به گزارش خبرنگار
نبض بازار گروه
اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، با وجود این همه برند نوپا وتازه به دوران رسیده که این روزها از هر گوشه و کناری سبز شده اند هنوزهم جایگاه خودروسازان اصیل و قدیمی در قلب عاشقان اتومبیل محفوظ مانده است. برندهای انگشت شماری که نه تنها در قدیمی ترین و سخت ترین دوران، جور صنعت خودرو را به دوش کشیده اند بلکه هنوز هم در مقابل بسیاری از رقبای تازه نفس عملکرد فوق العاده ای از خود به نمایش گذاشته و در توسعه و پیشرفت اتومبیل پیشگامند. اکثر این خودروسازان به قدری به گذشته خود افتخار میکنند که همچنان در قرن 21 از محصولات قدیمیشان اقتباس نموده و با این کار به برندهای تازه کار طعنه میزنند که "خودروساز بودیم؛ زمانی که خودروسازی مد نبود!" حتی برخی از آنها با ساخت مدل های بسیار مشابه به تولیدات موفق قدیمی خود سعی میکنند این قضیه را پررنگ تر هم جلوه دهند. با این مقدمه امروز به سراغ دو محصول از قدیمی ترین و مشهور ترین برند های دنیای خودرو آمده ایم که هر دو با ابعادی جمع و جور، قابلیت های حرکتی مناسب و ظاهری جذاب و منحصر به فرد جوانان را مجذوب خود ساخته اند.
مقدمه
احتمالاً میدانید که کمپانی فولکس واگن به دستور هیتلر و با هدف تولید محصولات ارزان قیمت که هر آلمانی توان خریدش را داشته باشند تاسیس گردید. این وظیفه دشوار به فردیناند پورشه محول شد و او هم با استعداد بی نظیرش اتومبیلی بنام بیتل از خود به یادگار گذاشت که تا سالهای سال در قلب میلیونها آلمانی و غیر آلمانی رخنه کرد و هنوز هم مردم با دیدنش حس خوبی بدست می آورند. اهداف فولکس در ارزان و مردمی بودن بیتل تا اندازه ای موفقت آمیز بوده که تاکنون بیش از 23.5 میلیون دستگاه از نسخه های مختلف این اتومبیل به فروش رسیده و آنرا در لیست پر فروش ترین اتومبیل های جهان قرار داده است. البته درست است که رقبایی نظیر تویوتا کرولا، فورد سری اف و فولکس واگن گلف در این لیست به فروش بالاتری دست یافته اند اما هیچ کدام از آنها در نسل های مختلف به این شدت به چهره ی اولیه خود پایبند نبوده اند و همین قضیه بیتل را به یکی از ماندگار ترین اتومبیل های تاریخ خودروسازی جهان بدل نموده. زمانی که این محصول دوست داشتی پا به سرزمین آریایی ها گذاشت ما بلافاصله نام قورباغه را به رویش گذاشتیم چون به نظرمان بیتل (به معنی سوسک) بیشتر از اینکه شبیه به موجودات چندش آور داخل حمام باشد به قورباغه شباهت داشت! اما اگر تجسمتان را از حشرات موذی آپارتمانی خارج کنید، یک نوع سوسک با مزه در طبیعت وجود دارد که بینهایت به این خودروی ژرمن ها شبیه است! این اسطوره ی آلمانی از سال 1938 تا قرن 21 بارها دست خوش فیس لیفت و تغییرات جزئی و کلی شده و حالا ما با یکی از نوادگانش که متولد سال 2012 میلادی است روبرو هستیم. البته اتومبیل امروز ما با علامت تیونر معروف ABT ممکن است برخی را گمراه کند ولی این بیتل در قسمت فنی تغییراتی نسبت به مدل معمولی ندارد و در ظاهر هم خبری از گزینه هایی مثل ابروئی و زیر سپر ABT نیست.
اما در سمت دیگر میدان نیز یک برند با سابقه و مطرح بنام آلفا رومئو قرار گرفته که از ابتدای تاسیس (سال 1910 میلادی) تا کنون به خلق لذت و هیجان مشغول میباشد. جدای از تعدادی محصول ناموفق که گویا از دست آلفا رومئو در رفته و معمولی و کسالت آور از آب درآمده اند سایر تولیدات این خودروساز از جذابیتی قابل توجه بهره میبرند تا حدی که برخی از آنها به فراری های ارزان قیمت معروف شده اند! ضمناً آلفا رومئو نیز از آن دسته خودروسازانی است که به اصالت کاملاً پایبند بوده و همواره سعی میکند ضمن جلب نظر مشتریان جدید، طرفداران قدیمی و وفادارش را راضی نگه دارد. امروز ما به سراغ یک محصول هاچ بک اسپرت از این کمپانی با نام جولیتا آمده ایم تا ببینیم آیا عملکردی در حد و اندازه های نام آلفا رومئو از خود نشان میدهد یا خیر.
نمای بیرونی
ابتدا نگاهی به بیتل می اندازیم. در جلو که همان قورباغه ی معصوم خودمان است که فقط لباس های مد روزتر به تن کرده و با چشمانی گرد و لبخندی مهربان مارا به یاد جد بزرگش می اندازد. البته این سپر برآمده و گلگیرهای برجسته در عین شباهت با بیتل های قدیمی کاملاً امروزی به نظر میرسند و فولکس واگن به شکل فوق العاده ای موفق شده یک چرتکه را بدون در هم شکستن سنت ها به آیپد تبدیل نماید! در نمای کناری هم حالت نیم دایره ای معروف این خودرو در تلفیق با گلگیرهای پف کرده و رینگ های زیبای 19 اینچی ظاهری جذاب و مدرن به اتومبیل بخشیده است. در بخش انتهایی نیز هرچند همچنان با همان اصالت و خطوط آبا و اجدادی فولکس قورباغه ای مواجه میشویم اما حالا مقداری خشونت و جسارت هم چاشنی کار شده و چراغ های زیبا و اسپویلرعقبی بهمراه سپر بلند و اگزوزهای دوگانه، قورباغه ی ما را بسیار چالاکتر و عصبانی تر از قبل نشان داده اند. البته با توجه به اینکه فولکس بیتل به نوعی کدهای ژنتیکی مشترکی با پورشه دارد به نظر میرسد که این مورد یک صفت موروثی در خانواده شان باشد! چرا که فرزندان پورشه نیز معمولاً در بخش عقبی طراحی جذاب تر و وحشی تری نسبت به سایر زوایای خود داشته و دارند.
به طور خلاصه ظاهر بیتل در سه پارامتر: اصالت، مهربانی و خاص بودن خلاصه شده که شاید این سه فاکتور برای جلب نظر خیلی ها کافی نباشد اما دل طرفداران پر و پا قرص بیتل را حسابی برده است.
خوب سری هم به جولیتا بزنیم. این ایتالیایی ها هر کاری که بلد نباشند در امر طراحی استادند! فرقی نمیکند هدف، تولید مازراتی و لامبورگینی باشد یا محصول ارزان قیمتی مثل فیات500! در هر حال ایتالیائی ها تمامی سعیشان را میکنند که چشم بیننده را نوازش دهند. در قسمت جلوئی قبل از هر چیز جلوپنجره معروف آلفارومئو توجه را به سمت خود جلب میکند که این طرح خاص به نوعی امضاء این برند نیز محسوب میشود. چراغ های جلو همانند بیتل از چیدمان داخلی زیبایی برخورداند اما چشمان جولیتا اندکی کشیده تر و پر جذبه تر از رقیب آلمانی طراحی شده. این موارد در کنار سپر اسپرت جلویی و رنگ قرمز مسابقه ای حال و هوای پیست و ریس را در دل انسان زنده میکنند. البته نا گفته نماند که بر خلاف مدل جولیا که در تمامی زوایا با همه ی سلیقه ها جور در می آید، جولیتا نتوانسته در قسمت جلوئی تائید تمامی دوست داران اتومبیل را به دست بی آورد و برخی با طراحی دماغه اش ارتباط خوبی برقرار نمیکنند. اما شاید همین طراحی ساختار شکن به خاص تر شدن این هاچ بک پر ادعا یاری رسانده باشد. در قسمت کناری انحنای سقف بهراه خطوط بدنه و رینگ های زیبای 18 اینچی حالتی پویا به خودرو داده اند. دستگیره های عقبی نیز در انتهای شیشه ها مخفی شده اند تا در عین حال که هنوز درب های عقبی را در اختیار داریم (و درنتیجه برای سوار و پیاده شدن نیازی به رکوع و سجده نیست!!) نمای جانبی جذابیتی نزدیک به خودروهای دو درب را به بیننده القاء نماید. اما زیباترین بخش طراحی مربوط به قسمت عقبی است که چراغهایی کشیده و جذاب با خطوطی ساده و حساب شده در هم آمیخته شده اند و حاصل کار بسیار شکیل از آب درآمده.
البته این جولیتا مدل سال 2015 میباشد و نسبت به مدل های قبلی، دست خوش یک فیس لیفت جزئی نیز شده. هرچند باید بگوئیم که این تغییر چهره آلفا رومئو مشابه زمانی است که همسرتان رنگ موهایش را نیم درجه تیره یا روشن کرده و همزمان یک میلیمتر هم چتری هایش را کوتاه نموده و حالا توقع دارد شما به محض ورود به منزل این موارد را تشخیص داده و ذوق مرگ شوید! خوب در مورد جولیتا هم تغییرات در همین حد محدود و نامحسوس است. مثلاً ضلع بالایی جلوپنجره حذف شده و مه شکن های جلو اندکی تفاوت را تجربه نموده اند. اما راستش را بخواهید من خوشحالم که جراحی زیبایی مدل جدید بسیار اندک بوده چراکه اصلاً دوست نداشتم روی این چهره جذاب تغییرات زیادی ببینم. (البته یک سری تغییرات مختصر هم در سال 2016 اتفاق افتاده که چهره ی جولیتا را اندکی خشن تر کرده است که ما در این مقاله اشاره ای به آن نداریم)
به طور کلی نمیتوان به این راحتی ها طراحی یکی از این دو را برتر از دیگری دانست چرا که حس و حالشان کاملاً متفاوت میباشد. بیتل به یاد یک محصول قدیمی و خاطره انگیز و با چهره ای شاد و دوست داشتنی خلق شده و جولیتا با ظاهر پر جذبه تر و در برخی زوایا خشن سلایق دیگری را نشانه گرفته است. اما در یک جمع بندی کلی و با وجود اینکه هر دو اتومبیل کاملاً متفاوت و منحصر به فرد میباشند اما جولیتا کمی عامه پسند تر طراحی شده. در واقع درست است که همه با دیدن ظاهر بانمک بیتل در خیابان به وجد می آیند و دوست دارند به تماشای این اثر ماندگار بنشینند اما در هنگام خرید، اکثریت قیافه ی جذاب جولیتا را ترجیح خواهند داد!
نمای داخلی
در این مدت به قدری با اتومبیل های چینی سر و کار داشته ایم که اصلاً فراموش کردیم یک داشبورد زیبا و جذاب میتواند با کیفیت هم باشد! اما خوشبختانه امروز کمبود چندانی از این حیث احساس نشد. طراحی داخلی بیتل به نسبت ظاهر تغییرات بیشتری داشته اما همچنان اصالتش را در برخی موارد حفظ نموده است. استفاده از دایره های زیاد در قسمت های مختلف تناسب خوبی بین ظاهر گرد و قلمبه بیتل با داخلش به وجود آورده اند و دقت در مونتاژ قطعات هم همانطور که از آلمانی ها توقع داشتیم بی نقص میباشد. البته بسیاری از قطعات استفاده شده در داشبورد و تو دری ها جنس خشکی دارند و با لمس آنها تا حدودی بوی اقتصادی بودن به مشام میرسد اما با این وجود نمیتوان از واژه ی بی کیفیت برایشان استفاده نمود.
شاید اگر قیمت ارائه شده در کشورمان به قیمت های جهانی نزدیکتر بود توقع ما هم اندکی کاهش می یافت اما در هر صورت به نظر میرسد بیشتر پولی که پای بیتل میدهید در راستای ویژگی های فنی و کیفیت باطنی اتومبیل هزینه شده تا قسمت های ظاهری. هرچند با این وجود همچنان پشت فرمان بیتل با این چیدمان کلاسیک که با قسمت های فیبر کربنی آراسته شده حس خوبی به انسان دست میدهد. داخل کابین، فضای پا و سر برای راننده و سرنشین کناری عالی است اما صندلی عقب فقط برای افرادی با قد کمتر از 170 سانتی متر مناسب به نظر میرسد؛ راستی سوار و پیاده شدن سرنشینان عقبی بیتل نسبت به بسیاری از اتومبیل های دو درب که تجربه شان را داشته ام آسان تر صورت پذیرفت که شاید این مورد چندان مهم به نظر نرسد اما در بسیاری مواقع جلوی غرغر فردی که به صندلی عقب دعوت کرده اید را خواهد گرفت.
به آلفارومئو بازگردیم. با گشودن درب جولیتا احساس بهتری از کیفیت و لوکس بودن به انسان دست میدهد. مخصوصاً اگر دیوانه ی سرعت و مسابقه باشید با این رنگ بندی جذاب و طراحی اسپرت بیشتر هم هیجان زده خواهید شد. البته در گذشته انتقاداتی به کیفیت و طراحی داخلی جولیتا وارد بوده که به نظر میرسد در محصول جدید تا حدود زیادی به این موارد رسیدگی شده است. بسیاری از قطعات داشبود و تو دری ها نسبت به بیتل نرم تر و در ظاهر با کیفیت تر هستند؛ هرچند که این مورد دلیلی بر دوام بیشتر و طول عمر بالاتر قطعات داخلی آلفا نخواهد بود و حتی شاید در گذر زمان قضیه کاملاً برعکس شود چرا که معمولاً ایتالیایی ها نسبت به آلمانی ها از آینده نگری کمتری برخوردارند! فضای سرنشینان در قسمت جلوئی مشابه فولکس است اما روی صندلی عقبی جای پای بیشتری در اختیار داریم. البته همچنان فضای جولیتا نیز برای راحتی 5 بزرگسال کافی به نظر نمیرسد که خوب با توجه به کلاس بدنه و ابعاد همچین توقعی هم از هیچ کدام از اتومبیل های مورد تست نمیرود. محفظه ی صندوق عقب هر دو خودرو نیز نسبت به خودشان کافی است و حتی از بسیاری از رقبای هم سایز فضای بهتری در اختیار قرار میدهند.
قلب های تپنده این دو خودرو
هر دو خودرو دارای موتور های توربو با تکنولوژی بالا و از نوع دیفرانسیل جلو هستند که قدرت قابل قبولی را تولید مینمایند؛ اما در عین تشابهات نسبی، تفاوت های زیادی میان این دو وجود دارد.
در زیر کاپوت جولیتا یک موتور 1.4 لیتری ( حجم دقیق 1368 سی سی) قرار گرفته که از نظر حجم با 206 تیپ 2 برابری میکند اما "میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است!" این پیشرانه ی کم حجم به کمک سیستم پرخوران توربو و انواع تکنولوژی ها از جمله سیستم مولتی ایر (Multi Air) به راندمان بالایی دست یافته و حالا در مود رانندگی Dynamic با فشار پدال گاز میتوانیم حداکثر 170 اسب بخار در دور 5500 و 2500 نیوتن متر گشتاور در دور 25000 از این پیشرانه ی کوچک و قدرتمند استخراج نمائیم. با توجه به وزن خالص 1305 کیلوگرم و گیربکس 6 سرعته دو کلاچه فوق العاده ی آلفا این قدرت به هدر نخواهد رفت و اتومبیل میتواند خود را در عرض 7.8 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت رسانده و شتابگیری را تا سرعت 218 کیلومتر بر ساعت ادامه دهد. ضمناً این پیشرانه یورو 5 در عین قدرت بالا کاملاً کم اشتها است و در سیکل ترکیبی با کمتر از 6 لیتر سوخت، مسیری برابر 100 کیلومتر را طی خواهد نمود.
اما بیتل بر خلاف ظاهر آرام و متواضعش موتور قویتر و خشن تری در چنته دارد. پیشرانه ای 4 سیلندر با حجم دقیق 1984 سی سی که این یکی هم به توربو مجهز شده و قادر است 200 اسب قدرت را از دور 5100 تا 6200 و 280 نیوتن متر گشتاور را از دور 1700 تا 5000 در اختیار راننده قرار دهد تا علیرغم وزن بیشتر (1439 کیلوگرم) شتاب و سرعت بهتری به نسبت جولیتا ارائه نماید. در حقیقت این قورباغه ی سنگین وزن با شتاب صفر تا صد 7.5 ثانیه و حداکثر سرعت 223 کیلومتر نشان داد که نباید از روی ظاهر کسی را قضاوت کرد! گیربکس بیتل نیز مثل آلفا رومئو 6 سرعته خودکار دبل کلاچ است اما توانایی های اسپرتی جعبه دنده جولیتا بیشتر میباشد که در بخش تجربه ی رانندگی به تفاوت این دو اشاره خواهیم نمود. در مورد مصرف سوخت نیز هرچند بیتل با مصرف 6.5 لیتر بنزین در ازای صد کیلومتر پیمایش در حالت ترکیبی اندکی شکموتر از جولیتا به نظر میرسد اما با دقت به تفاوت حجم موتور، قدرت و وزن ، خواهیم فهمید که در این مورد اگر عملکرد بیتل بهتر از جولیتا نباشد بدتر هم نبوده است.
البته متاسفانه بنزین عصر حجری ما با این موتور های مدرن کمی سر ناسازگاری دارد و در نتیجه اعداد اعلامی فوق به سختی بدست می آیند اما با این حال باز هم با کمک بنزین سوپر میتوان شتاب قابل قبول و مصرف مناسبی را با این کوچولوهای بازیگوش تجربه نمود.
امکانات رفاهی و ایمنی
بیتل امروز ما فول ترین نمونه ی وارداتی نیست و با کمبود آپشنهایی از قبیل سیستم ورود و استارت بدون کلید، پدال های تعویض دنده پشت فرمان، سیستم صوتی حرفه ای فندر (Fender) و حتی نبود گزینه ی تنظیم برقی صندلی ها در برابر بسیاری از رقبا ساده به نظر میرسد. اما با این وجود همچنان هم گزینه های نسبتاً زیادی از قبیل سیستم های ترمز و پایداری متنوعABS ، EBD ، EDL ، ESC ، EBA ، ASR ، XDS ، HBAA و کیسه هوا برای سرنشینان جلوئی بهمراه جانبی و پرده ای ، نمایشگر بزرگ با 18 گیگابایت حافظه داخلی، سه آمپر جذاب وسط داشبورد، سیستم تهویه مطبوع دوگانه اتوماتیک، نشانگر باد تایرهاTPMS ، سقف پانوراما و ... در دسترس هستند که به نسبت قیمت جهانی قابل قبول اما در شرایط کشور ما متوسط به حساب می آیند. (البته نمونه های فول وارد شده آپشن های بیشتری دارند که به تعدادی از آنها در بالا اشاره گردید)
اما نماینده ایتالیا با توجه به قیمت گزینه های زیادتری پیش رویمان قرار داد که بطور خلاصه میتوانیم به انواع سیستم های کمکی ترمز و کنترل پایداری شامل ABS ، EBD ، DSC ، VDC ،ASR ، HBA ، CBC و HILL-HOLDERR و گزینه های رفاهی و ایمنی شامل 6 کیسه هوا ، تهویه دوگانه اتوماتیک، پدل شیفتر، سقف پانوراما، سنسور نور و باران و گرد خاک، صندلی های برقی سرنشینان جلوئی، سیستم صوتی حرفه ای BOSE بهمراه نمایشگر چند منظوره و پشت سری فعال و... اشاره نمود.
سخن آخر
خوب هر دو اتومبیل امروز ما بسیار دوست داشتنی، خاص و قدرتمند هستند. اما تفاوت سلیقه و کاربرد مورد انتظار میتواند یکی از آنها را برنده رقابت نماید. مثلاً افرادی که چهره های خشن و پر جذبه را ترجیح میدهند محال است که بتوانند با ظاهر بیتل (حالا هر چقدر هم که اسب بخار تولید کند!) ارتباط برقرار کنند یا افرادی که شتاب بهتر را به هر گزینه ای ترجیح میدهند غیر ممکن است که جولیتا را برتر بدانند. اما در یک جمع بندی کلی اگر بدنبال توانایی های حرکتی بالاتر (بخصوص در شتاب ثانویه) و چهره ای خاص تر هستید بدون شک فولکس واگن بیتل انتخاب ارزنده تری برای شما خواهد بود اما اگر یک خودرو عامه پسند تر با آپشن های بیشتر و قیمت مناسب تر را ترجیح میدهید بهتر است آلفا رومئو جولیتا را خریداری نمائید. اما در هر صورت شما با انتخاب هر کدام از این دو، خودرو ای خوب و منحصر به فرد را برگزیده اید.
انتهای پیام/