به گزارش خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یکی از فیلمهایی که این روزها بر پرده سینماها خودنمایی میکند، فیلم «نهنگ عنبر 2» است که بار دیگر سامان مقدم کارگردان فیلم با نگاهی دیگر و متفاوت از قسمت اول آن که سال پیش در سینماها اکران شده بود، ساخته است.
استقبال چشمگیر مخاطبان از «نهنگ عنبر 1» باعث شد که قسمت دوم این فیلم نیز ساخته شود، اما نهنگ عنبر دو چگونه فیلمی است؟
با گذشتن همان دقایق اولیه از فیلم، می توان مطمئن شد که قسمت اول این فیلم سینمایی به لحاظ کیفیت در درام، داستانگویی و کمدی موقعیت، بر این قسمت از فیلم ارجحیت دارد.
این فیلم برای مخاطب تازگی ندارد؛ چرا که ما همان گریم قسمت اول را بر روی صورت بازیگران میبینیم و طراحی فضا و صحنه و ... همه شکل ثابت قسمت قبلی را دارند و حتی طرز دیالوگگویی بازیگران فیلم نیز تغییری نکرده است. در این قسمت تنها شاهد تغییراتی در روند داستان هستیم که البته آن هم در حد جزئیات است و موضوعاتی در خرده پیرنگهای داستان تغییر یافته است.
این تغییرات جزئی در مواقعی فکر شده نبوده و در منطق قسمت اول داستان خلل وارد کرده است. برای مثال در قسمت دوم این فیلم شاهد حضور کاراکتری به نام «شهاب» با بازی حسام نواب صفوی بودیم که در قسمت اول، حضور نداشت و به دلیل حضور پررنگی که در این قسمت از قصه داشت؛ خط منطقی روایی داستان را دچار مشکل میکرد. به این مفهوم که اگر حضور این فرد در زندگی رویا تا این حد مهم بود و ارژنگ نیز به دلیل توجه رویا به شهاب، از او تنفر داشت و به یکی از گره های اصلی زندگی این دو تبدیل شده بود، پس چرا در قسمت اول خبری از شهاب نبود و حضورش رنگی نداشت.
توجه به این نکته اهمیت دارد که قسمت دوم یک فیلم سینمایی باید در خدمت قسمت اولیه آن باشد و با حفظ منطق و موقعیت های قسمت پیشین، به روایت داستان تازه تر بپردازد.
«نهنگ عنبر 2» از زمان ازدواج ارژنگ و رویا آغاز میشود که با هم به سمت مجلس عروسی خود در حرکتند و با بازگویی گذشته، به موقعیت خاطراتشان پرتاب میشویم و در تمام طول فیلم شاهد رفت و برگشتهایی هستیم که در موقعیتهایی درست و در موقعیتهایی به اشتباه اتفاق میافتد.
«نهنگ عنبر 2» با این که در موقعیتی درست آغاز میشود، اما سکانس پایانیاش خیلی قوی نیست و با تصادف ارژنگ به پایان می رسد که باعث می شود مخاطب از صحنه های کمدی به لحظه ای تراژیک پرتاب شود. احتمال دارد چنین اتفاقی کمی مخاطب را اذیت کند.
اما می توان گفت که سامان مقدم برای باری دیگر توانایی فیلمسازیاش در ژانر کمدی را اثبات کرده است و با این که فیلمی با لحن طنز ساخته است؛ اما بر خلاف بسیاری از فیلمهای کمدی دیگر به ابتذال کشیده نشده. میتواند مخاطب را با خود تا دقیقه آخر فیلم همراه سازد و در موقعیت های کمدی او را به راحتی بخنداند و باعث شود که مخاطب راضی از سالن بیرون بیاید.
به لحاظ بازیگری نیز بهترین بازی فیلم را می توان متعلق به ویشکا آسایش دانست که با ظرافت هرچه تمام تر شخصیت نقش خود را به درستی القا کرده است. البته نمیتوان توانایی بازیگری رضا عطاران و مهناز افشار را نیز نادیده گرفت و در نهایت میتوان گفت که فیلم از لحاظ بازیگری در نقطه خوبی ایستاده است و هر کدام از بازیگران فیلم به تنهایی می توانند باعث جذب مخاطب به سالن سینما شوند.
یادداشت از ملیکا نصیری
انتهای پیام/