به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عصر روز یکشنبه و برای بررسی میزان کیفیت و چگونگی ارائه خدمات به بیماران در بیمارستان امام خمینی به این محل در انتهای بلوار کشاورز تهران رفتیم. ابتدا سری به بخشهای اورژانس و قلب زدیم و قرار بود ببینیم وضعیت پذیرش و بستری و میزان رضایت بیماران و همراهانشان از خدماتدهی بیمارستان همیشه شلوغ امام خمینی به چه نحو است. در آن ساعتها جز برخی موارد همچون کثیفی برخی تختها و کمبود سرویس بهداشتی، مشکل دیگری از سوی بیماران و همراهانشان عنوان نشد و از برخورد پرستاران و پزشکان نیز رضایت نسبی داشتند.
ماجرای اصلی اما از جایی شروع شد که تصمیم گرفتیم به بخش گوارش بیمارستان هم سری بزنیم و کیفیت رسیدگی به بیماران را از نزدیک ببینیم. در اتاق اول همه چیز خوب و رضایت بخش بود اما در اتاق دوم بخش گوارش، زنی میانسال در حالتی بسیار نگرانکننده روی تخت بود که فرزندان و اقوامش به دورش حلقه زده بودند و با بغض و اشک، وی را نوازش میکردند. به سمتشان رفتیم و خودمان را معرفی کردیم و از نحوه خدمترسانی پرسنل بیمارستان سوال کردیم. با دیدن ما به طور ناگهانی تمام خانواده به سمتمان هجوم آوردند و تقاضای انعکاس مشکلشان و کمک داشتند. متعجب شدیم. ماجرا را جویا شدیم. برادرزاده بیمار، این قصه شوکآور را اینگونه شروع به تشریح کرد: «ما از هموطنان مرزنشین شما و اهل سیستان و بلوچستان هستیم و چند سالی میشود که در شهرستان گنبد در استان گلستان ساکنیم. پس از مدتها درد و مشکل کبد زن عمویمان، 10 روز پیش به همراه خانواده به تهران آمدیم تا بنا به گفته پزشکان، پیوند کبد را در این بیمارستان انجام دهیم. تمام آزمایشات و مراحل کافی در طول این 10 روز انجام شد و وفقپذیری بدن بیمار ما با کبد اهدایی هم تایید شد. حالا امروز که قرار بود این عمل انجام شود، در لحظه آخر پزشک جراح از انجام این پیوند خودداری کرد و زنعمویمان را از اتاق عمل به بخش برگشت دادند. تنها دلیلش هم به گفته شخص پزشک، شناسنامه نداشتن بیمار بود و اینکه از نظر آنها ما افغانستانی هستیم! در حالی که همگان میدانند که قوم ما از ایرانیهای عشایر و مرزنشین هستند و این خانم هم حدود 35 سال است که از سیستانوبلوچستان به گنبد آمده است.»
پرستار بخش، دلیل اصلی خودداری پزشک از عمل و به خطر افتادن جان بیمار را نداشتن شناسنامه عنوان کرد!
در ادامه همسر بیمار مدارک و تاییدیهای از پزشکیقانونی مبنی بر ایرانی بودن همسرش به ما نشان داد و مدارکی دال بر اینکه اجداد و نیاکانشان هم ایرانی هستند را ارائه کرد. او همچنین گواهینامه ایرانی هم داشت و گفت که در حال پیگیری پروسه دریافت شناسنامه ایرانی هستند. ظاهرا به دلیل مرزنشین بودن این اقوام، صدور شناسنامه برای آنها به سختی انجام می شود و به دلیل زمانبر بودنش، بسیاری از آنها بیخیال پیگیری آن میشوند. حسنآقا از ما خواست کمک حالشان باشیم و هر طور میتوانیم، همسرش را از مرگ نجات دهیم.
با هم به بخش پرستاری گوارش بیمارستان امام خمینی رفتیم. خانم پرستار در عین تعجب ما، صحبتهای خانواده بیمار را تایید کرد و گفت: طبق قانون، پیوند اعضای شهروندان ایرانی با غیرایرانیها امکانپذیر نیست! به او یادآور شدم که همین چندی پیش وزیر بهداشت عنوان کرد اگر بیماری غیرایرانی و در وضعیت اورژانسی باشد عمل پیوند برای او انجام میشود. فارغ از آن، این حرف، عین نژادپرستی است و زمانی که پیوند اعضا از نظر پزشکی امکانپذیر باشد و جان انسانی را از مرگ نجات دهد، قاعدتا وظیفه اخلاقی و انسانی هر پزشکی حکم میکند که هر کاری در توانش باشد را انجام دهد. پرستار جز اظهار تاسف، نمیتوانست کاری کند و بار دیگر تکرار کرد که اگر این بیمار دارای شناسنامهای ایرانی بود تا به حال عمل پیوند عضو رویش انجام میشد!
دردآور این است که قصه اهمیت ملیت در خصوص پیوند اعضا بار دیگر رخ نمایانده و برخلاف اظهارات مسوولان بلندپایه وزارت بهداشت کماکان این موضوع را به قانون مستند میکنند و به راحتی اجازه میدهند بیماری به دلیل نداشتن شناسنامه ایرانی از درد به خود بپیچد یا از بین برود فقط چون در جغرافیای دیگری به دنیا آمده است.
برای پیگیری ماجرا و یافتن علت اتفاقی که بر این خانواده هموطن رفته، همراه با آنها به سمت ساختمان مدیریت بیمارستان امام خمینی رفتیم. در راه، همسر بیمار همچنین به ما گفت که در طول این 10روز، شبها روبهروی بیمارستان و در ماشین خودش خوابیده و پرسنل بیمارستان از واگذاری تختی در قسمت همراهخانه بیمارستان به این فرد مسن خودداری کردهاند فقط به این دلیل که شناسنامه یا کارت ملی ایرانی نداشته و سایر کارتهای شناسایی مثل گواهینامه و مدارک مرزنشینی هم برایشان قانعکننده نبوده است. پس از آن به دفتر رییس رسیدیم. به رییس بیمارستان اعلام کردیم که در ساعات ملاقات و به عنوان یک شهروند وارد بیمارستان شدهایم و حالا هم برای نجات جان یک انسان پیشقدم شدهایم. سرانجام آقای رییس قانع شد تا درد دلهای این خانواده را گوش دهد. همسر، فرزندان و برادرزادههای بیمار، شروع به صحبت کردند و با ارائه مدارک مستدل، خواهان پاسخی قانعکننده از رییس بیمارستان شدند. آنها علاوه بر صحبتهای قبلی، گفتند که حال مریضشان بسیار وخیم است و سطح هوشیاریاش هم بسیار پایین آمده است. عنوان کردند که بنابر گفتههای پزشکان، اگر دو تا سه روز دیگر هم عمل پیوند انجام نشود، به احتمال بسیار زیاد این خانم جانش را از دست خواهد داد.
رییس بیمارستان پس از کلنجار فراوان و دیدن مدارک موجود، قانع شد که بیمار دارای اصالتی ایرانی است. سپس به ما گفت تا نیمساعت دیگر با پزشک مربوطه تماس میگیرد و سعی میکند برای فردا، عمل پیوند انجام شود. این سوال مهم را از رییس بیمارستان پرسیدیم که اگر حتی این بیمار، به ادعای پزشک مربوطه اهل افغانستان هم باشد، آیا دلیلی قانعکننده برای خودداری از عمل جراحی و به خطر افتادن جانش است؟ اگر تا فردا سطح هوشیاری بیمار پایینتر بیاید یا خدای نکرده جانش را از دست بدهد چه کسی پاسخگو است؟ آیا این نحوه برخورد، به لحاظ اخلاق پزشکی جایز است؟
رییس بیمارستان جز تکرار صحبتهایش مبنی بر تصور اشتباه پزشک، توضیحی نداد و وعده داد که تا روز دوشنبه این عمل انجام خواهد شد. از اتاق رییس بیمارستان بیرون آمدیم و از خانواده بیمار خداحافظی کردیم. تا لحظه تنظیم گزارش (دیروز) که آزمایشات بار دیگر تکرار شد، کماکان این عمل جراحی انجام نشده بود و بیمار هم در وضعیت بسیار وخیمی بود. طی تماسی که با فرزندان این خانم داشتیم، در حرفهایی شگفتانگیز هنگام مرگ یک بیمار، به ما گفتند که متاسفانه از طرف پزشک مربوطه مجددا به انجام آزمایشات ژنتیک برای اطمینان از ایرانی بودنشان فرستاده شدهاند و منتظر جواب هستند. این در حالی است که جان مادر یک خانواده در خطر است و بیش از اینکه سلامت وی برای پزشک مربوطه و مسوولان در اولویت باشد، ملیت و نژاد او اهمیت یافته است.
چندی پیش بود که وزیر بهداشت اعلام کرد اگر فردی از نژاد و ملیتی دیگر، نیاز به عمل پیوند عضو به صورت ضروری داشته باشد و جانش در خطر باشد، سریعا این عمل را انجام خواهند داد. حالا با مشاهده اتفاقی این تعلل و سهلانگاری برخی پزشکان در بیمارستان امام خمینی از سوی نگارنده، باید این سوال را از جناب وزیر پرسید که آن حرفها چه مفهومی داشت؟ مگر این فرد ضرورت عمل جراحی نداشته؟ چرا این همه معطلی برای عمل وی شده است وقتی هنوز میتوانند او را از مرگ نجات دهند؟ به نظر میرسد این قانون دارای نواقصی است زیرا به راحتی جان انسانهایی که ملیت کشور پیوندشونده را ندارند در پیچ و خم آن از بین میرود و توجیهی هم ندارد. چون قانون گفته پیوند عضو برای اتباع بیگانه ممنوع است. آیا امکان اینکه روزی برای پزشکان، ملیت و نژاد اهمیتی نداشته باشد و به تعهد و سوگند پزشکی خود در مورد تمام اقوام و نژادها پایبند باشند، وجود دارد؟
منبع:روزنامه جهان صنعت
انتهای پیام/