جودی واینلند (Judi Wineland) از سال 1978 میلادی مدیر شرکتهای مسافرتی بوده و حالا از مدیران دو شرکت بزرگ آمریکایی «ادونچر ویمن» و «تامسون سافاری» است. او میگوید: «وقتی میدیدم آن بچهها میتوانند چند کار را با هم انجام دهند، به خودم میگفتم که پس من چرا نمیتوانم؟»
جودی مدتی به این نتیجه رسید که عدم توانایی در انجام چندین کار همزمان – صرفنظر از وقفههای عادی – برای او یک مزیت حساب میشود: «باعث میشد تا بهتر شرکتم را اداره کنم.»
وقفهها در طول روز تمامی ندارند: ایمیل، پیام متنی، قرار ملاقات، همکارانی که به کمکمان احتیاج دارند و غیره. حتی بعضی از شرکتها کارکنان خود را تشویق میکنند تا چند کار را به صورت همزمان انجام دهند. آنها فضای شرکت را به شکلی باز طراحی میکنند تا دیالوگهای فیالبداهه حین انجام کار بیشتر شود و افراد به انجام چندین کار همزمان تشویق شوند.
اما حالا گروهی از دانشمندان – که تعدادشان رو به افزایش است – بر این باورند که انجام چندین کار همزمان از میزان پویایی افراد میکاهد. از این رو، چنین به نظر میرسد که تمرکز بر روی یک کار موجب افزایش بازدهی افراد میشود.
انجام همزمان چند وظیفه موثر نیست، اما ما همچنان نمیتوانیم از بند آن رها شویماین به آن خاطر است که طراحی مغز ما به شکلی است که فقط باید بر روی یک کار تمرکز داشته باشد. همه ما فکر میکنیم که قادر به انجام همزمان چند کار هستیم، اما در واقع چنین نیست. در حقیقت، مغز مدام بین کارها در حرکت است.
نتایج تحقیقات نشان میدهد که پاس دادن مغز به کارهای مختلف موجب خستگی و کاهش تواناییهای ادراکی مغز میشود. همچنین پژوهش انجام شده در سال 2007 دریافت که محققان و دانشجویان به طور متوسط هر سه دقیقه یکبار توسط ایمیل یا انواع دیگر دچار وقفه میشوند که این مسئله موجب کاهش مهارتهای کلی و در نتیجه عدم انجام مناسب کارها میشود.
در همان پژوهش نشان داده شد که چنین وقفههایی به خاطر زمان از دست رفته، کاهش خلاقیت، افزایش خطاهای انسانی و همچنین افزایش خستگی به یک شرکت دارای 50 هزار کارمند، خسارتی یک میلیارد دلاری وارد میکند.
دوورا زک، مولف کتاب «یک وظیفگی» مینویسد: «مغز اصلا قابلیت چند وظیفگی را ندارد و به هنگام انجام چندین کار همزمان، به معنای واقعی کلمه، ریپ میزند.»
افسانه چند وظیفگی
دکتر ساندرا باند چاپمن، موسس و رئیس مرکز سلامت مغز دانشگاه تگزاس، میگوید: «اجرای همزمان چند وظیفه یا "چند وظیفگی مغز" موجب کاهش عمق فکر، کاهش خلاقیت، افزایش تناوب خطاها و همچنین کاهش توانایی ما برای حذف اطلاعات غیر مرتبط میشود.» دلیلش این است که مغز برای انجام همزمان چندین وظیفه طراحی نشده و این مسئله در دراز مدت موجب افزایش سطح استرس و افسردگی و همچنین کاهش کلی گنجایش هوشی افراد میشود.
با این وجود، به رغم افزایش مدارک دال بر غیر موثر بودنِ چند وظیفگی مغز، وجود نگرشهای قدیمی و تکنولوژی مدرن باعث شده تا فعالیتهای همزمان مغز در بسیاری از محیطهای کاری رواج پیدا کند.
دکتر کریستین کارتر، مدیر اجرایی مرکز تحقیقاتی گریتر گود در دانشگاه برکلی کالیفرنیا میگوید: «در درجه اول باید خودمان را سرزنش کنیم. وقتی که ما چندین کار را به صورت همزمان انجام میدهیم، مثلا حین گزارش نویسی پاسخ ایمیلها را میدهیم یا در جلسه به کسی زنگ میزنیم، باعث میشود تا فکر کنیم که مشغول و مولد هستیم.»
کارتر در ادامه میگوید: «مشغولیت نشانه اهمیت است که بازتابدهنده همان نگاه قدیمی است. این افسانه وجود دارد که هر چقدر بیشتر شما داخل دفتر کارتان باشید، کارمند بهتری محسوب میشوید.»
تکنولوژی کاری بر روی مغز ما کرده که فکر کنیم به "تداخلها" اعتیاد داریمخانم کارتر این نگرش را به عنوان اثر بجای مانده از دوران طلایی صنعتی سازی میبیند، یعنی همان زمانی که ما همیشه یک پایمان در کارخانهها و دفاتر بود. این افسانه آن روزها قابل مدیریت بود، زیرا مردم زمانی از دفتر کار خود خارج میشدند که هنگام عصر قصد بازگشت به منزل را داشتند. او میگوید: «اما تمام این معادلات با ظهور لپتاپها و ایمیلها از هم پاشید.»
چاپمن نیز در ارتباط با تاثیر تکنولوژی بر روی مغز مینویسد: «تکنولوژی در حال بازنویسی مغزمان است به نحوی که ما را معتاد به "وقفهها" کند. ما همیشه منتظر صدای بعدی هستیم تا ایمیل، پیام یا پست جدیدی را در شبکههای اجتماعی مشاهده کنیم.» به عبارت سادهتر، گرچه میدانیم اعتیاد به وقفه همچون هر اعتیاد دیگری برای سلامتیمان مضر است، اما خلاص شدن از شر آن کار دشواری است.
البته حتی کارتر نیز نتوانست به خوبی به توصیه خودش عمل کند. او در دانشگاه برکلی کار میکند و تنها زمانی دست از انجام همزمان کارها برداشت که به دلیل فشار ناشی از یک روز فشرده کاری راهی بیمارستان شد.
همه ما باید این مسئله را آویزه گوشمان کنیم.
زک میگوید: «جامعه از سندروم پراکندگی مغز (SBS) رنج میبرد. این سندروم همه جا هست؛ چه در زندگی کاری و چه در زندگی شخصی.»
منبع: فرادید
انتهای پیام/