به گزارش خبرنگار حوزه فوتبال فوتسال گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان، تعطیلات نوروزی باعث شد تا گفت و گویی عیدانه با این پیشکسوت فوتبال کشورمان داشته باشیم.

*سال 95 را چگونه پشت سر گذاشتید؟
 
خیلی زود اما سخت گذشت و امیدوارم وضعیت زندگی تمام مردم در سال جدید بهتر شود. به این امید زنده هستم که هم وطنانم زندگی راحتی داشته باشند. متاسفانه در این سال شادی خاصی بین مردم، حس نکردم و از طرفی نتایج تیم سایپا هم به گونه ای نبود که رضایت ما را جلب کند. زمانی از ته دل راضی هستم و می خندم که مردم در رفاه باشند و هیچ کس مشکل نداشته باشد.
 
*تنها نوه شما در سال 95 به دنیا آمد.
 
تولد امیر علی، پسر دخترم شیرین ترین خاطره من در سال 95 محسوب می شود و به همین دلیل این سال جزو بهترین سال های زندگی ام محسوب می شود. خدا را شاکرم که چنین فرشته ای را به خانواده ام تقدیم کرد. نوه داشتن بسیار لذت بخش است. باید بگویم یک دختر به نام مهسا و یک پسر به نام مهراد دارم.
 
*خاطره تلخ شما در این سال چیست؟
 
شهادت برخی از جوانان ایرانی در سوریه و شهادت 16 آتش نشان کشورمان در فاجعه ساختمان پلاسکو اتفاقات تلخ این سال بود.
 
*سال 96 را چگونه ارزیابی می کنید؟
 
امیدوارم مردم ایران سالی سرشار از موفقیت و سلامتی را پیش رو داشته باشند و در سال جدید رزق و روزی آن ها افزایش پیدا کند.
 
 
*شیرین ترین خاطره شما از ایام نوروز چیست؟
 
بیشتر خاطرات نوروز به دوران کودکی ام مربوط می شود اما یکی از شیرین ترین خاطرات من با مجید سبزی پسرخاله مرحومم شکل گرفته است. در 2 سالگی یتیم شدم و در زمان قدیم رسم بود که در ایام نوروز، آموزش و پرورش با همکاری انجمن اولیاء مربیان، برای ایتام لباس نو تهیه کند. زمانی که مدرسه به من کت و شلوار داد، خاله و شوهر خاله ام گفتند که باید به مجید سبزی هم کت و شلوار بدهند. به هر حال اصرار آن ها سبب شد در نهایت به مجید هم کت و شلوار بدهند. روز اول نوروز با همین لباس های جدید، همراه پسرخاله ام به کوچه رفتیم و مشغول پز دادن بودیم که ناگهان یکی از دختران محل به مجید گفت مادر من پول داده تا این کت و شلوارها برای بچه یتیم ها خریداری شود. باور نمی کنید وی بلافاصله با سرعت فراوان از محل خارج شد و من هم به قول معروف "دبه کردم" و به آن دختربچه گفتم پارچه کت و شلوار من و مجید شبیه به هم است و مدرسه به پسرخاله ام لباس نداده است. آن روز از آن اتفاق خیلی ناراحت شدم اما بعدها به یکی از خاطرات بسیار شیرین من در ایام نوروز تبدیل شد. به هر حال امیدوارم هیچ کس محتاج لباس دیگران نباشد.
 
*به کدام یک از  آجیل های شب عید علاقه بیشتری دارید؟
 
تخمه کدو و بادام را خیلی دوست دارم.
 
*نسبت به سفره هفت سین چه حسی دارید؟
 
خواهر زنم تبحر خاصی در چینش سفره هفت سین دارد و این سفره را به شکلی ساده اما فوق العاده زیبا درست می کند. به هر حال سفره هفت سین جزو آداب و رسوم زیبای ما ایرانی ها است.
 
*شما ابتدا به محسن حاجیلو عیدی می دهید یا عیدی می گیرید؟
 
با توجه به این که محسن از من بزرگ تر است، اول وی باید عیدی بدهد(باخنده) بسیاری از مردم و فوتبالی ها فکر می کنند از محسن بزرگ تر هستم اما وی هفت سال از من بزرگ تر است و رنگ مویی که استفاده می کند، جنس خوبی دارد(با خنده) همین عامل سبب شده کوچک تر از من به نظر بیاید. البته خودش هم اعتقاد دارد که از رنگ موهای باکیفیتی استفاده می کند و طبیعی هم است که با توجه به هنرمند بودن نیاز دارد که پوست و موی خود را جوان نگه دارد اما من به موهایم دست نمی زنم.
 
*به نظر می رسد لقب "داداش" شما در بین هواداران استقلال این فصل کاملا به علیرضا منصوریان تعلق گرفته است. در این مورد چه نظری دارید.
 
به قول قدیمی ها خدا امسال منصوریان را بغل کرده و امیدوارم برای وی و استقلال بسازد. دنبال لقب نیستم اما لقب "اصغر با تعصب" را بیشتر از "اصغر داداش" دوست دارم چراکه داداش زیاد است اما تعصب به پیراهن استقلال کم شده است.
 
*رابطه شما با موسیقی چگونه است؟
 
سال ها است در حوزه هنری کار می کنم و به همین دلیل رابطه نزدیکی با هنرمندان موسیقی و سینما دارم. با این وجود موسیقی بی کلام را بیشتر ترجیح می دهم. عشق خاصی به بازی محسن تنابنده، اصغر همت و اصغر حیدری بازیگر نقش دکتر در سریال شب های برره، دارم. به پرویز پرستویی هم به دلیل این که هم ولایتی پدرم در همدان بوده، علاقه مندم. از طرفی با اکبر عبدی به دلیل بچه محل بودن و زندگی وی در نازی آباد حدود 37 سال است که رفاقت دارم. نقش آفرینی های شهاب حسینی هم واقعا جذاب است.
 
*آرزوی شما در سال 96 چیست؟
 
سلامتی و دلخوشی بزرگ ترین آرزوی من برای تمام مردم است.

انتهای پیام/