به گزارش خبرنگار
حوزه سینماگروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جواد قارایی مستندساز جوان کشورمان که فضای آثار وی حال و هوایی امیدوارکننده دارد و در جذب مخاطب با این رویکرد موفق بوده، به تعدادی از سوالات خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان در خصوص حال و هوای مستند سازی سینمای ایران، پاسخ داد که در ادامه آن را میخوانید:
فضای مستند شما امیدوارکننده و از لحاظ ساختاری چشمنواز است؛ چرا در مستندهای سینمایی کمتر شاهد این جریان هستیم؟
از طبیعت آموختم امید آخرین چیزی است که می میرد. پس چرا ناامیدی را انتقال دهم؟! در دنیا ظلم و سیاهی و ناامیدی کم نیست اما امید و خوبی هم بسیار است. مشکلات، دغدغه مردم شده و همین امر باعث میشود مردم گاهی جذب فیلمهایی با ژانرها و موضوعات غم انگیز شوند، گاهی هم از سر آرامش و یکنواختی زندگی جذب فیلمهای تکان دهنده می شویم و البته گاهی این نوع موضوعات انسان را به اندیشه فرو می برند و این هم جذابیت را بالا می برد.
همانقدر که این موضوعات گاهی جذاب هستند، امید و زیبایی هم بسیار جذاب است و این تمایل به امید و زیباییشناسی ریشه در روح انسان دارد. اما واقعا هنوز نمیدانم چرا در سینمای مستند جذابیت و ساختارهای چشمنواز بسیار محدود است. شاید ریشه در نگاه سازنده دارد. در ضمن تولید مستندی با چنین فرم زیبایی نیازمند صرف زمان، هزینه و آگاهی زیاد است.
آیا فقط باید به فکر پرداختن به سوژههای سیاسی و تلخ باشیم؟
البته که نه. اما متاسفانه ملت ما به دلایل مختلف و ناخواسته، زیاد از حد سیاسی شده و غافل از آرامش و طبیعت و تاریخ و فرهنگ پیش می رویم. البته که نمایش تلخیها در سینما بیشک شیرینیها را جذابتر و برجستهتر میکند. اما باید توازنی وجود داشته باشد. به نظر من شاید بهتر باشد امید و زیبایی و آرامش بیشتری به موضوعات سینما جاری شود.
آیا آثار مستند سینمایی جسارت کافی برای بیان سوژهها و موضوعات مختلف را دارند؟ چون می گویند فیلم مستند نسبت به داستانی جسارت بیشتری دارد.
بله دارد. خوب جسارتی هم دارد، اما یا در مقیاس ملی پخش نمیشود و یا زیاد ممیزی میشود. مثل مستند «مادرکُشی» که در رابطه با سدسازی و تخریب محیط زیست بود. بنابراین مستندساز امید و انگیزه خود را از دست می دهد و این در حالی است که مستندهای انتقادی در پیشرفت کشور بسیار نقش مثبت و مهمی دارد.
مشکل اساسی مستندسازی ما چیست؟
مشکل اساسی مستندسازی عدم معرفت و شناخت مسئولان و سرمایهگذاران در این بخش است و زمانی که مسئولان شناخت و باوری به مستند نداشته باشند، پس پولی اختصاص نمی دهند. وقتی پول برای مستند نباشد یعنی مستندساز حرفهای در این فضا رشد کمتری دارد و امید و انگیزه کمتر، و عشق در این فیلمسازان رفته رفته کم می رود.
وقتی پول نباشد، مستندساز از زمان و تجهیزات و عوامل حرفه ای نمی تواند استفاده کند. وقتی پول نباشد هرگز شاهد تولیدات فاخر در بخش مستند نخواهیم بود. هرچند گاهی برای برخی پول هم بوده اما تولید فاخری نداشتند و اینجا از نبود عشق و تخصص در مستندساز ضربه خوردیم.
در سالهای اخیر آیا به بخش پژوهش به خوبی توجه میشود؟
پژوهش مهمترین بخش تولید فیلم مستند است. پژوهش خوب به سه عامل بستگی دارد، زمان، عشق و تخصص فیلمساز و سرمایه. هر کدام کم باشد، پژوهش ناقص است. احساس میکنم پژوهش در مستندسازی ما خیلی قوی نیست.
آیا جدیداً و پس از اتمام «ایرانگرد» قصد ورود به فضای سینما را ندارید؟
هیچ فیلمسازی را نمی شناسم در دنیا که حاضر باشد، برای یک تولید سینمایی بگوید حاضرم به خاطر ساخت این فیلم از جانم بگذرم. اما من گفتم و در مصاحبه هایم با شبکه ها و خبرگزاریهای مختلف وجود دارد. شما مرا می شناسید و می دانید در طول تولید «ایرانگرد» چه بلاها و سختی هایی کشیدم. از پارگی دیسک گردن و کمر تا پارگی پرده دیافراگم و شکستن انگشت دست و پایم و تا همین پارگی رباط صلیبی زانوی راستم در حین تولید که مرا ۹ ماه خانه نشین کرد. اما گفتم اگر باز هم این اتفاقات برایم بیفتد، به راهم ادامه میدهم. اکنون میگویم تنها آرزوی من این است که پس از «ایرانگرد» مجموعه مستند فاخر ۷ قسمتی بلند به نام «مردمان طبیعت ایران» را تولید کنم و حاضرم برای تولید این مجموعه از جان شیرینم بگذرم.
اما کیست که مرا یاری کند؟ «ایرانگرد» تا امروز دشوارترین و به گفته هموطنان و برخی مسئولان جذابترین مستند در تاریخ ایران بوده. هرچند خودم نمره بالایی به این مجموعه نمی دهم. برای هر مجموعه صدهزار کیلومتر سفر کردیم و سختی های بسیار از جمله دوری از خانه و خانواده و سفرهای طاقت فرسا داشتیم. سرما و گرمای شدید، گرسنگی و پیمایشهای پیاده بسیار سخت در کوه و بیابان، خطرات بی شمار را تجربه کردیم و تا پای جان پیش رفتیم و بارها مرگ را با چشم دیدیم. این یعنی عشق به ایران و ایرانی، حالا با این عشق و تجربه و تخصص بهترین افراد، حاضرم برای تولید مجموعه مستندی به نام «مردمان طبیعت ایران» با بالاترین کیفیت و در حد بین المللی از ایرانمان تولیدی فاخر داشته باشیم تا ایران و ایرانی را به جهانیان به شایستگی معرفی نماییم.
طرح این مستند در حال حاضر در چه مرحلهای قرار دارد؟
طرح را زمان دکتر ضرغامی تحویل معاونت دادم. دکتر دارابی موافق بودند اما در همان زمان ریاستشان به اتمام رسید. زمان معاونت دکتر پورمحمدی هم طرح را ارائه کردم ایشان هم موافق بودند اما خیلی زود ایشان هم رفتند. دکتر میرباقری اکنون معاونت سیما را بر عهده دارند اما هنوز موفق به برگزاری جلسه با ایشان نشدم. من فقط به پیشرفت و معرفی هرچه بهتر ایران و ایرانی به جهان فکر میکنم و نه چیز دیگر. هر مسئولی کمک کند تا این مجموعه تولید شود، دستش را می بوسم. این مجموعه را به شکلی طراحی کردهام و به شکلی تولید خواهم کرد که جهان از وجود ایران و ایرانی بر روی کره زمین افتخار کند، اما افسوس که جوانی و عشق و اشتیاق در من زمانی دارد و زمان به سرعت در حال گذر است و افسوس که برای برخی فیلمهای سینما تا بیست میلیارد تومان هزینه می کنند و فقط دو میلیارد فروش می کنند و من هنوز اندر خمِ تولید «ایرانگرد» با بودجه کم و مشکلات فراوانم.
به امید روزی که یک مسئول یا یک سازمان دلسوزانه پیش بیاید و دستم را بگیرد و حمایت کند تا مستند بی نظیر «مردمان طبیعت ایران» متولد شود. این مجموعه بی شک دشوارترین و جذابترین تولید سینمایی تاریخ مستند کشور خواهد بود. یک ریال از پول بیت المال را هرگز از بین نمیبرم و جانانه تا ریالی که گرفتهام، صرف تولید کرده و می کنم و تا آخر عمر چنین خواهم کرد.
گفتگو از اشکان منصوری
انتهای پیام/