- در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خدمت رسانی فراوانی به روستاها صورت گرفته است که به نوبه خود از افتخارات نظام اسلامی محسوب میشود. این همان "آجر روی آجر" است . ولی در جهت توانمندسازی آنان اقدام مؤثر و شایستهای صورت نگرفته است.
- در حال حاضر ۳۸ هزار روستا و ۲۳ هزار آبادی(کمتر از ۲۰ خانوار) در کشور هست که حدود ۲۰ میلیون نفر ساکن دارد. ۲۴ درصد از مردم ما در مقابل ۷۶ درصد دیگر زندگی روستایی دارند. ظاهراً اوایل انقلاب این نسبت ۶۰ (روستایی) به ۴۰ (شهری) بوده است.
- در آخرین آمارگیری حدود ۶۰% از مردم روستا، علت مهاجرت به شهر را اشتغال و زندگی بهتر عنوان کردهاند. با توجه به مزیتهای نسبی روستا نسبت به شهر، به نظر میرسد اگر در طول این مدت امکانات اشتغال مناسب مانند احداث واحدهای کوچک صنعتی متناسب با مزیت نسبی و محصولات کشاورزی و دامی منطقه در کنار روستاها فراهم میشد وضعیت مهاجرت و خالی شدن روستاها در این حد نبود.
- واگذاری مدتدار امکانات طبیعی و اعطای تسهیلات بانکی با کارمزد کم و نظارت دقیق و مستمر به نحوه عملکرد و هزینه آنان چهرهی روستاها را دگرگون خواهد کرد.
- امروز همه روستاها برق دارند ولی برق مصرفی! در واقع سیاستها در جهت مصرفی کردن روستاهاست نه توانمندی آنان برای تولید و توسعه و ارتقاء آن.
- با تأکید بر تداوم پرداخت یارانه به مردم، معتقدم افزایش سهم یارانه روستاییان در مقابل اقدام و عملی مشخص مثل درخت کاری و مرتع داری میتواند نتایج مثبت و مفیدی برای کشور به همراه داشته باشیم. با این طرح، در مدت کوتاهی میتوان مشکلات فراوان زیست محیطی کشور را تا حد زیادی مرتفع کرد.
- در برخی مناطق مرزی، صرف حضور مردم و خالی نکردن روستاها از اهمیت امنیتی بالایی برخوردار است. خوب است بخشی از افزایش سهمیه یارانه آنان در قبال ادامه حضور و اسکان آنان در مناطق خود باشد. مردم ما زندگی شرافتمندانه میخواهند. آنان علاقمندند در مقابل کار مفیدی که انجام میدهند، دستمزد دریافت کنند.
- با اجرای چنین طرحهایی عملاً یارانهها به نفع مردم محروم کشور ترمیم شده و ارتقاء مییابد. هرگونه ادعای پوپولیستی و بیمبنا، جز عوامفریبی و برخورد غیرصادقانه با مردم چیزی دیگری نخواهد بود.
انتهای پیام/