دکتر شفیع بهرامیان استاد رشته ارتباطات طی یادداشتی به نقد و بررسی تاثیر فضای مجازی بر روند فضای انتخاباتی آذربایجان غربی پرداخته است.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان  از ارومیه؛دکتر شفیع بهرامیان- در دنیایی که به مدد پیشرفت‌های فناوری و تحولات حادث‌شده در عرصه ارتباطات و اطلاع‌رسانی؛ پیام، صدا و تصویر هر کسی این شانس را دارد که در کسری از ثانیه، برای مخاطبان نامحدود و گستره جغرافیایی نامتناهی، پخش و توزیع شود؛ الزام به رعایت اصول و معیارهای استفاده از این ابزار قدرتمند، بیش از هر زمانی لازم و ضروری است.

افزایش ضریب نفوذ اینترنت و استفاده از تلفن‌های هوشمند موبایلی و به‌تبع آن همه‌گیری و توسعه به‌کارگیری رسانه‌های اجتماعی، شبکه‌های پیام‌رسان موبایلی و سایر ابزارهای ارتباطی در ایران، این امکان را فراهم آورده که بدون شکل‌گیری فرهنگ و بستری مناسب برای استفاده از این فنّاوری دو لبه، طیف وسیعی از هم‌وطنان از این ابزار در مباحثات و معادلات روزانه خود استفاده نمایند.

اقبال سونامی‌گونه ایرانیان به نرم‌افزارهای پیام‌رسانی، چون وی چت و تانگو در ابتدا و اکنون تلگرام و واتس‌آپ، لاین و ...، فرصت‌ها و تهدیدهای جدیدی را در فضای عمومی و سپهر گفتمانی به‌درستی شکل نگرفته عرصه اجتماعی کشور، ایجاد نموده است.

استان آذربایجان‌غربی نیز به‌عنوان یکی از مراکز جمعیتی خاص با ویژگی‌هایی، چون تعدد و تکثر ازلحاظ ترکیب قومی، زبانی، عشیره‌ای و فرهنگی، به‌تبع اقبال عمومی کاربران ایرانی به استفاده از پیام‌رسان‌های فوری موبایلی، از این قافله عقب نماند و برای اولین بار این امکان فراهم شد که قاطبه ساکنان این استان فارغ از خاستگاه طبقاتی و پایگاه اجتماعی و سایر مشخصه‌های جمعیتی و زمینه‌ای، بتوانند در فضایی متعامل و برابر به بحث و گفتگو پیرامون موضوعات ریزودرشت مبتلابه جامعه خویش بپردازند.

نزدیکی به ایام انتخاباتی، چه انتخابات اسفندماه سال ۹۴ مجلس شورای اسلامی و چه انتخابات اردیبهشت‌ماه سال ۹۶، تب استفاده از این رسانه‌های قدرتمند را صدچندان نموده و هر روز شاهد شکل‌گیری مباحث داغ و پرمخاطبی در بستر این‌گونه نرم‌افزارهای پیام‌رسان، هستیم.

مشارکت عمومی در مباحث و ایجاد فرصت اظهارنظر بدون هیچ‌گونه محدودیت ساختاری، به همراه امکان مخفی ماندن هویت افراد در شبکه‌های اجتماعی پیام‌رسان ازجمله تلگرام، این امکان را برای برخی فرصت‌طلبان فراهم نموده که با ارائه اطلاعات غیر مستند، شایعه‌پراکنی، افترا و توهین به منابع و سرمایه انسانی موجود، علاوه بر تخریب اعتماد عمومی، فضای گل‌آلودی را برای گرفتن قدرت انتخاب درست از مردم ایجاد کنند و درنهایت در وضعیتی مبهم و مغشوش، خود و یا همفکران خویش را به‌عنوان قهرمانان داستان وارد گود رقابت نمایند. درواقع استراتژی و تاکتیک اینان بر کشته‌سازی و قربانی کردن حرمت و شخصیت دیگران استوار است تا از پشته‌های این قربانیان به‌عنوان نردبانی برای بزرگ‌سازی و برجسته نمودن خود و یا همفکرانشان استفاده نمایند.

درواقع باید گفت؛ اکنون در بسیاری از مناطق این استان شکاف عمیقی بین آنچه در فضاهای سایبر و مجازی می‌گذرد با واقعیت‌های موجود در بستر جامعه وجود دارد و به دلیل فقدان «سواد و مهارت رسانه‌ای» بین آحاد مردم و سوءاستفاده برخی از فرصت‌طلبان، این شکاف هر روز بیشتر و عمیق‌تر از روز قبل در حال زایل کردن اعتبار و اعتماد عمومی است و سبب سردرگمی و دلسردی بسیاری از مردم از سازوکار انتخابات به‌عنوان تبلور دموکراسی و مردم‌سالاری است. به‌عبارتی‌دیگر، کسانی که با ایجاد و هدایت کانال‌ها و بالأخص گروه‌های تلگرامی، اجازه هر نوع تخریب و افترا را به منابع مبهم مجهول‌الهویه داده و یا خود در تحریک و ایجاد این‌گونه تخریب‌ها و شایعات نقش ایفا می‌کنند نه‌تن‌ها خدمتی به شکل‌گیری «فضای عمومی» و گفتمان منتج به توسعه و پیشرفت مدنی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امثالهم نمی‌کنند بلکه در حال سلاخی اصول و مبانی دموکراسی و حقوق شهروندی برای رسیدن به منافع کوتاه‌مدت و کسب قدرت و ثروت به هر قیمت ممکن می‌باشند.

جابجایی عامدانه تخریب بجای نقد سازنده و ناکارآمد نشان دادن همه افراد و منابع انسانی موجود در مناطق و شهر‌ها و دوقطبی سازی و جبهه‌گیری، اکنون دیگر تاکتیک نخ‌نمایی برای خودمطرح سازی گزینه‌های ناتوان و ضعیف است که در یک فضای منطقی و عقلانی، فاقد هرگونه توانمندی و شانس برای کسب آراء بوده، اما در وضعیتی مشوش، گل‌آلود و هیجانی که منطق و مطالبه برنامه و سوابق، جایگاه چندانی ندارد، اینان فضای لازم را برای تحمیق و تدلیس مردم یافته و به اهداف خود نائل می‌شوند. به عبارتی اکنون هستی اینان منوط به تخریب افراد توانمند و با برنامه و دارای سرمایه اجتماعی، بین مردم است.

از یاد نبریم که نقد و تخریب در عرصه اجتماعی، رفتار دولبه و نامتناظر است؛ یکی بسان تیغی تیز در دست جراحی حاذق که باهدف جداسازی عارضه‌ای آفت‌زا از پیکری رنجور به حرکت درمی‌آید و دیگر همچون پتکی کوبنده که تن‌ها برای ویرانگری و گرفتن فضای تعقل و خردمندی از مردم، طراحی‌شده است.

متأسفانه در جوامع کمترتوسعه یافته ای، چون ما، برخی کنشگران ضعیف‌تر سیاسی و اجتماعی، دیگران را با ابزارهایی، چون امکانات فضاهای سایبر و مجازی تخریب نموده تا به هر بهایی مسیر دستیابی به قدرت را برای خود و همفکرانشان هموار سازند. این در حالی است که مصالح عمومی و منافع مردم و منطقه، کنشگران را در جوامع توسعه‌یافته با رویکرد مسئولیت اجتماعی و اخلاقی در راستای اصلاح امور و بهبود وضعیت جامعه، به‌سوی نقد و نقادی رهنمون می‌شود؛ رویکردی که هیچ منافاتی با قواعد بازی سیاسی و هوشمندی‌های لازم برای به دست گرفتن قدرت نداشته و سبب گشودن درهای تازه و تقویت سرمایه و اعتماد اجتماعی است.

تخریب افراد و منابع انسانی جامعه به هر دلیل و بهانه‌ای، جز افول مبانی اخلاق و اعتماد عمومی در جامعه، هیچ سود عمومی دربر ندارد. تخریب به خاطر توجه مطلق به منافع گروهی و جناحی و توسل به تاکتیک‌ها و ابزارهایی، چون شایعه‌پراکنی، وارونه‌نمایی، سیاه‌نمایی، توهین، ایجاد قطب‌بندی‌های کاذب، فرافکنی و فرار از پاسخگویی براساس مصادیق مشخص و واضح، سیاه‌وسفید دیدن عملکرد‌ها و اشخاص، مظلوم‌نمایی، تفکیک و انشقاق جامعه به ما و آن‌ها، خرده‌گیری، القای ناکارآمدی دیگران، کلی‌گویی و شعاری حرف زدن، زیر سؤال بردن و یا عمداً نادیده گرفتن اقدامات مثبت و ...، زمینه‌های واگرایی و بی‌اعتمادی را در جامعه فراهم می‌کند. به عبارتی تخریبگرایان برای جبران بی‌منطقی و ناتوانی خویش در جلب افکار عمومی، از روش‌ها و ابزارهای ناهنجار یا نامشروع استفاده می‌کنند.

اکنون بر دلسوزان و کنشگران اجتماعی است تا ضمن آموزش اصول و مبانی سواد رسانه‌ای و اجتماعی از طریق همین امکانات ارتباطی موجود، با اطلاع‌رسانی این‌گونه روش‌های مذموم و مردم‌فریب، ضمن حساس نمودن افکار عمومی به این سنخ تاکتیک‌های تخریبی و «پروپاگاندایی» غیراخلاقی، فضای آرام و مساعدتری را برای انتخابات پیش رو فراهم نموده و به‌تبع آن فرصت مناسب‌تری برای گزینش درست افراد و نامزدهای معرفی‌شده برای مردم و انتخاب‌کنندگان فراهم آورند.

از یاد نبریم که ترور شخصیت و ایجاد فضای گل‌آلود در جامعه، امکان انتخاب درست و گزینش عقلانی را از مردم خواهد گرفت پس به‌عنوان مردم، مواظب باشیم که در دام این‌گونه ترفندهای ناپسند گرفتار نشویم و در کسوت یک کنشگر رسانه‌ای و اجتماعی، مردم خویش را نسبت به این‌گونه رفتار‌ها آگاه نماییم چراکه اکنون برای جامعه در حال گذار ما و در بستر «حوزه عمومی» هابرماسی، به قول «پائلو فریره برزیلی»، هیچ‌چیز سودمندتر از «هوشیار سازی اجتماعی» نیست.


انتهای پیام/م
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.