* زنجان که دریاچه ندارد چطور قایقران شدی؟
آمدنم به این رشته کاملا شانسی بود، در یک استعداد یابی کوچکی که به دلیل شرایط فیزیکی در استانم زنجان انجام شد به این رشته آمدم و کم کم سبب شد تا به صورت حرفه ای این رشته را دنبال کنم.
برای اولین بار بود که در شهر انزلی و حین برگزاری اردوهای تیم ملی سوار قایق حرفه ای شدم.البته پیش از این در زنجان یک قایق شکسته داشتیم که در سد 100 متری بود.فقط در حدی بود که داخل آن بنشینیم و تعادل بگیریم و با قایق آشنا شویم.
نحوه آشنایی با همسرتان محسن محمد سیفی چگونه بود؟
من با محسن سیفی همشهری هستیم و کم و بیش همدیگر را می شناختیم ،قبل از بازی های آسیایی اینچئون بیش تر با او آشنا شدم زیرا در بیشتر مراسم هایی که دعوت می شدم با وی بودم. از طرفی بیشتر اردوها در تهران بود و در سلفی که غذا می خوردیم برخوردها بیشتر و در نهایت به ازدواج ختم شد.
هر دوی شما ورزشکار حرفه ای هستید. اینطور زندگی سخت نیست که کم همدیگر رو می بینید؟
برای ورزشکاران حرفه ای زندگی سخت است اما یک هدف با هم انتخاب کردیم و برای به دست آوردنش از خیلی چیزها می گذریم.من و محسن در ماه فقط دو یا سه بار هم را می بینیم اگر مرخصی من به اردوی او نخورد و یا برعکس . اما ما با هم تشکیل خانواده دادیم و از این لحاظ خیلی خوب است و همدیگر را خیلی درک می کنیم.
اهل فوتبال هم هستید؟
اصلا اهل فوتبال نیستم و بین فوتبالیست ها فقط اسم علی دایی و علی کریمی را شنیدم. طالبلو هم فکر می کنم دروازه بان استقلال یا پرسپولیس بود. محسن هم در ایران طرفدار هیچ تیمی نیست اما به شدت علاقه فراوانی به دیدن بازی های خارجی دارد.
با محسن بر سر فوتبال نگاه کردن او و علاقه نداشتن شما دعوایتان نمی شود؟
نه خدا را شکر من اصلا خانه نیستم که بخواهیم بر سر تلوزیون نگاه کردن دعوا کینم. از طرفی هم زمانی که خانه هستم انقدر در اردوها بودیم و تلوزیون نگاه نکردیم من اصلا علاقه ای به تلوزیون نگاه کردن ندارم. اما اگر دعوایمان هم شد قطعا من برنده هستم زیرا من پارو دارم ولی محسن رزمی کار است و تا بخواهد به من نزدیک شود با پارو او را می زنم.
رشته تحصیلیتان چیست و استادها به دلیل ورزشکار حرفه ای بودنتان با شما راه می آیند؟
من دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی در دانشگاه زنجان هستم. استادهای ما از لحاظ غیبت های من کاملا با من راه می آیند و به دلیل اینکه من نمی توانم زیاد سر کلاس بروم به من کمک می کنندو حذفم نمی کنند اما از لحاظ نمره هیچ کمکی به من نمی کنند و هیچ استادی در دانشگاه حتی نیم نمره به من ارفاق نکرده است.
از المپیک به بعد معروف شدی. زندگی پس از المپیک چطور است و آیا مردم در خیابان شما را میشناسند؟
آنقدری که مردم پس از المپیک به من لطف داشتند خیلی بیشتر از تلاش من بود. لطف رسانه ها هم باعث شد هم من و هم رشته ام ببیشتر شناخته شویم و معمولا مردم در خیابان مرا می شناسند. شرایط زندگی ام هم خیلی سخت تر شده زیرا شناخته شده هستم و مردم از من انتظار نتایج بهتر دارند. دیگر فقط خودم نیستم وباید برای مردم هم تلاش کنم نتایج بهتری بگیرم.
درالمیپک ورزشکاران معروف زیادی را دیدید. آیا کسی بود که از دیدنش هیجان زده شوید ؟
من ورزشکاران بزرگ رشته خودم را خیلی دوست داشتم ببینم مثل «اولاف توفته» که از اسطوره های روئینگ است و همچنین خانم « کاترین» که دیدنش بین رویاهای من بودم و حتی با او سر خط رفتم.
البته من حتی خیلی از ورزشکاران بزرگ المپیکی کشور خودمان را هم ندیده بودم مثل بهداد سلیمی ، روزبهانی، رستمی ، حدادی و بسیاری از ورزشکاران المپیکی دیگر را ندیده بودم و در المپیک برای نخستین بار آنها را از نزدیک دیدم.
اگر قایقران نمیشدی استعداد موفق شدن در رشته ورزشی دیگری هم داشتی؟
ورزش دیگری در حد حرفه ای نکردم فقش یک مدت اسکیت کار میکردم و در حد مدارس هم مدال آمادگی جسمانی داشتم.اما بر خلاف محسن اصلا به ورزش رزمی علاقه ندارم و با روحیه من سازگار نیست. هر رشته ای قشنگی خودش را دارد اما سلیقه ها فرق می کند.
از لحاظ مالی ساپورت می شوید؟
ما از بقیه رشته ها از لحاظ مالی خیلی ضعیفتر هستیم زیرا بقیه رشته های ورزشی لیگ داخلی دارند و قرارداد می بندند. ما فقط زمانی که در مسابقات رسمی آسیایی یا جهانی مدال بیاوریم به عنوان پاداش سکه می دهند در غیر این صورت هیچ حقوقی برای ما در نظر گرفته نمی شود.
دوست داری بچه تان رزمی کار شود یا قایقران؟
اگر دختر باشد دوست ندارم رزمی کار شود اما اگر پسر شود اجازه می دهم خودش تصمیم بگیرد ولی ترجیح می دهم قایقران شود.
آیا روزی به مدال المپیک هم می رسید؟
رسیدن به مدال المپیک اصلا کار اسانی نیست و نمی توانم بگویم که اگر من چهار سال کار کنم قطعا به مدال المپیک می رسم. رشته ما یک رشته رکوردی است و کسانی که مدال المپیک دارند حداقل 20 سال سابقه پارو زدن دارند ولی همه تلاشم را می کنم تا روزی به مدال المپیک برسم.
مسابقات آینده و سطح آمادگی ات؟
13 شهریور ماه مسابقات قهرمانی آسیا را در پیش داریم و خودمان را برای آن مسابقات آماده می کنیم.بعد از آن هم بازیهای آسیایی جاکارتا را در پیش داریم.
شما و همسرتان از ورزش حرفه ای خسته نشدید؟
خسته که نشدم زیرا ما به ورزش اعتیاد پیدا کردیم . سختترین روز یک ورزشکار روزی است که از ورزش حرفه ای خداحافظی می کند.
فعلا که من و محسن هدفمان بازیهای آسیایی جاکارتاست ،بعد از این مسابقات بستگی دارد شرایط چطور پیش برود که تصمیم می گیریم خداحافظی کنیم یانه.
اگر بخواهیم خداحافظی کنیم با هم خداحافط می کنیم.البته من متولد سال 1373 هستم و پنج سال از محسن کوچکترم و سابقه ورزشی محسن خیلی از من بیشتر است امامن انقد گذشت دارم که در جوانی همراه با محسن از ورزش حرفه ای خداحافظی کنم.
کی میخوایم یاد بگیریم بهم یا به انتخاب هم به نظرات هم احترام بزاریم
همچین از تمرین شبانه روزی ووووو حرف میزنه انکار فرستادنشون تو ایستگاه فضای بین المللی تمرین ، عجیبه با این همه تمرین تو همه رشته ها ما همیشه ول معظلیم
شما یک روز اگه زیر فشار تمرین های این تیم تونستی دوام بیاری نظرت محترمه
واقعا که