آموزههای دعا
* خدا به بنده نیازمندش رحمت میکند و او را خوار نمیسازد.
* بنده هرچند گستاخ و پرتوقع است، خدا او را ناامید نمیسازد.
* خدا کار ناچیز را میپذیرد و پاداش گران به آن میدهد.
* خدا برای کیفردادن شتاب نمیکند.
* آرزوهای بندگان پیش از رسیدن به منتهای کَرَم الهی، برآوردهشده باز میگردند.
* هر بزرگی در برابر خدا کوچک است و هر شریفی در کنار شرف او، بیمقدار است.
* هر آن کس که به سوی غیرخدا رو کند، نومید میشود و اگر نیاز خود پیش دیگری بَرد، زیان خواهد دید.
* سفره روزی خداوند برای کسی که نافرمانیاش کرده گسترده است.
* شیوه پروردگاریِ خدا، نیکیکردن با بدکاران و مهربانبودن با تجاوزکاران است، به گونهای که این مهلتدادن خدا، مغرورشان میکند و توبه نمیکنند.
* ناامیدی از آنِ کسی است که از درگاه او دست خالی برگردد.
* بدترین تیرهبختی از آنِ کسی است که به مهلتدادن خدا فریب خورده است.
* درنگ خدا در عقابکردن، نه از روی بیقدرتی، نه از روی سستی و نه از روی غفلت است، بلکه برای این است که دلیلش رساتر و کرمش کاملتر و احسانش تمامتر گردد.
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي يَوْمِ الْفِطْرِ:
و ازدعای آن حضرت در روز عید فطر و جمعه:
إِذَا انْصَرَفَ مِنْ صَلَاتِهِ قَامَ قَائِماً ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ، وَ فِي يَوْمِ الْجُمُعَةِ، فَقَالَ:) يَا مَنْ يَرْحَمُ مَنْ لَا يَرْحَمُهُ الْعِبَادُ وَ يَا مَنْ يَقْبَلُ مَنْ لَا تَقْبَلُهُ الْبِلَادُ وَ يَا مَنْ لَا يَحْتَقِرُ أَهْلَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ وَ يَا مَنْ لَا يُخَيِّبُ الْمُلِحِّينَ عَلَيْهِ. وَ يَا مَنْ لَا يَجْبَهُ بِالرَّدِّ أَهْلَ الدَّالَّةِ عَلَيْهِ وَ يَا مَنْ يَجْتَبِي صَغِيرَ مَا يُتْحَفُ بِهِ، وَ يَشْكُرُ يَسِيرَ مَا يُعْمَلُ لَهُ. وَ يَا مَنْ يَشْكُرُ عَلَى الْقَلِيلِ وَ يُجَازِي بِالْجَلِيلِ وَ يَا مَنْ يَدْنُو إِلَى مَنْ دَنَا مِنْهُ. وَ يَا مَنْ يَدْعُو إِلَى نَفْسِهِ مَنْ أَدْبَرَ عَنْهُ.
ای آن که رحم میکنی بر آن که بندگان بر او رحم نمیکنند و ای کسی که میپذیری کسی را که شهرها نمیپذیرندش، و ای کسی که اهل حاجتمندانِ خود را خوار نمیکنی، و ای کسی که اصرارکنندگان را ناامید نمینمایی، و ای کسی که دست ردّ بر سینه توقعداران نمیزنی، و ای کسی که پیشکش بیمقدار را میپذیری، و کمترین کاری را که برایت کنند سپاس مینهی، و ای کسی که عمل اندک را قدر مینهی، و مزد بزرگ بر آن میپردازی، و ای که هر کس به تو نزدیک گردد به او نزدیک میشوی، و ای کسی که هر که را از تو روی گرداند به حضرتت فرا میخوانی،
وَ يَا مَنْ لَا يُغَيِّرُ النِّعْمَةَ، وَ لَا يُبَادِرُ بِالنَّقِمَةِ. وَ يَا مَنْ يُثْمِرُ الْحَسَنَةَ حَتَّى يُنْمِيَهَا، وَ يَتَجَاوَزُ عَنِ السَّيِّئَةِ حَتَّى يُعَفِّيَهَا.انْصَرَفَتِ الْآمَالُ دُونَ مَدَى كَرَمِكَ بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَيْضِ جُودِكَ أَوْعِيَةُ الطَّلِبَاتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِكَ الصِّفَاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْأَعْلَى فَوْقَ كُلِّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلَالٍ.
و ای کسی که نعمت خود را تغییر نمیدهی و به انتقام شتاب نمیورزی و ای کسی که نهال خوبی را به بار میآوری تا بیفزایی، و از بدی درمی گذری تا آن را ناپدید نمایی، آرزوها پیش از رسیدن به نهایت کرمت، با حاجاتِ رواشده بازگشتند، و ظرفهای طلب به فیض بخششت لبریز شدند و اوصاف به کنه وصف تو نرسیده از هم گسیختند، پس بدون شک برتری، برتر از هر برتری مخصوص توست و جلال امجد بر هر جلالی ویژه توست.
كُلُّ جَلِيلٍ عِنْدَكَ صَغِيرٌ، وَ كُلُّ شَرِيفٍ فِي جَنْبِ شَرَفِكَ حَقِيرٌ، خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ، وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِكَ، وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلَّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِينَ، وَ جُودُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِينَ، وَ إِغَاثَتُكَ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمُسْتَغِيثِينَ. لَا يَخِيبُ مِنْكَ الْآمِلُونَ، وَ لَا يَيْأَسُ مِنْ عَطَائِكَ الْمُتَعَرِّضُونَ، وَ لا يَشْقَى بِنَقِمَتِكَ الْمُسْتَغْفِرُونَ.
هر بزرگی در پیشگاهت کوچک است، و هر شریفی در جنب شرفت پست است، آنان که به غیر حضرتت روآوردهاند نومید شدند، و آنان که جز وجود تو خواستهاند به خسران نشستند، و آنان که به درگاه غیر تو شدند به تباهی رسیدند، و جز آنان که فضل تو را طالب شدند تهیدست ماندند. درِ رحمتت برای تمام خواهندگان باز، و عطایت برای گدایان رایگان، و فریادرسیات به فریادخواهان نزدیک است، آرزومندان از تو نومید نمیشوند، و درخواست کنندگان از عطایت محروم نمیشوند، و مستغفران از عذاب تو تیره بخت نمیگردند،
رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ، وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ، عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِيئِينَ، وَ سُنَّتُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِينَ حَتَّى لَقَدْ غَرَّتْهُمْ أَنَاتُكَ عَنِ الرُّجُوعِ، وَ صَدَّهُمْ إِمْهَالُكَ عَنِ النُّزُوعِ. وَ إِنَّمَا تَأَنَّيْتَ بِهِمْ لِيَفِيئُوا إِلَى أَمْرِكَ، وَ أَمْهَلْتَهُمْ ثِقَةً بِدَوَامِ مُلْكِكَ، فَمَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ السَّعَادَةِ خَتَمْتَ لَهُ بِهَا، وَ مَنْ كَانَ مِنْ أَهْلِ الشَّقَاوَةِ خَذَلْتَهُ لَهَا.كُلُّهُمْ صَائِرُونَ، إِلَى حُكْمِكَ، وَ أَمُورُهُمْ آئِلَةٌ إِلَى أَمْرِكَ، لَمْ يَهِنْ عَلَى طُولِ مُدَّتِهِمْ سُلْطَانُكَ، وَ لَمْ يَدْحَضْ لِتَرْكِ مُعَاجَلَتِهِمْ بُرْهَانُكَ.
سفره روزیات برای عاصیان پهن است، و بردباریت شامل دشمنانت نیز میگردد، عادتت احسان به بدکاران است، و سنّتت رحمت بر تجاوزکاران، تا جایی که مدارایت اینان را از بازگشت به تو غافل نموده، و مهلت دادنت ایشان را از خودداری از گناه بازداشته، حال آنکه تنها تو با آنان بردباری کردهای تا به فرمانت بازآیند، و از آن رو به آنان مهلت دادهای که اطمینان به دوام سلطنتت داری، پس آن که اهل سعادت بود فرجام کارش را به سعادت بردی، و هر که تیرهبخت بود به تیرهبختیاش واگذاشتی، همه سر به فرمان حکم حضرتت خواهند داشت و بازگشت کارشان به سوی فرمان تو خواهد بود، پادشاهیت با مهلت طولانیی که به آنان میدهی سستی نپذیرد، و از تأخیر محاکمه ایشان برهان و حجتت از میان نرود.
حُجَّتُكَ قَائِمَةٌ لَا تُدْحَضُ، وَ سُلْطَانُكَ ثَابِتٌ لَا يَزُولُ، فَالْوَيْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَ الْخَيْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ. مَا أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِي عَذَابِكَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِي عِقَابِكَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَايَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ، وَ مَا أَقْنَطَهُ مِنْ سُهُولَةِ الْمَخْرَجِ!! عَدْلًا مِنْ قَضَائِكَ لَا تَجُورُ فِيهِ، وَ إِنْصَافاً مِنْ حُكْمِكَ لَا تَحِيفُ عَلَيْهِ.
حجتت استوار و پابرجاست و باطل نگردد، و سلطنت ثابت است آن سان که زوال نپذیرد، پس وای بر آن که از تو روی برتابد، و نومیدی ذلّت بار از آن کسی است که از تو نومید گشته، بدترین تیرهبختیها برای کسی است که به تو مغرور شده، چه عذابهای دردناکی که خواهد چشید! و چهاندازه سرگردانی درازی در عذابت خواهد داشت، و آرزوی گشایش از این کس چه دور است! و نومیدی او برای سهولت خروج از عذابت بسیار! تمام اینها بر اساس عدل در قضای غیرجائرانه تو، و از سر انصاف در حکم غیرظالمانه توست.
فَقَدْ ظَاهَرْتَ الْحُجَجَ، وَ أَبْلَيْتَ الْأَعْذَارَ، وَ قَدْ تَقَدَّمْتَ بِالْوَعِيدِ، وَ تَلَطَّفْتَ فِي التَّرْغِيبِ، وَ ضَرَبْتَ الْأَمْثَالَ، وَ أَطَلْتَ الْإِمْهَالَ، وَ أَخَّرْتَ وَ أَنْتَ مُسْتَطِيعٌ لِلمُعَاجَلَةِ، وَ تَأَنَّيْتَ وَ أَنْتَ مَلِيءٌ بِالْمُبَادَرَةِ لَمْ تَكُنْ أَنَاتُكَ عَجْزاً، وَ لَا إِمْهَالُكَ وَهْناً، وَ لَا إِمْسَاكُكَ غَفْلَةً، وَ لَا انْتِظَارُكَ مُدَارَاةً، بَلْ لِتَكُونَ حُجَّتُكَ أَبْلَغَ، وَ كَرَمُكَ أَكْمَلَ، وَ إِحْسَانُكَ أَوْفَى، وَ نِعْمَتُكَ أَتَمَّ، كُلُّ ذَلِكَ كَانَ وَ لَمْ تَزَلْ، وَ هُوَ كَائِنٌ وَ لَا تَزَالُ.
چرا که پی در پی اتمام حجت نمودی، و آنچه سزاوار اندرز و ارشاد بود بیان داشتی، و تهدیدت را اعلام فرمودی، و با لطف و محبت ترغیب به حقایق نمودی، و برای بیداری مردم مثلهاآوردی، و به آنان مهلتِ طولانی دادی، و کیفر را به تأخیر انداختی در صورتی که بر شتاب در عذاب توانا بودی، و مدارا نمودی در حالی که قدرت بر عجله داشتی، مدارایت از روی ناتوانی، و مهلت دادنت از باب سستی، و خودداریت از باب غفلت، و به تأخیر انداختنت از روی مدارا و سازش نبوده، بلکه به این خاطر است که حجتت رساتر، و بزرگواریت کاملتر، و احسانت فراگیرتر، و نعمتت تمامتر باشد، تمام اینها بوده و هست و خواهد بود،
حُجَّتُكَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ تُوصَفَ بِكُلِّهَا، وَ مَجْدُكَ أَرْفَعُ مِنْ أَنْ يُحَدَّ بِكُنْهِهِ، وَ نِعْمَتُكَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُحْصَى بِأَسْرِهَا، وَ إِحْسَانُكَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُشْكَرَ عَلَى أَقَلِّهِ وَ قَدْ قَصَّرَ بِيَ السُّكُوتُ عَنْ تَحْمِيدِكَ، وَ فَهَّهَنِيَ الْإِمْسَاكُ عَنْ تَمْجِيدِكَ، وَ قُصَارَايَ الْإِقْرَارُ بِالْحُسُورِ، لَا رَغْبَةً يَا إِلَهِي بَلْ عَجْزاً.
و حجت تو برتر از آن است که به طور کامل وصف شود، و برزگی تو والاتر از آن است که کسی به کنهش برسد، و نعمتت بیش از آن است که همهاش به شماره درآید، و احسانت بیش از آن است که کسی کمترین آن را شکرآرد، و اکنون نبودن زبان سخن مرا از ادامه سپاست ناتوان ساخته، و زبان تمجیدم از کار افتاده، و نهایت قدرتم آن است که به درماندگی اقرار کنم نه از سر رغبت به کوتاهی در ستایش تو، ای پروردگار من بلکه از باب ناتوانی.
فَهَا أَنَا ذَا أَؤُمُّكَ بِالْوِفَادَةِ، وَ أَسْأَلُكَ حُسْنَ الرِّفَادَةِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اسْمَعْ نَجْوَايَ، وَ اسْتَجِبْ دُعَائِي، وَ لَا تَخْتِمْ يَوْمِي بِخَيْبَتِي، وَ لَا تَجْبَهْنِي بِالرَّدِّ فِي مَسْأَلَتِي، وَ أَكْرِمْ مِنْ عِنْدِكَ مُنْصَرَفِي، وَ إِلَيْكَ مُنْقَلَبِي، إِنَّكَ غَيْرُ ضَائِقٍ بِمَا تُرِيدُ، وَ لَا عَاجِزٍ عَمَّا تُسْأَلُ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.
اینک منم که به درگاهت روی آوردهام، و از حضرتت توقع پذیرایی نیک دارم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و رازم را بشنو، و دعایم را مستجاب کن، و روزم را به ناامیدی و تهیدستی به شب مرسان، و در دریوزگیم دست ردّ به سینهام مزن، و رفتنم را از پیشگاهت، و بازگشتم را به حضرتت گرامی دار، زیرا در آنچه بخواهی دچار مضیقه نمیشوی، و در برابر خواسته ها ناتوان نمیباشی، و بر هر چیزی قدرت داری، و هیچ حول و قوهای جز به دست خدای بزرگ نیست.
انتهای پیام/