به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرکز پژوهشی آرا در کتاب " گزارش راهبردی چالش های نظام تأمین اجتماعی در ایران " که توسط اندیشکده سرآمد گردآوری شده است به بررسی نظام تامین اجتماعی و چالش های به وجود آمده برای این سازمان میپردازد.
در این گزارش راهبردی آمده است: نخستین چالش پیش روی این سازمان مبحث، مصارف و منابع در صندوقها می باشد؛ درحالی که در یک صندوق متوازن باید یکسوم منابع به درمان، یکسوم به هزینه های مستمریبگیران حال و یکسوم برای مستمریبگیران آینده ذخیره شود؛ وضعیت موجود سازمان و همچنین جهت حرکت روندها نشان میدهد میزان ذخیره اندک است و نشاندهنده نزدیک شدن به نقطه خطر است و یک شوک سیاسی و اقتصادی ناشی از اوضاع داخلی و یا حتی منطقهای میتواند این تعادل ضعیف و ناپایدار را در فرآیند منابع و مصارف سازمان تأمین اجتماعی بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
مؤلفههای تسریعکننده نقطه سربهسر عبارتند از:
جمعیت کشور در سالهای دهه 60 رشد چشمگیری داشته است. این تکانه جمعیتی برخلاف تصور اولیه که میتوانست برای صندوقهای بیمهای فرصتساز باشد است، با سوءمدیریت، تبدیل به چالشی جدی برای صندوقهای بیمه شد، چراکه جامعه توان محدودی برای اشتغالزایی دارد و انباشتهشدن تقاضا برای کار به فشارهای سیاسی و اجتماعی، تبدیل شد؛ فشارهایی که توان صندوقهای بیمهای را تهدید و محدود نموده است.
در حال حاضر بر اساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در بهار 94 با رشد 1.4 درصدی به 12.2 درصد رسیده است. شمار رسمی بیکاران هم به 3 میلیون و 149هزار نفر رسیده است. در واقع بر اساس این آمار 1.8 میلیون جوان بیکارند. باید توجه کنیم که افزایش منابع درآمدی سازمان تأمین اجتماعی ارتباط مستقیمی با نگهداشت و افزایش سطح اشتغال دارد؛ از اینرو، مقوله افزایش بیکاری در کشور چالشی بزرگ برای سازمان تأمین اجتماعی است.
یک حالت نامطلوب در سازمان تأمین اجتماعی، ورودیهای متفاوت با خروجیهای یکسان و یا خروجیهای یکسان با ورودیهای متفاوت است؛ که این امر با قاعده عدالت مغایرت دارد. در بخش بیمهشدگان، تنوع و تعدد نظامهای بازنشستگی در هیچ کشوری به اندازه ایران نیست، بهطوریکه در حال حاضر در صندوق تأمین اجتماعی تقریباً بیش از ١٥ حالت بازنشستگی وجود دارد، همچنین تنوع و تعدد سن و تنوع و تعدد در سوابق بازنشستگی نیز دیده میشود. علاوه بر این نقلوانتقال کسورات بازنشستگی از صندوقها و دستگاههای دولتی به سازمان تأمین اجتماعی کاملاً با اصل عدالت در تضاد است.
ضعف نظام آماری و اطلاعاتی، ضعف نظام محاسبات بیمهای و تصمیمگیری در خارج از قلمرو سازمان از جمله نقاط ضعف تاریخی در فرآیند نظام تصمیمسازی و تصمیمگیریِ این سازمان است.
ضعف اطلاعات و عدم بهکارگیری اصول جدید در سازمان تأمین اجتماعی، امروز این سازمان را در رابطه با یافته های جدید صنعت بیمه با چالشهای جدی روبهرو میکند. در این راستا تنظیم حق بیمههای صحیح به لحاظ آماری از اساسیترین اموری است که میتواند تسهیلات لازم را بهمنظور اجرای برنامههای بیمههای اجتماعی فراهم سازد و فقدان آن، امکان توسعه و اجرای سیاستهای علمی را از سازمان میگیرد.
گستردگی عملیات سازمان تأمین اجتماعی و فراگیر بودن قلمرو کاری آن سبب شده است هرگونه تغییرات در حوزههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... کشور اثرات مستقیم و غیرمستقیمی بر عملکرد این سازمان برجای گذارد و بسیاری از این متغیرها خارج از کنترل مدیریت آن قرار دارد.
از طرفی میزان کنترل و تأثیرگذاری سازمان بهعلت فقدان یک راهبرد تدوینشده بر بسیاری از متغیرهای دیگر از جمله قوانین و مقررات، مصوبات مجلس و دولت، رفتار شرکای اجتماعی و... بسیار محدود است، حال آنکه همه عوامل بهشدت بر عملکرد و کار این سازمان تأثیر جدی میگذارند.
مهمترین نهادهایی که بهصورت برونزا به لحاظ پشتوانه های قانونی، فشارهای سیاسی و اجتماعی و... میتوانند اثرات مثبت یا منفی در اهداف و مأموریتهای این سازمان داشته باشند، عبارتند از: شرکای اجتماعی، دولت، مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و قوه قضاییه.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/