حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مسعود جعفری جوزانی یکی از بهترین فیلمسازان سینمای ایران است؛ اما مشکلی که معمولاً سر راه او و خلق یک شاهکار قرار میگیرد، انتخاب ایده است. این ایده که دعواهای حیدری و نعمتی در عالم سیاست، به محوطه نمادین یک روستا کشیده شوند، فیلم ماقبل آخر جوزانی را پدید آورد؛ اما آن کمدی بفروش و مُفرح، جماعتی که از این فیلمساز توقع کارهایی عمیقتر و روشنفکرانهتر داشتند را مأیوس کرد و پیش از اکران «پشت دیوار سکوت» در جشنواره فجر، دیگر کمتر کسی را میشد سراغ گرفت که نسبت به اثر جدید جعفریجوزانی کنجکاو باشد.
با دیدن «پشت دیوار سکوت» این نکته به ذهن میرسد که چرا این همه استعداد و پختگی، هم در پرداخت جزئیات قصه، هم در فضاسازی های شاعرانه، هم در رنگشناسی و میزانسن و کات و شات و هم حتی در کاربرد جلوههای ویژه، همگی صرف ایدهای شدهاند که اگرچه از لحاظ انسانی موضوع مهمی است، اما نمیشود آن را سینمایی دانست. پرداختن به مشکلات طیفی از جامعه که دچار بیماری HIV یا همان ایدز هستند، بهتر است در مدیا و مدیومی که مناسب آن است، انجام شود و اگر هم فیلمسازی علاقه دارد که این موضوع حتماً مورد توجه اجتماع قرار بگیرد، بهتر است با در نظر قرار دادن ظرفیت آموزشی موجود در سینمای قصهگو این کار را انجام دهد.
سینمای داستانی اساساً باید مُفرح باشد و مدیوم مستند برای آموزش خیلی مناسبتر از آن است.
جوزانی نهایتاً میتوانست مساله مبتلایان به ایدز را در حاشیه یک داستان عمیق و جذاب و درگیرکننده مطرح کند و با بسنده کردن به همین مطرح شدن صرف، نسبت به تاثیرات بعدی اقدامش خوشبین باشد، نه اینکه با محوریت قرار دادن موضوع ایدز و برای اینکه مخاطب را دنبال این موضوع با خودش بکشاند، داستانهای فرعی دیگری را در حاشیه آن قرار بدهد.
به نظر میرسد در «پشت دیوار سکوت» جای حاشیه و متن عوض شدهاند. ماجرای ستاره و آرش و بعد ورود علی به قصه، عشق ابدی مادر ستاره به پدر شهیدش که او را به توهمی فراتر از واقعیت برده، ارتباط خیالی اما واقعی ستاره با پدرش و موضوعات دیگری از این دست، اگر در یک پیرنگ محکم هر کدام جای خودشان را پیدا میکردند، میشد با آنها یک فیلم سینمایی ساخت و مخاطبی که جذب فیلم شده را با تلنگری نسبت به موضوع HIV تا حدود زیادی درگیر قضیه کرد اما حالا جای همه چیز عوض شده و در حاشیه بیانیهای که برای حمایت از مبتلایان به ایدز قرائت میشود، چند ماجرای نصفه نیمه که میتوانستند سینمایی باشند، برای کامل شدن دست و پا میزنند.
در ضمن فیلم با تصاویری از دادگاه و یکسری گزارش های خبری خاص شروع میشود که به نظر میرسانند با قصهای درباره ورود خونهای آلوده به ایران توسط دولت فرانسه روبرو خواهیم بود. این خونهای آلوده باعث ابتلای بسیاری از ایرانیان به ویروس HIV شدند و اگر فیلم کاملاً سراغ موضوع آن میرفت، به یک اثر جنایی-سیاسی تمام عیار تبدیل میشد. در حالی که فقط به چند اشاره جزئی درباره این موضوع، لا به لای انبوه موضوعات فیلم بسنده شده و تمام.
به نظر میرسد مسعود جعفری جوزانی برای ساخت این فیلم شدیداً تحت تأثیر شخصیت دخترش قرار گرفته که حالا نقش اصلی کار را هم ایفا میکند و برای همین باید گفت، سحر جعفری جوزانی به طور قطع مناسبترین گزینه برای ایفای این نقش بوده.
«پشت دیوار سکوت» کارگردانی فوقالعادهای دارد، یک کارگردانی روان و خوش رنگ و لعاب که زیاد سعی نمیکند به چشم بیاید و بیشتر در پی تأثیر گذاشتن است. حتی از یک پلان این فیلم هم نمیشود به لحاظ بصری ایراد گرفت و جوزانی باز هم نشان داد که یکی از بهترین رنگشناسان تاریخ سینمای ایران است؛ اما باز هم متاسفانه چیزی که سر راه او و خلق یک شاهکار قرارگرفت، انتخاب ایده بود.
یادداشت از میلاد جلیل زاده
انتهای پیام/