به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رهبران سعی میکنند در ماجراجوییهای سخت، همیشه کار درست را انجام دهند. برخی اوقات این کارها بهظاهر درست هستند؛ ولی در باطن چیزی جز غرق شدن کشتی آرزوهایشان را به ارمغان نمیآورد. اگر یک کارآفرین هستید، از کارهای اشتباه در رهبری کسب و کار خود بپرهیزید. در ادامه با زومیت همراه باشید تا درباره این کارها موشکافانهتر بحث کنیم.
میگویند رهبران، رهبر متولد میشوند و یک فرد نمیتواند در طول زندگی تبدیل به یک رهبر شود. لِوی کینگ کارشناس مدیریت و مؤسس استارتاپ Nav در این باره میگوید: «من پس از کار در چند شرکت بزرگ به حقیقتی جدای از این جملات دست یافتم. بهعنوان رهبر، مواردی را که در کتابها نوشته شده بود، انجام دادم؛ ولی با توجه به تشخیص خودم تعدادی از آن قوانین اشتباه از آب درآمدند و خودم آنها را در زندگی کاری اصلاح کردم.
برقراري تعادل ميان خوش بيني و بدبيني براي رهبري ايدهآل رهبران موفق هرگز اين عبارات را به کار نميبرند.من با آزمونوخطا اکنون به جایگاهی رسیدهام که به توانایی خود در هدایت، انگیزه دادن و رساندن سازمان به موفقیت اعتقاد کامل دارم. هیچ فرمول جادویی برای رسیدن به این موقعیت نیست، ولی میتوان از ۱۰ راهی که گفتهام دوری جست تا به یک رهبر خوب تبدیل شد.
۱-خودبزرگبینی
رهبری نمیخواهم در شرکت خود یک دفتر بهخصوص و شخصی داشته باشم، من باید برای ایجاد ارتباط بهتر با کارمندان و افراد کسب و کار خود، در بین آنها باشم. ما ۹۰ کارمند داریم؛ اگر همه آنها مدیر اجرایی باشند و دنبال دفتر شخصی بگردند، باید اهداف سازمان را فراموش کرد.
همه نقشها در یک گروه مهم هستند، تمام تکههای یک جورچین برای تکمیل آن محاسبه میشوند و ارزشی تقریباً مساوی دارند. البته گفتن این حرف کافی نیست و باید به آن عمل کرد. اگر شما هرروز در حال گفتن سخنان الهامبخش باشید و سپس به دفتر خود بروید و در را ببندید، یک پیام بسیار ناخوشایند به تمام نیروهای سازمان انتقال خواهید داد.
۲-پر کردن اطراف خود با افرادی که «بله قربان» گو هستند
اگر اطراف شما از افرادی که فقط چاپلوسی و تملق میکنند پر شد، باید منتظر ایجاد یک شکست غیر منتظره باشید. این شرایط باعث میشود که بهمرور از بقیه هم انتظار داشته باشید تملقگویی کنند و تحمل هیچ انتقادی را نداشته باشید. این کار نادرست و غلط باعث کاهش بازده در طولانیمدت و شکست سازمان در رسیدن به اهداف اصلی خواهد شد. با ادامه این روند، انتقاد از روال کاری شما حذف خواهد شد.
از کسانی که شمارا به چالش میکشند با آغوش باز استقبال کنید. از افرادی که طرز تفکر متفاوتی نسبت به شما دارند، نظر بخواهید. آنها مواردی را میبینند که شما نمیتوانید ببینید. شمارا از مشکلات و اشتباهاتی آگاه میسازند که روحتان هم از آنها خبردار نیست.
۳-سعی در انجام تمامکارها
همانطور که در راه اندازی کسب و کار خود نمیتوانیم ابرقهرمان باشیم، در رهبری هم نمیتوانیم مسئولیت انجام تمام کارها را بر عهده بگیریم. رهبران هوشمند و قدرتمند آگاهی کاملی از نقاط قوت و ضعفشان دارند، آنها وقت خود را برای کارهای بیهوده تلف نمیکنند و انرژی خود را روی مواردی میگذارند که بیشترین بازده را برای آنها خواهد داشت.
بر کاری که در آن مهارت دارید، تمرکز کنید و با تلاش کردن به بالاترین مهارت در آن کار برسید. وقتی به مواردی میرسید که در آن مهارت لازم را ندارید، سعی کنید با برنامهریزی هوشمند و کار تیمی به نمره قبولی در آن مورد برسید.
۴- جدی بودن بیشازحد
خندیدن فلجکنندهترین موردی که میتواند به شما و اهدافتان ضربه بزند، جدی بودن بیشازحد در محیط کار است. اگر شما در رفتار با دیگران، خود را بیشازحد جدی بگیرید و هر دری را برای ایجاد ارتباط نزدیک افراد با خود ببندید، چیزی جز شکست انتظارتان را نمیکشد. شما باید به کارمندان خود اجازه بدهید چیزی که در ذهنشان است با شما در میان بگذارند.
با شخصیت درونی رسمی خود صلح کنید و به دیگران اجازه بدهید با شما کمی شوخی کنند (البته نه خیلی زیاد).
۵-ساکن بودن
رهبران فرصت ساکن ماندن و تکرار اشتباهات قبلی را ندارند. کسبوکارهای جهانی بهسرعت و بیرحمانه در حال رشد هستند و شما نیز باید مانند آنها از حالت سکون خارج شوید. از اشتباهات خود درس بگیرید و ۱۰ برابر قویتر شوید.
۶. دستکم گرفتن هوش هیجانی
افراد با هوش هیجانی بالا (EQ) قادر به شناخت و مدیریت احساسات خود و افراد اطرافشان هستند. اگر آنها یک انتقاد سازنده از کسی بشنوند و واکنشی نشان بدهند، میتوانند واکنش خود را بهعنوان یک واکنش خوب یا بد تشخیص دهند. آنها میتوانند بهراحتی از ناراحت شدن و آسیب دیدن یک نفر دیگر مطلع شوند و گامهای مؤثر را برای حل این شرایط را انجام دهند. این مهارت زمانی که در یک سازمان بزرگ به کار گرفته میشود، بهطور مستقیم بر درآمد تأثیر خواهد گذاشت.
۷-تقلید
یک راه آسان برای از بین بردن استعدادهای خود این است که تظاهر کنید فرد دیگری هستید. همه باید سعی کنیم قهرمان درون خود را بیدار کنیم و بهترین خود باشیم نه بهترین دیگران. ما هیچوقت نمیتوانیم بهترین مقلد باشیم، ولی میتوانیم بهترین خودمان باشیم.
اگر من برای جلسه بعدی خود تصمیم بگیرم مانند استیو جابز لباس بپوشم، حتما بقیه به من خواهند خندید. سعی کنیم از خود واقعیمان با آغوش باز استقبال کنیم تا بقیه نیز از ما استقبال کنند.
۸- دامن زدن به شایعات بیاساس
رهبران بزرگ از شایعات بیاساس و بیتأثیر که ممکن است به بدنه سازمان صدمه بزند، دوری میکنند. دامن زدن به چنین شایعاتی ناشی از عدم آگاهی و کوچک اندیشی است.
نکتهی دیگر اینکه حتی در نزدیکترین دایره روابط خود از خبرهایی که باعث تحقیر و خرد کردن شخصیت بقیه میشود، دوری کنید. وجود چنین شایعاتی باعث کاهش اعتمادبهنفس کارمندان خواهد شد. شایعات بیاساس و مخرب درباره افراد سازمان را از محل کار خود دور کنید.
۹-انتظار غیر معقول
یکی از کارکنان من خاطرهای درباره رئیس قبلی خود برایم تعریف کرد، او میگفت رئیسش ایمیلهای طولانی برای افراد میفرستاد و درخواست جواب سریع از آنها داشت. پس از دریافت جواب، تا چند روز مخاطب خود را معطل میگذاشت. واقعاً این کار نمیتواند جالب باشد و نشانهای از ضعف، خودشیفتگی و شخصیت بیثبات است.
۱۰- اجتناب از داشتن سرگرمی به هر هزینهای
۱۴ سرگرمی جالب
رهبری بسیار سخت است؛ بهعنوان یک رهبر باید استرس کاری زیادی تحملکنید. رهبری نیازمند صرف ساعتهای زیاد و یک ارتباط گرم و هوشمندانه با افراد است. اگر شما هنگام انجام این کار نتوانید لذت ببرید، چه اتفاقی میافتد.
اینجا جایی است که عشق به کار باید وارد عمل شود. هرقدر من کار خود و افرادی را که با آنها کار میکنم، دوست داشته باشم، باعث حفظ سلامتی و پیشرفت کاری من خواهد شد.
منبع:سلامت
انتهای پیام/