به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، هدایت آن هلیکوپتر 214 معروف را دو خلبان بر عهده داشتند، امیر سرتیپ محمد انصاری، فرمانده وقت نیروی هوانیروز و خلبان ملکوتی. در آستانه سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، خبرنگار ما پای صحبتهای خلبان محمد انصاری نشست تا او از آن لحظههای تاریخ ساز بگوید.
شما در زمان رحلت حضرت امام(ره) فرمانده هوانیروز کشور بودید، خبر تلخ درگذشت امام را چه کسی به شما اطلاع داد؟
همیشه مرزهای کشور و حراست از آن امری مهم است، آن زمان هم به دلیل این که ما تازه قطعنامه را پذیرفته بودیم شرایط مرزها خاص تر بود، من مشغول بازدید از کرمانشاه و مرزهای غربی بودم که چند روزی از جدی شدن بیماری امام میگذشت و به دلیل این که در ماموریت بودم مانند بسیاری از مردم خبر را از رادیو شنیدم و سراسیمه به تهران بازگشتیم. وقتی من رسیدم پیکر را به مصلی آورده بودند. فکر خوبی هم بود همه علاقه مندان به امام این فرصت را داشتند که بیایند و وداع کنند.
اگر اشتباه نکنم ابتدا اصلا قرار نبود پیکر امام را با هلیکوپتر انتقال دهند.
قبل از هر چیز باید بگویم امام تنها رهبر سیاسی جهان بود که جمعیتی که برای استقبال از او در سال 1357 آمدند نه تنها در هنگام بدرقه ایشان به خانه ابدی کمتر نشده بود بلکه به مراتب بیشتر شده بود این را من به عنوان کسی مدعی میشوم که از بالا و با پروازهای متعدد جمعیت را از صبح روز تشییع رصد میکردم و تنها دلیل آن هم نوع خاص معنویت و صمیمیت و صداقت ایشان با مردم بود.
همان طور که اشاره کردید ابتدا قرار بود پیکر با تریلی حمل شود و با هماهنگی که با مرحوم سیداحمد آقا و دیگر بزرگان کشور داشتیم قرار شد ما در هوانیروز آماده باشیم و تریلی را همراهی کنیم و اگر مشکلی پیش آمد وارد صحنه شویم. از طرفی مسائل امنیتی را هم باید در نظر میگرفتیم که ملاحظات جدی وجود داشت بخصوص درباره منافقین که ممکن است بخواهند اقدامی انجام دهند، برای همین اگر اشتباه نکنم یک تریلی اصلی و یک تریلی شبیه سازی شده و فرعی تدارک دیده شد.
شما تنها در هلی کوپتر بودید یا خلبان دیگری هم همراه تان بود؟ تخصص اصلی من هلیکوپترهای کبرا و CH-47 Chinook بود ولی ما به دلایل مختلف از هلیکوپتر 214 می خواستیم استفاده کنیم برای همین یکی از خلبانان برجسته و بامهارت این هلیکوپتر یعنی خلبان ملکی هم حضور داشت و جالب است که او وقتی پیکر امام وارد هلیکوپتر شد مثل ابر بهار گریه میکرد که من به مانده بودم چگونه به ایشان بگویم خدا حفظت کند، ولی واقعا الان وقت این اشک ها نیست اما از طرفی هم نمی شد بگویم ایشان واقعا تحت تاثیر بودند مثل تمام مردم اما شرایط هم خیلی حساس و سخت بود.
چه شد که شما وارد عمل شدید؟ شرایط داشت خوب پیش رفت، تریلی به راهش ادامه می داد، اما نزدیکهای صالح آباد دیگر ازدحام جمعیت غیرقابل باور بود و با توجه به بی نظمیهای موجود با همفکری که با بزرگان کشور و سیداحمد آقا انجام شد به این نتیجه رسیدیم که ما وارد عمل شویم، واقعا دشوار بود، خلبان ملکوتی ماند داخل هلیکوپتر و ما رفتیم پایین و کمک کردیم پیکر را بیاوریم...
برخی هنوز هم میگویند چند هلیکوپتر بوده است؟
نه فقط ما بودیم، وقتی به مقصد رسیدیم توصیف جمعیت و شدت عزاداری مردم در کلام نمیگنجید، این که میگویند چند هلیکوپتر بوده به این دلیل است که من چندبار برای این که شرایط را ارزیابی کنم به محل فرود نزدیک میشدم و دوباره اوج میگرفتم و در نهایت وقتی اقدام به فرود نهایی کردیم متاسفانه تیم کمیته که قرار بود جمعیت را دور نگه دارد اول از همه خودشان از خود بیخود شدند و به سمت هلیکوپتر آمدند و در چشم بر هم زدنی هلیکوپتر محاصره شد و آنچه نباید رخ میداد اتفاق افتاد و درهای هلیکوپتر کنده شد و پیکر امام روی دست رفت. من در جنگ بارها و بارها پرواز کردم عملیات های مختلف، اما این پرواز دشوارترین پرواز من از هر نظر بود.
منبع:جام جم