به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زن جوان زمانی که بعد از مدتها با پسری که در گذشته به او علاقهمند بوده ملاقات کرد، نمیدانست این ملاقات زندگی مشترکش را تحت تاثیر قرار میدهد و او را تا پای دادگاه خانواده میکشاند. او به درخواست شوهرش راهی دادگاه خانواده شد تا برای همیشه به زندگی مشترکش پایان دهد.
وقتی قاضی شعبه 268 دادگاه خانواده علت جدایی این زن و شوهر را میپرسد، مرد جوان میگوید: زمانی که با همسرم آشنا شدم، متوجه شدم او چندسال پسری را دوست داشته و قرار بوده با او ازدواج کند، ولی آن پسر بعد از مدتی محبوبه را رها کرده و به دنبال زندگی خودش رفته است.
محبوبه گفت که خیلی وقت است این پسر را فراموش کرده و حتی به او فکر هم نمیکند.
من هم از اینکه او تا این حد با من صادق بوده خوشحال شدم و نسبت به این موضوع واکنشی نشان ندادم. زندگی مشترک ما آغاز شد و دیگر صحبتی از آن پسر به میان نیامد. ما سه سال با هم زندگی کردیم و در این مدت هم مشکل خاصی نداشتیم. همه چیز از شبی آغاز شد که محبوبه دیر به خانه آمد. هرچه با تلفن همراهش تماس میگرفتم جواب نمیداد تا اینکه بعد از کلی نگرانی به خانه آمد. محبوبه در جواب سوالات من، صحبتهای بیربطی بیان کرد که مشخص بود دروغ میگوید. حرفهایش را باور نکردم. برای همین آنقدر پرسوجو کردم که در نهایت او حرفی زد که مرا بشدت شوکه کرد.
محبوبه بعد از سالها پسری را که در گذشته به او علاقه داشته دیده و با هم شام خورده بودند. مگر میشود همسر آدم با پسر مورد علاقهاش در یک رستوران شام بخورند. بعد از اینکه این موضوع را متوجه شدم حتی یک لحظه هم درنگ نکردم، تصمیم به جدایی دارم و دیگر نمیخواهم محبوبه را ببینم.
زن جوان نیز در این باره به قاضی میگوید: آقای قاضی من به صورت اتفاقی آن پسر را در خیابان دیدم و به خاطر اصرارهایش با او شام خوردم. این تنها یک شام دوستانه بود و من هم با رضا صادق بودم و همه چیز را گفتم، ولی او از صداقتم سوءاستفاده کرد و چنین جنجالی به راه انداخت. حالا که او به من اعتماد ندارد من هم دیگر نمیخواهم در کنارش زندگی کنم.
در پایان وقتی اصرارهای قاضی برای منصرف کردن این زوج از جدایی بینتیجهماند، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.
منبع:میزان
انتهای پیام/