به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان،صفار هرندی امروز جمع دانشجویان دانشگاه اصفهان اظهار داشت: انقلاب اسلامی شورش علیه وضعیت حاکم بود و تهاجم فرهنگی علیه بنیادهای فرهنگی غرب را شروع کردیم.
وی افزود: اگر این طور به این مسأله نگاه کنیم شاید از موضع انفعالی خارج شویم و به نقطه نخستین برگردیم و شکل هجومی تر به خود بگیریم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: ارزشهایی که غرب حاکم کرد به دنبال این بود که انسان را یکسره بند زمین کند و در فرهنگ غربی گفته میشود که خوب آن چیزی است که تو دلت میخواهد و لذتها از جنس لذتهای مادی میشود.
صفارهرندی اضافه کرد: در فرهنگ غربی مشخص است که آدمها را چطور تربیت میکنند و قواعد دیگری دارد که از وجدان شناخته شده بشری فاصله زیادی دارد و خوب و بد تعریف دیگری پیدا میکند، در این فرهنگ عمل بد حق شناخته میشود.
وی با اشاره به اینکه یک نمونه از تغییر جایگاه حق و باطل عمل شنیع همجنسگرایی است، گفت: در مجالس غربی برای این مورد رأیگیری شده و به رسمیت شناخته میشود؛ یکی از دلایل محکومیت ما در زمینه حقوق بشر این است که همجنسگرایی را به رسمیت نمیشناسیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه تفکر غرب متأثر از ارزش انسان خدایی است و در تمناهای مادیش خلاصه میشود، تصریح کرد: نوع تقابل غرب با ما شبیه ندارد و علت این تقابل بنیادی بودن تضاد موجود است که به شناخت اولیه از عالم برمیگردد، چون بلوک غرب و شرق هر دو از آسمان فاصله گرفتهاند و هر دو اومانیستی هستند.
صفارهرندی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی به معنای واقعی کلمه یک شورش بود، ابراز داشت: انقلاب اسلامی به خدا دعوت کرد و این فاصله فرهنگی ما با فرهنگ غرب میشود، چراکه انقلاب اکتبر 1917 شوروی و انقلاب فرانسه هر دو به لحاظ فلسفی اومانیسم و گسسته از خدا و فاصله گرفته از نگاه وجدانی بودند.
وی در ادامه عنوان کرد: در انقلاب اسلامی خدایی را قبول داریم که به انسان اینقدر شرافت میبخشد که او را احسن الخالقین میداند که این انسان میتواند اینقدر جلو برود که به اذن الله خلیفة الله شود؛ انقلاب اسلامی حاکم بر زمین است ولی این حکومتش را از سر بندگی و عمل صالح به دست آورده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این سؤال که آیا فرهنگی که از آن به فرهنگ عام نام برده میشود، مدیریتپذیر است، گفت: یک موقع بحث سر هستها بوده که متأثر از استعدادهای مختلف موجود در جامعه است، در زمینه فرهنگ حتی در جامعهای که انبیا در رأس آن بودهاند، اکثر مواقع موجب حذف رسول و یا انکار وی شدهاند.
صفار هرندی ادامه داد: یک بحث نیز سر واقعیت دعوتی است که صورت گرفته است؛ انقلاب اسلامی این دعوت را مطرح کرد ولی استعدادی که پذیرای این مسیر تازه گشوده باشد، کم بود؛ البته در عین حال اتفاقات بزرگی هم افتاد که درخشش جوانانی در عنفوان جوانی در حوزههای مختلف از جمله جنگ کارهای بزرگی را نیز رقم زدند، وجود داشت.
وی ابراز داشت: در محیط بی آلایش و باصفای جنگ، گوهر وجودی آدمهایی که میخواستند به استقبال این دعوت بروند، خیلی زود شکوفا شد، اما در سایر عرصه ها سرعت کم بود و حتی در مقابل این دعوت مقاومت هم شد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه بیان داشت: بعضی از این شاخه ها از جمله سینما در ایران نبود و ما فقط پذیرای شکلکی از آن در خودمان بودیم و کسی وارد آن نمیشد، اما در تئاتر ریشه داخلی داشتیم؛ در موسیقی هم فاصله قشر مذهبی زیاد بود چون در فرهنگ شیعی ما مطلق موسیقی حرام اعلام میشد.
صفار هرندی با اشاره به اینکه در حال حاضر نسبت ما با این هنرها تغییر کرده است، اظهار داشت: خود این اتفاقها را میتوان یک انقلاب دانست و یک اتفاق اساسی افتاده است، قبل از انقلاب طرفداران موسیقی فقط طیف خاصی بودند.
وی با اشاره به حوزه کتاب و مطبوعات گفت: در حوزه کتاب به اندازه مطبوعات مسأله نداشتیم، در حوزه مطبوعات دست بچههای مذهبی بسته بود و همه بضاعت ما در حوزه مطبوعات دینی در مکتب اسلام محدود میشد که در مقایسه با سادهترین مجلات امروزی بسیار مبتدی بوده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: روزنامهنگاری خارج از تفکر، فرهنگ و عقیده مذهبی بود و در فضای سکولار رشد یافته بود.
صفارهرندی با بیان اینکه انقلاب اصالتاً فرهنگی بود، عنوان کرد: با این وجود یکی از متناقض نماهای اصلی آن این است که چالش اصلی آن فرهنگ شد، چون در بعضی موارد اصلاً سابقه نداشتیم و باید کار تأسیسی انجام میشد.
وی ادامه داد: سینمای اسلامی یعنی سینمایی که ارزشهای دینی بر آن اشراف داشته باشد؛ در سینما بودند کسانی که بویی از فرهنگ دینی نبرده اما مهارت کار را داشتند و در مقابل هم افرادی بودند که با وجود بهره مند بودن از فرهنگ دینی اما کاربلد نبودند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه فرهنگ عمومی مهمترین شعبه فرهنگ است، اذعان داشت: ما مهندسی فرهنگی را بلد نبودیم یا اینکه عدهای بودند که به مهندسی فرهنگی اعتقادی نداشتند و گفته میشد که نمیشود فرهنگ را مدیریت کرد و خود مردم باید جلو بروند.
صفارهرندی تأکید کرد: بیشترین سهم برای حکومت در زمینه فرهنگ تصدیگری و نظارت است و فعالیت در زمینه فرهنگ را باید به خود مردم بسپارد و نباید این بحث به نگاه شلختهای تبدیل شود.
وی خاطرنشان کرد: ما عملاً بی نظم وارد تغییرات شدیم و فقط صورت ظاهری تغییر پیدا کرد و شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت هماهنگ ایجاد شد ولی نتیجه آن این نبود که همه اینها با هم دیده شوند و همچنان فرهنگ بی نسبت به جاهای دیگر در نظر گرفته میشد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه
داد: در شورای عالی انقلاب فرهنگی گاهی برای تصمیماتی که اتخاذ میشود،
پشتوانه اجرایی و عملی وجود ندارد و توسط دولت به آن عمل نمیشود.
انتهای پیام/م