به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ علیرضا زاکانی یکی از 5 کاندیدای جبهه مردمی نیروهای انقلاب برای انتخابات ریاست جمهوری 96 است که در این گزارش خلاصه ای زندگی اش را از زبان خودش می خوانید.

بنده در دوازدهم اسفند سال ۱۳۴۴ در خانواده‌ای مذهبی در جنوب شهر تهران، میدان خراسان متولد شدم. پدربزرگ مادری ام آذری و اهل تبریز بودند، جد مادری‌ام اهل کاشان بود و اجداد پدری‌ام اهل روستاهای حومه شمالی تهران (زایگان و لالان) بودند؛ اما پدرم، اهل شهر ری بودند. همسرم نیز اصالتا تبریزی است و از خدمتگزاران و مسئولان حوزه‌های علمیه خواهران استان تهران است.

پدرم مرحوم حسین زاکانی از ورزشکاران با سابقه شهر ری و تهران، داور بین المللی درجه یک کشتی و از دوستان صمیمی جهان پهلوان تختی و در ورزش‌های باستانی و کشتی پهلوانی هم از سرآمدان ایران و به مدت ۲۸ سال مسوول برگزاری مراسم سالگرد مرحوم تختی بود. خودم نیز قبل از حضور در مناطق عملیاتی و افتخار جانبازی کشتی می‌گرفتم و بسیار به این رشته علاقه مندم..

سه فرزند دختر دارم که همه ازدواج کرده اند. اولی فارغ التحصیل دانشگاه تهران است؛ داماد اولم نیز دانشجوی دانشگاه تهران بوده و اینک در حوزه علمیه درس حوزوی می‌خواند، برادر شهید است و بحمدالله از خاندان روحانی است. فرزند دوم هم دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف است، همسر ایشان نیز فارغ التحصیل همان دانشگاه و فرزند یک رزمنده و جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس می‌باشد. فرزند سوم نیز دانشجوی دانشگاه تهران و دامادم نیز دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس و فرزند رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس است.

بنده از ابتدای انقلاب و در سال ۱۳۵۶ که ۱۲ ساله و دانش آموز بودم، به برکت انقلاب اسلامی همراه مردم شریف ایران وارد مبارزه با رژیم شاه شدم و در نوجوانی همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی اولین حضور اجتماعی خود را با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی تجربه کردم. در ابتدای پیروزی انقلاب باحضور در فعالیتهای جهادی از یک سو و حضور در سازماندهی مردمی محلات از سوی دیگر نقش ایفا نموده و به صیانت از انقلاب اسلامی مبادرت ورزیدم. مسجد فعالیتم ابتدا مسجد لرزاده تهران با محوریت مرحوم آیت الله عمید زنجانی بود و بعد از آن بیشتر فعالیت‌هایم از سال ۱۳۵۹ به بعد در مسجد همت‌آباد با محوریت آیت‌الله تنکابنی شکل گرفت.

با شروع جنگ تحمیلی، در ماه‌های اولیه دفاع مقدس ـ. در حالیکه ۱۵ سال داشتم ـ. همدوش دیگر جوانان بسیجی پا به عرصه دفاع از دین و میهن گذاردم که حاصل آن تا پایان دوران دفاع مقدس، ۶۲ ماه حضور داوطلبانه در جبهه‌ها، شرکت در پانزده عملیات بزرگ رزمندگان اسلام و افتخار جانبازی پنجاه درصد شدم. بنده که در هنگام پیوستن به جبهه حق بیش از ۱۵ سال نداشتم، پس از حضور در ستاد جنگهای نامنظم در جبهه طراح و کرخه نور، لشگرهای محمّد رسول‌ا… (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیدالشهداء (علیه السلام) و قرارگاههای جنوب و غرب، عمده حضور خود را در واحدهای «تخریب» و «اطلاعات و عملیات» سپری کردم و توفیق قبول مسوولیت‌هایی از جمله معاون گردان، مسئول محور «اطلاعات و عملیات» قرارگاه نجف اشرف ۳، قائم‌مقام «اطلاعات و عملیات» لشگر محمّد رسول‌ا… (صلی الله علیه و آله و سلم) و نهایتاً افتخار قبول مسوولیت محور این لشگر را کسب نمودم.

دوران دبیرستان با سال‌های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همراه شد و در سال ۱۳۶۲ در دوران دفاع مقدس دیپلم را گرفتم. با پایان جنگ تحمیلی، در سال ۱۳۶۸ پس از مدت‌ها دور بودن از فضای درس و تحصیل، در کنکور سراسری شرکت کردم و به لطف الهی در بهمن‌ماه سال ۱۳۶۸ رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع و در تابستان سال ۱۳۷۶ دکترای عمومی را اخذ کردم. بعد از آن با شرکت در آزمون تخصص، به‌عنوان دانشجوی دوره تخصصی پذیرفته شدم. در سال ۱۳۸۰ دوره تخصصی پزشکی هسته‌ای را در دانشگاه علوم پزشکی تهران و در بیمارستان دکتر شریعتی آغاز نموده و در سال ۱۳۸۳ آن را به پایان رساندم و هم‌اینک بعنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مرکز پزشکی هسته‌ای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (رحمه الله علیه) و بیمارستان دکتر شریعتی خدمت می‌نمایم و در همین راستا توفیق حضور در عرصه‌های علمی و مجامع دانشگاهی را دارم، علاوه براین عضو هیات مدیره انجمن علمی پزشکی هسته‌ای ایران نیز هستم.

از علاقه مندی‌های ویژه ام تلاش در حوزه نظام سلامت است که به دلیل رشته تحصیلی ام با معضلات آن به طور ملموس آشنا می‌باشم.

سابقه حضور داوطلبانه درجبهه‌های جنگ تحمیلی، بنده را بر آن داشت تا از بدو ورود به دانشگاه، فعالیت‌های اجتماعی داوطلبانه خویش را در قالب حضور در تشکل‌های دانشجویی سامان بخشم. قبل از تاسیس بسیج دانشجویی در کشور یک سال عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران را تجربه نمودم و نظر به اهمیت بسیج دانشجویی در کلام امام و رهبری، به تاسیس بسیج دانشجویی روی آوردم و پس از توفیق قبول مسوولیت بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران پنج سال در این تشکل خدمت کردم و پس از ادغام آن با بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، مسوولیت «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران» و همزمان به مدت ۴ سال مدیریت مسجد دانشگاه تهران را بر عهده گرفتم که به همین سبب مدیر نمونه کشوری شدم.

زمان مسوولیتم در بسیج دانشجویی تا خرداد ۱۳۷۶ مصادف با دولت سازندگی بود؛ دولتی که فعالیت سیاسی دانشجویان را بر نمی‌تابید تا جاییکه مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۲ کسانی را که می‌خواستند دانشگاه غیرسیاسی باشد، به شدت مورد انتقاد قرار دادند: «خدا لعنت کند کسانی را که می‌خواهند دانشگاه را غیر سیاسی کنند». اما نوع عملکرد دانشجویان در بسیج دانشجویی از ابتدا مبتنی بر ضرورت تحلیل سیاسی دانشجویی، اعلام موضع و اقدام و عمل به آن تحلیل از سر تکلیف بود.

البته روش مدیریت فعال و تحولی در بسیج دانشجویی در ب‌ها دادن به نیروهای جوان دانشجو و بازگذاشتن دست آن‌ها در امور همراه با نظارت، مورد اعتراض برخی از افراد مسوول و غیرمسوول بود تا اینکه در یازدهم بهمن ۱۳۷۶ در دیدار اعضای شورای مرکزی «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران» با مقام معظم رهبری، معظم له پس از استماع گزارشی که ارایه شد، سخنان و برنامه‌های اعلامی بسیج دانشجویی را اینچنین تایید فرمودند: «برادرمان بسیار حرفهای خوبی بیان کردند، از اینکه الحمدلله شما جوانان خوب و مومن در دانشگاه هستید و حضور دارید، من خیلی خوشحالم. این کارهایی را هم که گفتید دارید می‌کنید و کرده اید، همه خوب است.» (کتاب بسیج دانشجویی ص. ۱۴۰) و این فرمایشات منشاء تحول اساسی در بسیج دانشجویی شد.

از اواخر سال ۱۳۷۷ مسوولیت بسیج دانشجوئی دانشگاه‌های استان تهران را تا سال ۱۳۷۹ داشته و از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۲ افتخار مسوولیت سازمان بسیج دانشجوئی کشور را داشتم، دورانی که با همت دانشجویان و عزیزان فعال در سازمان بسیج دانشجویی منشاء تحولات اساسی در ساختار و نیز نوع عملکرد بسیج دانشجویی شد و با توکل بر خدا و اتکا به توانمندیهای نیروهای با انگیزه و فکور بسیج دانشجویی دوبار نیز این مجموعه گرانسنگ به عنوان نمونه کشوری شناخته و مورد تقدیر قرار گرفت و از همه با ارزشتر این که در بهمن ماه سال ۷۹ در دیدار با رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایشان دیدگاههای بسیج دانشجویی را اینچنین مورد تایید کامل قرار دادند: «برادرمان در اینجا مطالب درستی را در زمینه مسائل دانشگاه و دانشجویان و تشکلهای دانشجویی بیان کردند که مورد تایید بنده است.» 

گفتمان سازی عدالت طلبی و مبارزه با فقر و فساد و تبعیض در آن دوران آغاز شد و بسیج دانشجویی بعنوان بزرگترین تشکل دانشجویی عدالتخواه کشور در کنار سایر نیروهای جوان و عدالتخواه نقش مهمی ایفا نمود تا جایی که به فرمود: ه رهبری معظم انقلاب بعد‌ها نتیجه اش را در پیروزی اصولگرایان نشان داد: «اگر مثلاً شعار عدالتخواهى که حالا یک مسئولى این را بر زبان آورده، گفته میشد، بعد هم تمام میشد، کسى در جامعه پرچم عدالتخواهى را به دست نمی‌گرفت. مطمئن باشید یک دولت عدالتخواه و یک گفتمان عدالتخواهى مثل امروز به وجود نمى‌آمد. شما‌ها کردید؛ کار شما جوان‌ها بود.»

در زمان قدرت جریان دوران دوم خرداد در مجلس ششم و دولتهای هفتم و هشتم، این جریان پایگاه اصلی خود برای یارگیری و اجرای چانه زنی از پایین را در دانشگاه‌ها جستجو می‌کرد که بسیج دانشجویی توانست فعال و منطقی و بدور از افراط و تفریط، به مواجهه با آن بپردازد و در بسیاری از موارد از جمله ۱۸ تیر ۷۸ و سامان دادن راهپیمایی عظیم ۲۳ تیر ۷۸ از دانشگاه تهران، مقابله با عملکرد مهاجم دفتر تحکیم وحدت قدرتمند آن دوران و نیز ماجراهای سازمان داده شده از بیرون دانشگاه‌ها مانند مطبوعات زنجیره‌ای به برکت انگیزه و تفکر بسیجی دانشجویان آن‌ها را به انفعال بکشاند.

امروز نیز مفتخرم ادامه فعالیت در شجره طیبه بسیج دانشگاه را در قالب خدمت گزاری کوچک در بسیج جامعه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران داشته باشم.

در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در کسوت «آبادگران ایران اسلامی» در تهران نامزد و به عنوان نماینده مردم شریف تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافتم. از آنجاکه حوزه قانون‌گذاری مجلس به نسبت حوزه نظارتی فعالین زیادتری داشت، بنده بیشترین انرژی و سرمایه گذاری ام در مجلس را در بخش نظارت صرف نمودم. حضور در هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، هیئت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نیز شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان در کنار قبول مسوولیت دبیرخانه مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس و عضویت در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب به همراه فعالیتهای قانونگذاری و نظارتی به‌ویژه توفیق انجام بزرگترین تحقیق و تفحص مجلس در دوره صد ساله خود با عنوان تحقیق و تفحص از نظام آموزش عالی کشور ـ. به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی ـ. با سازماندهی قریب ۱۵۰۰ نفر در سراسر کشور و جمع آوری نزدیک به ۴۷۰ هزار صفحه سند و ارایه ۴۳ جلد گزارش در ابعاد مختلف در نظام آموزش عالی کشور و همچنین تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری و موفقیت در کشف فروش سئوالات آزمون دستیاری از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ و نیز مشارکت در تحقیق و تفحص از قوه قضائیه و ارایه گزارش در صحن مجلس، از دیگر فرصت‌های خدمتگزاری بنده در دوران نمایندگی در مجلس هفتم بود.

درحوزه مبارزه با مفاسد اقتصادی بر این باورم که اگر در این مملکت قرار باشد با فساد اقتصادی درست برخورد شود باید با قوی‌ترین افراد برخورد کرد، لذا به سراغ پرونده مورد حمایت معاون وزیر اطلاعات دولت اصلاحات رفتم. این ماجرا که پرونده سوءاستفاده چند میلیاردی یک شرکت در گمرک بود، سبب حضور وزیر اطلاعات در صحن مجلس پس از رد تهدید‌ها و تطمیع‌ها شد و پس از ارجاع مجدد به کمیسیون گزارش نهایی کمیسیون امنیت ملی مجلس در درستی و صحت سئوال تاکید داشته و در صحن علنی قرائت گردید و یا مقابله با تخلفات دادستان سابق تهران در آزمون دستیاری، دانشگاه آزاد و پرونده کهریزک از مواردی بود که در راستای مقابله با فساد صورت گرفت.

در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی عضو شورای مرکزی «جبهه متحد اصولگرایان» کشور بودم که در همین قالب به عنوان نماینده مردم شریف تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافتم. در کنار پیگیری فعالیتهای قبلی، به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس رفتم تا بیشتر در بعد نظارتی ایفای نقش کنم. نایب رئیس کمیسیون اصل نود، رئیس کمیته اقتصادی آن و به مدت ۲ ٫ ۵ سال نیز مسوول حوزه دولت و دستگاههای اجرایی در این کمیسیون گردیدم و پیگیری امور مربوط به رفع مشکلات اقتصادی از بعد نظارتی و تلاش برای مواجهه فعال با مفاسد اقتصادی را با همکاران ادامه دادم. کمیسیونی که به همت فعالان آن به عنوان یکی از ارکان نظارتی کشور فعالیتی چشم‌گیر یافت و با اثربخشی بالای خویش و تغییر رویه خود برای انجام نظارت فعال بجای مواجهه منفعلانه با امور (پاسخ به شکایات)، سهم مهمی از تلاشهایش را صرف پیشگیری و رفع نواقص و معایب نمود تا جایی که بطور مثال در اختلاس سه هزار میلیاردی معروف اولین مواجهه از سوی این کمیسیون با هوشیار سازی و درخواست رسیدگی از بانک مرکزی ماه‌ها قبل از آشکار شدن موضوع اختلاس مطرح و پیگیری شد.

در انتخابات مجلس نهم نیز همچون مجلس هشتم عضو شورای مرکزی «جبهه متحد اصولگرایان» کشور بودم و افتخار مسئولیت ستاد این جبهه را نیز در کشور داشتم و مجدداً به لطف الهی و با اعتماد مردم شریف تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس به مجلس راه یافتم. نظر به اهمیت شورا‌ها در سازماندهی اجتماعی به کمیسیون اجتماعی و شورا‌ها رفتم و مسئولیت کمیته احزاب آن را بر عهده گرفتم که ماحصل آن بررسی طرح قانون احزاب و ارایه آن و تصویب در صحن مجلس شورای اسلامی بود علاوه براینکه مفتخر به قبول مسئولیت فراکسیون سازمانهای مردم نهاد شدم و همچون مجلس هفتم به عضویت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب درآمدم. در فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز علاوه بر عضویت در شورای مرکزی، سخنگوی این فراکسیون شدم.

افتخار دیگر بنده اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای عضویت در کمیسیون برجام مجلس و توفیق خدمتگزاری در کسوت ریاست این کمیسیون بود که منجر به حضور فعال و کارشناسی در بررسی این سند، روشن نمودن افکار عمومی و ارایه گزارش و اظهار لطف رهبری معظم انقلاب اسلامی گردید.

در ۳۶ سال عمر خود در فضای پربرکت انقلاب اسلامی، به برکت عنایت اهل بیت علیهم السلام تلاش نمودم همواره در هر جایی که به حضور از سر تکلیف نیاز بوده است، حاضر بوده و میدان را خالی نکنم. این حضور را نیز با تاسی به همسنگران شهید و ایثارگر و انقلابی خود که بسیجی وار مصداقی از این بیان مقام معظم رهبری بودند انجام دادم همان کسانی که در وصف آنان حضرت آقا فرمودند:: «بسیجی، آرمانگرا و بااخلاص و باگذشت و در هر میدانی تن به کار بده است؛ یک روز میدان جنگ است، یک روز هم میدان سیاست» انجام داده و حضور در نقاط عطف انقلاب، دفاع مقدس، دانشگاه، فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و مقابله با فتنه، انحراف و فساد از جمله افتخارات بنده شد که امید است با جوهره اخلاص مورد قبول درگاه احدیت جل و اعلا قرار گیرد.

بنده بعد از سازمان بسیج دانشجویی در قالب شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی به فعالیت پرداختم و در قالب آبادگران ایران اسلامی وارد مجلس هفتم شدم و به لطف الهی با اعتماد اکثریت نمایندگان مجلس در همان سال نخست به عضویت هیات رئیسه مجلس درآمدم و از همان زمان تاکنون همواره جزو افراد خدمتگزار جریان اصولگرایی بودام. در انتخابات مجلس هفتم بخش سازماندهی اقشاری شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و مسوول ستاد آبادگران بودم. در انتخابات ریاست جمهوری نهم، پس از جدایی بخشهای اقشار و احزاب از یکدیگر و تشکیل و امضای میثاق نامه ۴ نفره بین آقایان توکلی، رضایی، احمدی نژاد و قالیباف، رئیس ستاد کلی و جریانی آن‌ها شد؛ در حالیکه قبل از آن دو نفر از آن‌ها مستقلا از بنده خواستار پذیرش مسوولیت ستاد شخصی خودشان شده بودند.

در انتخابات شورای شهر سوم، مسوول ستاد ائتلاف بزرگ اصولگرایان بودم و همزمان به تشخیص و فرمایش مرحوم حضرت آیت الله خوشوقت، خدمتگزار ستاد انتخاباتی ایشان در مجلس خبرگان رهبری نیز بودم.

در انتخابات مجلس هشتم توفیق عضویت در شورای مرکزی «جبهه متحد اصولگرایان» یافتم و در مجلس نهم علاوه بر آن، رئیس ستاد انتخاباتی «جبهه متحد اصولگرایان» نیز شدم.

در انتخابات مجلس دهم نیز علاوه بر عضویت در شورای مرکزی ائتلاف اصولگرایان سعادت خدمتگزاری بعنوان رئیس ستاد انتخاباتی این ائتلاف نیز هستم.

در اردیبهشت سال ۸۰ توفیق داشتم به همراه گروه‌های ۲۷ گانه وفاق، خدمت مقام معظم رهبری برسم، آنجا مقام معظم رهبری نکاتی راجع به ضرورت حزب در کشور و شیوه تشکل مطلوب اسلامی فرمودند: و سه مولفه راس فکور و چالاک، قاعده هرم اجتماعی گسترده و سازماندهی شده و شبکه ارتباطی و ارتباط دو طرفه موثر و فعال را ضروری دانستند. بعد از این جلسه بود که شورای هماهنگی نیروی انقلاب شکل گرفت. این فرمایشات زمینه‌ای شد تا بخش اقشار شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و بعد‌ها جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی براساس آن الگوبرداری شود. البته ویژگی‌های حزب مطلوب را رهبری معظم انقلاب در سفر به کرمانشاه به طور علنی بیان نمودند.

در حال حاضر جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی پس از ۶ سال فعالیت خود، یکی از گسترده‌ترین تشکلهای سیاسی کشور است که در ۳۰ استان و بیش از ۲۷۰ شهرستان فعال است و سه کنگره کشوری ۷۰۰ ـ. ۶۰۰ نفری برگزار نموده است. برای اداره جمعیت مدل‌سازی شده است، نظام آموزشی دارد، مدل جذب و توسعه دارد، نظام هویت بخشی دارد، به شکل سیستمی کار می‌کند و فردمحور نیست، رهپویان نشریه فکری ـ. فرهنگی و جریان ساز پنجره را مدیریت می‌کند، سایت خبری تحلیلی جریان ساز سیاسی جهان نیوز را دارد و جلسات اندیشه‌ای گفتمان انقلاب اسلامی را فعال نموده است. علاوه بر اینکه مدل توسعه تشکیلاتی اش نیز مبتنی بر کانال کشی در اقشار تخصصی ۱۸ گانه‌ای است که بصیرت بخشی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده اند و از ابتدا تا تا تاریخ ۱۴ آذر ۹۵ بنده توفیق دبیرکلی این حزب را داشتم.

این جمعیت برخلاف برخی احزاب رایج نه تن‌ها دولت ساخته و مستظهر به حمایت‌های دولتی نبوده است که به دلیل موضع انتقادی اش به اشکالات دولت‌های وقت، مورد محبت آن‌ها هم نبوده است

از افتخارات بنده حضور در بین جانبازان انقلاب اسلامی و قشر فرهیخته و ایثارگری است که موفقیت در دوره جهاد اصغر و داشتن مدال ایثارگری را با سربلندی و توفیقات دوره جهاد اکبر همراه نموده و اینک در کنار هم حضور منسجم در عرصه فعالیت‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را دنبال می‌نمایند. جمعیتی که مزین به حضور جانبازان بویژه عزیزان ۷۰ درصدی و آزادگان و ایثارگرانی است که دبیر کل آن فرمانده عزیزم در دوران دفاع مقدس، جنای آقای کوثری نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی است.

اینجانب دو دوره در مجالس هفتم و نهم به نمایندگی از مجلس شورای اسلامی به عضویت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور درآمدم و هم اینک نیز در این کمیسیون در خدمت هستم.

بنده در زمان دولت دوم خرداد که پایه نفوذ خود در جامعه را بر دو محور دانشگاه و مطبوعات قرار داده بودند، علاوه بر حضور در دانشگاه و جریان سازی منسجم با دانشجویان حزب اللهی افتخار عضویت از سال ۱۳۷۸ را تا چهار سال در دو دوره هیات منصفه مطبوعات داشتم.

یکی از افتخاراتم فعالیت در عرصه فرهنگی و در حوزه فکر و اندیشه بوده است تا جایی که از بدو ورود به دانشگاه در سال ۱۳۶۸ همیشه دغدغه فعالیت در این حوزه یکی از اولویت هایم بود و از این رو در آخرین توفیقاتم از ۴ سال پیش بنابرضرورت فعالیت در حوزه رسانه‌ای کشور، هفته نامه پنجره را با رویکرد کارشناسی و نقد و تبیین امور از نگاه گفتمان انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف بویژه تبیین اندیشه نورانی بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری با همکاری دوستانم راه اندازی کردم و مفتخرم که اینک بعنوان صاحب امتیاز و مدیر مسئول این نشریه در آن فعالیت می‌کنم. نشریه پنجره با رویکرد ترویج اندیشه‌های کاربردی اسلام ناب محمدی و نگاه فرهنگی انقلاب اسلامی فعال شده است و توانسته است در همین مدت کوتاه در فضای اندیشه‌ای و سیاسی کشور جریان سازی نماید. بحمدالله به باور بسیاری از فعالان فرهنگی و مطبوعاتی، پنجره تراز کار مکتوب در گفتمان انقلاب اسلامی را در حوزه نشریات انقلابی ارتقاء داد و توانمندی جریان حزب الله را در این حوزه به اثبات رساند.

بنده در استمرار فعالیت داوطلبانه در سایه الطاف خدای بزرگ و اعتماد اعضای داوطلب هلال احمر و به انتخاب مجمع عمومی این نهاد خدمتگزار از سال ۱۳۸۷ برای یک دوره چهارساله به عضویت شورای عالی جمعیت هلال احمر درآمدم.

منبع سایت شخصی علیرضا زاکانی

انتهای پیام/