به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چندی پیش مرد جوانی به اداره پلیس مراجعه کرد و به مأموران گفت: وکیل همسر سابقم به بهانه گرفتن مهریه با دو مأمور قلابی آمد و من را بهزور با خود بردند و مورد ضربوشتم قرار دادند. او در ادامه به مأموران گفت: مدتی پیش از همسرم مریم جدا شدم، طبق قانون قرار شد ٣٠ درصد از مهریه را بهصورت نقدی و مابقی را قسطی پرداخت کنم. مریم چند بار از طریق وکیلش برای من پیغام فرستاد که هرچه زودتر ٣٠ درصد از مهریهاش را پرداخت کنم؛ اما چون در شرایط مالی خوبی نبودم نتوانستم ٣٠ عدد سکه را تهیه کنم. تا اینکه یک روز هنگامی که از محل کارم خارج شدم، افشین، وکیل مریم، با دو مرد که خود را مأمور معرفی کرده بودند و یکی از آنها اسلحه به دست داشت، سر راه من آمدند و دستبند به دستهایم زدند و با زور من را سوار ماشین کردند و با خود به طرف بام تهران بردند؛ آنجا در محلی خلوت من را از ماشین پیاده کردند و از من خواستند پول ٣٠ عدد سکه را همانجا به آنها بدهم، هنگامی هم که مقاومت کردم، من را زدند، کمی بعد که متوجه شدند پولی ندارم که به آنها بدهم، دو مردی که خود را مأمور جا زده بودند، محل را ترک کردند و وکیل مریم من را به اداره پلیس ولنجک برد و با حکم جلبی که در دست مریم بود، من را به مأموران پلیس تحویل داد. بهاینترتیب مأموران کار خود را برای رسیدگی به این پرونده آغاز کردند، آنها در تحقیقات اولیه متوجه شدند افشین به دروغ خود را وکیل معرفی کرده است و هیچگونه مدرک و سابقهای در زمینه وکالت و حقوق ندارد. افشین که منکر آدمربایی شده بود، به مأموران گفت: این مرد دروغ میگوید، من او را ندزدیدهام.
آنها در ادامه تحقیقات از مریم بازجویی کردند، او به مأموران گفت: مدتی پیش برادرم با افشین که خود را وکیل دادگستری معرفی کرده بود، آشنا شد و چون میدانست من در حال جداشدن از نادر، همسرم، هستم، او را به من معرفی کرد. او در زمینه حقوقی به من مشاوره داد و از من هشت میلیون تومان گرفت تا وکیلم باشد. بعد از آن هنگامی که همسر سابقم مهریه من را نداد، پیشنهاد داد با دو مأمور او را بازداشت کنیم تا همسر سابقم مجبور شود مهریه را پرداخت کند؛ موافقت کردم و حکم جلب نادر را گرفتم. افشین روز حادثه با من تماس گرفت و گفت با حکم جلب به کلانتری مراجعه کنم، هنگامی که به کلانتری رفتم، افشین، همسرم را به مأموران تحویل داد و محل را ترک کرد. من نمیدانستم که آنها مأمور واقعی نیستند و فقط شوهرم را تا مقابل در کلانتری آوردهاند. مریم ادامه داد: افشین خود را به ما وکیل معرفی کرده بود و با اطلاعاتی که در این زمینه داشت، هرگز فکر نمیکردم دروغ گفته باشد.
بهاینترتیب با توجه به گفتههای شاکی و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه افشین صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. پس از قرائت کیفرخواست، شاکی در جایگاه ایستاد و بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد. سپس افشین در مقابل قضات ایستاد و گفت: من وکیل نیستم و هرگز خود را وکیل معرفی نکردهام. او در پاسخ به این سؤال که چرا هشت میلیون تومان از مریم گرفتهای، گفت: مدتی پیش هشت میلیون تومان به مریم داده بودم و آنها آن را به من پس دادند.
بعد از آن مریم در جایگاه ایستاد و گفت: افشین دروغ میگوید، او از روز اول خود را به ما وکیل دادگستری معرفی کرد، برای همین هم از من هشت میلیون تومان پول گرفت. با پایان گفتههای متهم و شاکی، وکیل متهم در جایگاه حاضر شد؛ او دفاعیات خود را از متهم انجام داد و سپس ختم جلسه از سوی رئیس دادگاه اعلام شد. با پایان جلسه رسیدگی قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
منبع:روزنامه شرق
انتهای پیام/