدت امّتِ محمد صلی الله علیه و آله و به انس گرفتن آنان به همدیگر، از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیکو سرانجام شایسته را از خدا می طلبم. (خطبه ۷۸)
۲.امدادهای غیبی خداوند
امیر مؤمنان، علی(ع)در فرازی از یکی از خطبه هایش خطاب به مسلمانان فرمودند: «وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ علی [مَعَ ] الْجَمَاعَةِ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّةَ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْب
همواره با انبوه مردم باشید که دست خدا با جماعت (حق طلب) است و از تفرقه بپرهیزید که مردم تکرو بهره شیطان شوند؛ چنان که گوسفند تکرو بهره گرگ می شود. (خطبه ۱۲۷)
۳.تفرقه افکنان باید کشته شوند
امیر مؤمنان، علی(ع) در مقطعی از دوران کوتاه خلافت خود با گروه به نام خوارج مواجه شدند که باعث تفرقه در بین امت اسلامی می شدند که حضرت از این گروه اعلام بیزاری کرده و فرمودند؛ « أَلَا مَنْ دَعَا إِلَی هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کَانَ تَحْتَ عِمَامَتِی هَذِه آگاه باشید! هر کس مردم را به این شعار (تفرقه و جدایی) فراخواند او را بکُشید هر چند زیر این عمامه من باشد. (خطبه ۱۲۷)
انتهای پیام/