به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران؛در حالی که زمان زیادی تا دیدارهای بعدی تیم ملی ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ باقی نمانده، شرایط نامشخص کارلوس کی روش روی نیمکت تیم ملی باعث شده تا همچنان از او به عنوان گزینه هدایت تیم ملی آفریقای جنوبی نام برده شود. در گزارشی که سایت اسپورت ۲۴ منتشر کرده، آمده است: «با وجود تاکید دایمی فیفا بر روی فیرپلی، هیچگاه در این ورزش زیبا فیرپلی وجود نداشته است. اگر فیرپلی وجود داشت، کارلوس کی روش و روی هاجسون هیچگاه در فهرست کاندیدهای سرمربیگری تیم ملی آفریقای جنوبی قرار نمیگرفتند. ولی این اتفاق افتاده و کیروش و هاجسون در کنارسه گزینه دیگر در فهرست پنج نفره آفریقای جنوبی قرار دارند».
وظیفه انتشار بیانیه و حتی ترکیب تیمملی فوتبال ایران در مسابقات رسمی را مدتهاست سایت فدراسیون به عهده ندارد بلکه خبرگزاریها باید در انتظار کارلوس کیروش باشند تا فیسبوک رسمیاش را به روز رسانی کند. اتفاقی که بدون شک در دنیا بینظیر است. این پایان کار نیست. سرمربی پرتغالی تیمملی فوتبال ایران در چند ماه اخیر، قید رسانههای داخلی را زده و در بیشتر موارد گفتوگوهایش را با رسانههای خارجی انجام میدهد. این موضوع سوالاتی را در پی داشته است از جمله اینکه آیا او رسانههای داخلی را قبول ندارد یا آنها را تحریم کرده است؟ گفتوگوی روز گذشته کارلوس کیروش با روزنامه پرتغالی رکورد و صحبت درباره استعفا از سرمربیگری تیمملی فوتبال بهانهای شد تا با فعالان مطبوعاتی تماس بگیریم و نظر آنها را درباره اقدامات اخیر کیروش بدانیم.
۱ -آیا انتشار بیانیه یا ترکیب تیمملی در فیسبوک رسمی کارلوس کیروش، نشاندهنده بیاعتمادی او به سایت رسمی فدراسیون فوتبال است؟
۲ - آیاگفتوگو با رسانههای خارجی به دلیل تحریم رسانههای داخلی است؟
۳ - آیا میتوان رسانهها را به دو گروه موافقان سینهچاک و مخالفان کیروش تقسیم کرد؟
۴ - در شرایط فعلی و با توجه به نزدیکی رقابتهای مقدماتی جامجهانی، وظیفه رسانهها نقد تیمملی است یا حمایت؟
کیروش به ایران بیاحترامی کرده است
اکبر باقری/ سردبیر ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان
کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، روزهای اخیر فوتبال ایران را وارد بازی تازهای کرد که از یک مرد با تجربه و حرفهای مثل او، چندان نیز عجیب و دور از انتظار نیست. کیروش ایرانیها را اینگونه میشناسد؛ همانهایی هستیم که فوبیای نرفتن به مسابقات جام جهانی داریم و کمی هم خرافاتی. شکی نیست که این تیم ملی توان رفتن به جام جهانی را دارد؛ چه با کیروش و چه بدون کیروش! زمان زیادی نگذشته از روزهایی که این مرد پرتغالی خودش نیز باور نداشت که میشود برای دومین بار به جام جهانی رفت. همان روزهایی که هر روز مصاحبههای اختصاصی با رسانههای ایرانی داشت و تا حدی به برخی رسانهها نیز نزدیکتر شد. تا جایی که یک روز در میان، گفتوگو بود که از این مربی در رسانههای داخلی منتشر میشد. رسانهها تنها مراجع خبری هستند که واقعیت شخصیت «کارلوس کیروش» را بیرون کشیدند و امروز به لطف همین رسانهها، ماهیت واقعی آقای سرمربی در عین شفافیت برای هواداران فوتبال نیزقابل رویت شده است. کی روش محبوب نیست و این حاصل شفافیت رسانهای است. کیروش منیت دارد و اعتقادی به چارت و اصول اداری و به طور کلی اقدامات کانالیزه ندارد. به همین دلیل است که هر گونه بخواهد تصمیم میگیرد. رسانهها شاید تا قبل از بهانه تراشیهای این مربی دو دسته بودند و به دو گروه حامی و منتقد تقسیمبندی میشدند، اما در حال حاضر فقط آنهایی حمایت میکنند که شاید بودن کی روش، از آینده و اعتبار فوتبال ایران برایشان مهمتر است و مابقی رسانهها تنها به رسالتشان فکر میکنند که کفه ترازو به سمت آنها سنگینی میکند. نباید فراموش کرد که اعتبار فوتبال و نام مقدس جمهوری اسلامی ایران بالاتر از جام جهانی و هر هدف دیگری است. کیروش به تشکیلات یک کشور که نامش ایران است بی احترامی کرده است و اگر مسئولان فوتبال مصلحت اندیشند، ما رسانهها باید در درجه اول زبان دفاع از ارزشهایمان باشیم. اما در این برهه از زمان تیم ملی فوتبال ایران نیاز به آرامش دارد و کی روش نباید و نمیتواند این آرامش را سلب کند. حمایت از تیم ملی واجب است، اما نه به قیمت حمایت از رفتار بسیار آماتورگونه این مرد پرتغالی در برخورد با مشکلات. امروز کی روش میداند که این بازی، جوانمردانه نیست؛ مذاکره با آفریقای جنوبی جوانمردانه نیست. این موضوع را رسانههای آفریقایی نیز تایید کردند. ما نیز میدانیم و برای همین غریبهایم و به این غریبگی عادت داریم. کیروش خارجی است، اما متاسف هستیم که داخلیها نیز نمیخواهند کیروش با رسانههای داخلی حرف بزند. کیروش از ما ایرانیها پول میگیرد و باید جوابگوی ما باشد.
اقداماتی که شبیه تحریم رسانههاست
علیرضا خلیفه/ سردبیر ورزشی خبرگزاری فارس
کارلوس کیروش قبل از جام جهانی گذشته، برخی رسانهها را امین خود میدانست، اما بعد از جام جهانی و به وجود آمدن برخی دودستگیها او را نسبت به رسانهها بدبین کرد. نمونه عینی این موضوع را میتوان در اردوی اخیر تیم ملی که در امارات برگزار شد، دید. جایی که متن مصاحبه برانکو بسیار نیز دیر به دست کیروش رسید و موجب شد این مربی پرتغالی با نزدیکان رسانهای خود هم برخورد کند. او معتقد بود که برخیها قصد پنهانکاری دارند. از طرفی درگیریهایی این مربی با مربیان داخلی موجب برخی اتفاقات شد. به خصوص درگیریهایش با برانکو که ۸۰ درصد رسانهها در نهایت حق را به برانکو دادند و این اتفاق باعث شد کیروش تصور کند که دیگر جایگاه قبلی خود را در رسانههای داخلی ندارد. در همین راستا تصمیم گرفت به صورت خودکفا کار کرده و بیانیهها و مطالبش را در فیسبوک یا کانال شخصیاش منتشر کند. کیروش مربی باهوشی است و با مصاحبه با رسانههای خارجی جایگاه بینالمللی خود را حفظ کرده است. او همواره رسانههای پرتغالی را یکی از دلایل موفقیتهایش میداند و این یعنی به نقش مهم وزنههای رسانهای واقف است. من فکر میکنم اینکه امروز کیروش با رسانههای ایرانی مصاحبه نمیکند، تعمدی است و از بیاعتمادی ناشی میشود. ما نیز از او درخواست مصاحبه کردیم، اما مقدر نشد. البته نمیتوان به طور قطع عنوان کرد که او رسانههای ایران را «تحریم» کرده، اما شکل اقدامی که انجام میدهد، چیزی شبیه به همین است. اینکه رسانههای ایران درمقابل رفتار کیروش در دو دسته حامی و منتقد قرار دارند، از منظر رفتاری شاید درست باشد، اما از لحاظ فنی رسانهها همواره در تلاش بودند که واقعیت را عنوان کنند و در زمانی که نیاز به نقد هست این کار را کردند. کارلوس کیروش گرانترین سرمربی فوتبال آسیاست و فدراسیون فوتبال هر آنچه خواسته را برایش انجام داده است. اینکه این مربی با رسانههای خارجی مصاحبه میکند و از لفظ گروگانگیر برای توصیف ایرانیها استفاده میکند، طبیعی است که با انتقادات تند مواجه میشود. در مجموع رسانهها باید در نظر داشته باشند که فروردین ۹۶ مهمترین ماه فوتبالی ما در چند سال اخیر است. ما دو بازی مهم مقابل قطر و چین پیش رو داریم و اگر بتوانیم دست پر این مسابقات را تمام کنیم، حضورمان در جام جهانی را مسجل کردهایم. ما رسانهها باید این روزها تا حد ممکن از حاشیه پرهیز کنیم و فضا را آرام نگه داریم. اگر به دلیل رفتارها و اقدامات این روزهای کارلوس کیروش فوتبال ملی را وارد حاشیه کنیم، به رقبایی مانند تیم ملی قطر فرصت دادهایم که برای ما خطرساز شوند. هدف، رسیدن به جام جهانی است و همه دست به دست هم باید برای آرام کردن فضا گام برداریم.
رسانهها به کیروش بیاعتماد شدهاند
پژمان راهبر/ سردبیر سایت ورزش ۳
اقدامات اخیر کارلوس کیروش و انتشار بیانیه یا ترکیب تیمملی در فیسبوک، حاشیههایی را در پی داشته است. به نظر من کیروش رفتاری حرفهای دارد و به دلیل آنکه از مصاحبه کردن منع شده، فیسبوک را صفحه شخصیاش میداند، بنابراین مواضع خود را از طریق فیسبوک منتشر میکند تا به قراردادش پایبند باشد؛ هرچند که ممکن است از این کار نیز منع شود. درباره این اتفاق با او بحث کردهاند و کیروش نیز پاسخ داده که برای رعایت مفاد قراردادم و برای اینکه علیه شخصی مصاحبه نکنم، حرفهایم را در فیسبوک میزنم. درباره احتمال تحریم رسانههای ایرانی از سوی این مربی پرتغالی باید بگویم که او مصاحبه آنچنانی در ماههای اخیر نکرده است. او روز گذشته با روزنامه پرتغالی رکورد صحبت کرده و نمیتوان برای این موضوع از او ایراد گرفت ضمن اینکه کیروش پیش از این نیز با رسانههای زیادی مصاحبه نکرده است و معتقدم از ابتدا هم اینگونه نبوده که او مدام مصاحبه کند. برخی میگویند او نباید با رسانههای خارجی مصاحبه کند درحالی که من معتقدم او در گفتوگو با رسانههای خارجی موضوعات بدی را مطرح نکرده است. نباید اینگونه به ماجرا نگاه کرد که او مسائل خانوادگی را در رسانههای دیگر کشورها مطرح میکند. ایشان هرکجا و به هر شکلی بخواهد، میتواند صحبتهای خود را انجام بدهد مگر آنکه در قرارداد او ذکر شده باشد که شما حق نداری با رسانههای دیگر کشورها صحبت کنی که فکر نمیکنم این موضوع در قرارداد او وجود داشته باشد؛ ضمن اینکه کارلوس کیروش یک مربی بینالمللی است و ایرادی ندارد که با رسانههای بینالمللی گفتوگو کند. همین موضوع درباره برانکو نیز ممکن است رخ بدهد. سوالی که در این میان وجود دارد این است که آیا میتوان رسانهها را به طور کلی به دو دسته موافق و مخالف تقسیم کرد؟ در این باره باید بگویم که پیشتر این موضوع وجود داشت؛ یعنی برخی رسانهها حامی او بودند و برخی به شدت مخالف، ولی فکر میکنم که امروز رسانهها یک مقدار نسبت به او بیاعتماد شدهاند و این تقسیمبندی وجود ندارد. موضوع این است که رسانهها در چارچوب کاری خودشان، چیزی که تشخیص میدهند را انجام میدهند و در عمل اینگونه نمیشود که شما حمایت کامل کنید یا به طور کامل علیه شخصی مطلب بنویسید. من معتقدم ممکن است یک رسانه از تیمملی کشورش حمایت کند، اما وظیفه رسانه این نیست. حتی برخی کلمه «مصلحت ملی» را مطرح میکنند درحالی که نمیتوان گفت: مصلحت ملی، ماندن کیروش است یا رفتن او. کسی نمیداند مصلحت کدام است فقط میتوان گفت: فوتبال ایران به افرادی نیاز دارد که بتوانند در سریعترین زمان ممکن، بهترین تصمیم را بگیرند.
کیروش رسانههای ایرانی را قابل نمیداند
رضا خدادادی/ سردبیر روزنامه گل
انتشار بیانیهها یا ترکیب تیمملی در صفحه شخصی کارلوس کیروش، موضوعی است که باید از خود او پرسیده شود و کسی نمیداند دلیل آن چیست. موضوع مشخص این است که صفحه شخصی و شبکه اجتماعی جایی برای اعلام لیست تیمملی نیست. من نمیخواهم نتیجهگیری کنم ولی بدیهی است که ارتباط مفید و موثر بین ایشان و فدراسیون فوتبال وجود ندارد. اتفاقاتی که رخ داده باعث به وجود آمدن حس بیاعتمادی او شده است. در همه جای دنیا اعلام ترکیب تیمملی در سایت رسمی فدراسیون منتشر میشود. حتی ارکان قضایی فدراسیون وقتی با خبرنگاران صحبت میکنند، میگویند که ما مکلف شدهایم نظراتمان را در سایت رسمی فدراسیون اعلام کنیم؛ بنابراین مشخص است که کارلوس کیروش ساز خود را مینوازد و به تصمیمات فدراسیون بیتوجه است. درباره گفتوگوهای او با سایتها یا روزنامههای خارجی نیز باید بگویم که کیروش همان گونه که بسیاری از عوامل و مربیان ایرانی را قبول ندارد، به طور طبیعی همین فضای ذهنی را درباره رسانهها نیز دارد. ضمن اینکه موج حمایتی که در رسانههای ایرانی درباره کیروش وجود داشت، در حال حاضر کمرنگتر شده، اما او معتقد است که رسانهها باید طرف او را بگیرند. اگر هم حرف نمیزند به دلیل این است که رسانهها را قابل نمیداند ولی آنها را رصد میکند و میداند که به جمع منتقدینش اضافه شدهاند. پیش از این نیز با رسانههایی مصاحبه میکرد که چالشی با او نداشته باشند و حمایت جدی از او کنند. من پیش از این نیز ندیدم که کیروش به غیر از برنامه ۹۰ به دفتر یک رسانه برود و گفتوگویی اختصاصی با آنها داشته باشد. درباره تقسیمبندی رسانهها به دو دسته موافق یا مخالف کارلوس کیروش نیز باید ذکر کنم که من به این موضوع معتقد نیستم. شما اگر حامی کیروش باشید و نقطه ضعفی از او دیدید باید در رسانه خود به آن بپردازید. اگر منتقد باشید و ببینید که کیروش نسلسازی خوبی انجام میدهد، نمیتوانید چشمتان را ببندید. من فکر نمیکنم چنین خطکشی صحیح باشد. رسانه موظف است تمام جنبهها را در نظر بگیرد و نقد یا تمجید خود را انجام بدهد. رسانه نباید به دلیل اینکه کیروش مصاحبهای با آنها انجام نمیدهد، تمام سیاهیهای رفتار کیروش را بنویسد؛ همین طور اینکه اگر «ذوب» در کیروش باشید نیز نباید چشم از نقاط ضعف او بردارید. در مقطع فعلی و با توجه به اینکه بازیهای مقدماتی جامجهانی در پیش است، وظیفه رسانه چیست؟ به نظر من تنشهایی که بین افراد موجود در فوتبال وجود دارد، آنقدر زیاد است که رسانهها نمیتوانند به آن چیزی اضافه کنند. میزان تنشها آنقدر بالاست که کاری از دست کسی برنمیآید مگر اینکه آدمهای تصمیمساز کاری کنند. هرچند که معتقدم عنان کار از دست آنها نیز خارج شده است.
منبع روزنامه قانون
انتهای پیام/