با عرض سلام خدمت برو بچ
واقعا دردناکترین اتفاقی هست که برای این دو پسر افتاده خیلی بده چهار تا دوست کنار هم بعد ...وای تصورشم دردناکه واقعا خیلی متاسفم خدا به خانوادشون صبر بده
واقعا این داستان بهترین داستان و دردناک ترین درد دنیا بود. توی یه کویر و چهار تا رفیق.
تو این جامعه مرام و معرفت رفاقتهاخیلی کم هستش.... من سامان و دانیال را ستایش میکنم که هنوز با اینکه سه ساله گذشته ولی رفیق هاشون رو از یاد نبردند درسته از دست دادن دوست به هر صورتی که باشه سخته درک تون میکنم واسه خودمم اتفاق افتاده.. یه بغض سنگین هر دوتاشون داشتن هم تو حرف زدنشون هم نگاهشون...
قسمت این بوده مازیار و رامین عزیز در این دنیا نباشن و باعث شد من برای اولین بار از ته دل گریه کنم امیدوارم خانواده رامین و مازیار این دو قهرمان سامان و دانیال را ببخشن درسته تقصیر این دو نبوده
اون دو تا مردن مرگشون سخت بوده این دو تا که زنده موندن از مردنم براشون سخت تره چون یه عمر تلخ، حرف مردم و تصور اون سفر دردناک و خاطراتی که باهم داشتن
من واقعادرک تون میکنم (دوست داره این دو قهرمان بزرگ سامان و دانیال جان محمدی از ورامین )
خوشحالم ایرانیم چون مردمانی قهرمان از جنس خاک دارم
و به خود میبالم که ایرانی همدل و دلسوزم
قصه ان چهارنفر وکویر قصه تاثیر گذاری بود امیدوارم بعداز این سامان ودانیال عزیز ازاین استرس راحت بشن چون ممکن بود این اتفاق عکسش بیفته.برای خوانواده رامین و مازیار عزیز هم طلب صبر دارم
واقعا این داستان بهترین داستان و دردناک ترین درد بود توی یه کویر و چهار تا رفیق واقعا توی این جامعه مرام و معرفت این طوری کم پیدا نمیشه
من سامان و دانیال را ستایش میکنم در این درد.... و درکشان میکنم از دست دادن دوست به هر صورتی که باشه... نباید سامان و دانیال خود را مقصر بدانند چون خود هم در آن شرایط سختی میکشیدند
امیدوارم از این دوستی های زیبا درس بگیریم و امیدوارم خانواده رامین و مازیار جان این دو را مقصر ندانند
رفاقت این چهار نفر زیبا ترین رفاقت دنیابود و باعث شد برای اولین بار من از ته دل گریه کنم
محمدی از ورامین
سلام این بچه ها باید اولین کاری که میکردن باد لاستیکارو کم میکردن .دیگه لاستیک با گل درگیر میشد یا لباس و پارچه هایی که تو ماشین داشتنو از توی رینگای ماشینشون رد میکردن و گره میزدند تا پارچه بیشتر کمک کنه که لاستیک لیز نخوره تو گل .یا رکابای پرادو رو باز میکردن میزاشتن زیر چرخها تا توو گل فرو نره . کفی های ماشین جنسشون لاستیکیه اگر توی روز آتیش میزدن دود شدید ایجاد میکردن تا معدنچی تو معدن نمک بفهمه بیاد کمکشون یا لاستیک زاپاسو آتیش میزدن.یا میله جک ماشینو از تو رینگی که بیشتر توی گله رد میکردن میله توی چرخش رو زمین قرار میگیره و پله پله خارج میشدن و.... عکس پرادوشون تو سایتها هست ببینید متوجه میشید .خدار رحمتشان کند .
سلام و عرض ادب دارم خدمت تمام عوامل و دست اندر کاران برنامه ی زیبای ماه عسل قصه ی آن ۴ نفر و کویر قصه ی بسیار زیبا و تاثیر گذاری بود خیلی متاثر شدم برای سامان و دانیال و برای دو دوستشان مازیار و رامین
به نظر مت خانواده ی این دو عزیز تباید از دست سامان و دانیال ناراحت باشن چون میتونست این دو نفرم سرنوشتی مثل مازیار و رامین داشته باشن اما خداوند اینجور خواست که این دو زنده بمانند و اون دو عزیز از دست بروند .مهسا هستم از اصفهان
واقعا دردناکترین اتفاقی هست که برای این دو پسر افتاده خیلی بده چهار تا دوست کنار هم بعد ...وای تصورشم دردناکه واقعا خیلی متاسفم خدا به خانوادشون صبر بده
تو این جامعه مرام و معرفت رفاقتهاخیلی کم هستش.... من سامان و دانیال را ستایش میکنم که هنوز با اینکه سه ساله گذشته ولی رفیق هاشون رو از یاد نبردند درسته از دست دادن دوست به هر صورتی که باشه سخته درک تون میکنم واسه خودمم اتفاق افتاده.. یه بغض سنگین هر دوتاشون داشتن هم تو حرف زدنشون هم نگاهشون...
قسمت این بوده مازیار و رامین عزیز در این دنیا نباشن و باعث شد من برای اولین بار از ته دل گریه کنم امیدوارم خانواده رامین و مازیار این دو قهرمان سامان و دانیال را ببخشن درسته تقصیر این دو نبوده
اون دو تا مردن مرگشون سخت بوده این دو تا که زنده موندن از مردنم براشون سخت تره چون یه عمر تلخ، حرف مردم و تصور اون سفر دردناک و خاطراتی که باهم داشتن
من واقعادرک تون میکنم (دوست داره این دو قهرمان بزرگ سامان و دانیال جان محمدی از ورامین )
خوشحالم ایرانیم چون مردمانی قهرمان از جنس خاک دارم
و به خود میبالم که ایرانی همدل و دلسوزم
من سامان و دانیال را ستایش میکنم در این درد.... و درکشان میکنم از دست دادن دوست به هر صورتی که باشه... نباید سامان و دانیال خود را مقصر بدانند چون خود هم در آن شرایط سختی میکشیدند
امیدوارم از این دوستی های زیبا درس بگیریم و امیدوارم خانواده رامین و مازیار جان این دو را مقصر ندانند
رفاقت این چهار نفر زیبا ترین رفاقت دنیابود و باعث شد برای اولین بار من از ته دل گریه کنم
محمدی از ورامین
به نظر مت خانواده ی این دو عزیز تباید از دست سامان و دانیال ناراحت باشن چون میتونست این دو نفرم سرنوشتی مثل مازیار و رامین داشته باشن اما خداوند اینجور خواست که این دو زنده بمانند و اون دو عزیز از دست بروند .مهسا هستم از اصفهان