به گزارش خبرنگار حوزه حقوقی- قضایی گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سومین دادگاه متهمان پرونده نفتی ساعت 9:40 دقیقه صبح امروز با قرائتی از قرآن مجید به ریاست قاضی مقیسه با حضور متهمان، وکلای پرونده، نماینده دادستانی و خبرنگاران به صورت علنی آغاز شد.
در ابتدای جلسه قاضی مقیسه ماده 354 قانون آئین دادرسی کیفری را از حیث رعایت نظم دادگاه به حاضران ابلاغ کرد، همچنین مواد 352 و 353 و 358 قانون آئین دادرسی به حاضران در جلسه دادگاه تفهیم شد.
قاضی دادگاه مجدد کیفر خواست پرونده را قرائت کرد.
وی خطاب به شمس گفت: آقای شمس دفاعیات خود را بر اساس اتهام فساد فی الارض از طریق مشارکت در اخلال در نظام اقتصادی با علم به ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی و تشکیل شبکه مجرمانه برای جعل، کلاهبرداری، پولشویی، مشارکت در کلاهبرداری از شرکت ملی نفت و شرکت نفتی HK به مبلغ یک میلیارد و 200 میلیون یورو با استفاده از اسناد مجعول گشایش در بانک اس تی دی بنکر دفاع کنیم.
شمس خطاب به قاضی گفت: درخواست دارم وکیلم به دفاع از بنده بپردازد.
هنوز دقایقی از آغاز دادگاه نگذشته بود که وکیل مهدی شمس از دادگاه درخواست وقت برای ادای پاره ای از توضیحات کرد.
این فرد مدعی شد علت تشکیل این پرونده باز نگشتن پولهای حاصل از فروش نفت بوده است.
وی افزود: فراموش نکنیم که اینها نفت را در زمانی فروختند که شرکت نفت در آن زمان توان فروش نفت را به خاطر تحریمها نداشته است.
وکیل مهدی شمس گفت: اگر عواید حاصل از فروش نفت به کشور باز میگشت هیج وقت این پرونده مفتوح نمی شد و جرم هم واقع نشده بود.
قاضی مقیسه گفت: براساس اطلاعات به دست آمده متهمان یک شبکه سازمان یافته برای جرم تشکیل داده اند و براساس آنچه در پرونده است این ها شبکهای عمل کرده و با همکاری افرادی اقدام به انجام این اعمال مجرمانه کرده اند.
وی افزود: آقای شمس حرف از عافیت طلبها میزنند که امروز در دادگاه نیستند. خب اگر ایشان آنها را میشناسند اعلام کنند تا احضار شده و بازجویی شوند.
قاضی شعبه رسیدگی کننده گفت: این ها بیشتر شبیه همان شعارهایی است که در رسانهها مطرح میشود.
وی ادامه داد: نظام با کسی تعارف ندارد و با هر کسی که ذرهای به این باند سازمان یافته کمک کرده باشد، برخورد کرده است.
فلاحتی، وکیل شمس در پاسخ به اظهارات هفته گذشته نماینده دادستان گفت: منشأ این مسئله تحریمی است که توسط دشمنان ملت شریف ایران تحمیل شد و اگر تحریم نبود، یقینا این پرونده تشکیل نمی شد. بر فرض تشکیل این پرونده، اگر در معامله صورت گرفته بین دو شرکت، پول بر می گشت نه آقایان شاکی بودند و نه مدعی العموم می توانست طرح دعوا کند. پس در واقع اگر جرمی هم واقع شده به خاطر عدم پرداخت پول به دولت جمهوری اسلامی است. اگر وزارت نفت می توانست قانونی معامله کند، نیاز به اصحاب این پرونده نداشت. به ویژه اینکه وزارت نفت قانون و مقررات خاص دارد و شخص نمی تواند با دولت معامله کند بلکه باید یک شرکتی باشد تا نفت بخرد و وجه را به دولت برگرداند.
وی افزود: در اینجا یک شرکتی از شرکت HK خرید کرده و موظف بوده پول را برگرداند اما به هر دلیل برنگردانده که بررسی آن وظیفه دادسراست. ثانیا قضیه نفت به تنهایی نیست، پول نقدی که وزارت نفت به برخی متهمان داده و او نتوانسته ماموریت خود را انجام دهد، چه ربطی به موکلان ما دارد. اینها اطلاعی نداشتند. این ها بچه های نظام و انقلاب هستند. باندی در بساط نیست که بخواهد همدست بشوند تا مال ممکلت و بیت المال را تصرف کنند.
قاضی در واکنش به این صحبت ها گفت: بنا نیست شعار بدهید و رجز خوانی کنید. هیچ حزب اللهی نیستند. محتویات پرونده و بررسی های مدعی العموم نشان می دهد اینها شبکه سازمان یافته ای هستند که از ابتدا با دسیسه، یک شبکه سازمان یافته با تعدادی از افراد در داخل که تحت بازجویی قرار گرفتند و پرونده شان مطرح است، تشکیل دادند.
وی افزود: شمس می گفت عافیت طلبان کنارند و ما محاکمه شدیم که درست نیست. اگر وجود دارد، معرفی کنید. تشکیلات و نهادهای امنیتی نظام به این رسید که اینها مرتبط دارند. مرتبطان را احضار کردند از جمله مدیر شرکت نیکو و مدیر وقت بانک مسکن که تفهیم اتهام و برخورد شده است. وزرای سابق و هر کس کوچکترین قدمی در جهت کمک به این باند کرده احضار شدند و برخورد شده و می شود و نظام تعارفی با کسی ندارد.
قاضی به وی گفت: اصلا به یاد دارید که جلسه قبل چه دفاعیاتی از خود کردید.
شمس در پاسخ به قاضی گفت: جلسه قبل مسائلی مطرح شد که بنده از آنها اطلاع نداشتم.
قاضی بیان داشت: چگونه وکیل شما میداند و از پرونده اطلاع دارد اما شما نمیدانید.
فلاحتی مهدی شمس از دفاع از موکلش بیان داشت: اگر قضیه بازگشت پول نبود به هیچ وجه این پرونده تشکیل میشد با فرض اینکه این پرونده تشکیل شده اگر در معامله بین شرکت نفت و متهمان این پرونده پول باز میگشت نه شرکت نفت میتوانست شکایتی داشته باشد و نه جرمی رخ میداد پس جرم به واسطه عدم پرداخت پول به دولتی اسلامی تشکیل شده است.
وی افزود: حال که پول پرداخت نشده دادستانی به پرونده ورود پیدا کرده است اگر شرکت نفت میتوانست مطابق قانون نفت بفروشد و معامله داشته باشد نیازی به اصحاب این پرونده نبود با توجه به اینکه شرکت نفت در رابطه با قراردادهای نفتی دارای ضوابطی است و شخص عادی نمیتواند نفت بخرد در نتیجه باید شرکتی وجود داشته باشد.
وکیل شمس ادامه داد: یک شرکت نفت را از شرکت HK خریداری کرده و بنا به دلایلی که میتواند کلاهبرداری و یا تحریم باشد پول برگشت داده نشده است و در اینجا باید متذکر شد که فقط قضیه فروش نفت نیست بلکه پول نفتی است که به افرادی داده است که به پیمانکاران داده شود. حال امروز این کار صورت نگرفته است چه ربطی به موکل بنده دارد، متهمان این پرونده همه بچههای نظام و حزب الهی و نماز شب خوان هستند.
قاضی خطاب به وکیل شمس گفت: بنا نیست در دادگاه شعار دهید و رجز خوانی کنید این حرفهای که زدید درست نیست اینها بچه حزب الهی نیستند این افراد شبکه سازمان یافتهای هستند از ابتدا با دسیسه با تعدادی از افرادی داخل کشور شبکه کلاهبرداری تشکیل دادند که تمام افرادی که در این پرونده نقش دارند بازجویی شدهاند و برای آنها پرونده تشکیل شده است.
قاضی ادامه داد: خود آقای شمس گفت که عافیت طلبان امروز بیرون دادگاه هستند که اینگونه نیست. هیچ شخص متهمی را در این پرونده معرفی نکرده است بلکه دستگاه قضایی به این نتیجه رسیده است چه افرادی متهم هستند.
قاضی مقیسه تاکید کرد: تمام افرادی که در این پرونده نقش داشته باشند بازجویی میشوند همان گونه که مدیر شرکت نیکو و مدیر عامل وقت بانک مسکن در دادگاه حاضر و تفهیم اتهام شدند. حتی وزرای سابق هم مورد سوال قرار گرفتند و هر کسی که کوچکترین ردی در این پرونده داشته باشند بازخواست میشوند.
قاضی خطاب به وکلای متهمان گفت: لطفاً قانونی و مستند صحبت کنید، ما تابع دلیل هستیم.
فلاحتی وکیل شمس گفت: اگر پول در این پرونده باز میگشت آیا این افراد امروز بازخواست میشدند.
قاضی خطاب به وی گفت: ما بنا به سوال و جواب نداریم. لطفاً با شلوغ بازی از ادامه پرونده جلوگیری کنید و بگذارید وکیل شرکت نفت پاسخ شما را بدهد.
مهدوی وکیل شرکت نفت گفت: مبلغ یک میلیارد و 427 میلیون و 500 هزار یورو به بانک FIIB به صورت نقدی پرداخت شده است تا به پیمانکاران داده شود. این مبالغ در تاریخ اردیبهشت، خرداد، تیر و مرداد سال 91 پرداخت شده است، در صورتی که بانک FIIB در تاریخ 4 دی 91 تحریم شده است چگونه این افراد میگویند به دلیل تحریم نتوانستند پول را پرداخت کنند در صورتی که آنها پولی را چندین ماه نگه داشتهاند و میگویند تحریم باعث عدم پرداخت شده است.
غلامرضا مهدوی وکیل شرکت ملی نفت ایران در پاسخ به اظهارات وکیل شمس نفت: یک میلیارد و400 میلیون یورو به بانک اف آی آی بی متعلق به زنجانی که فلاح هم عضو هیئت مدیره هستند داده شد. تاریخ دقیق تحریم، 4 دی سال 91 است، اما پول ها چند ماه قبل تر داده شد. مسئولان محترم غفلت کردند و فریب خوردند و پول را دادند که در سیستم بانکی تبدیل و به پیمانکاران داده شود.
مهدوی افزود: چندین ماه پول را نگه داشتند و رفتند چیزهای دیگر خریدند. اینکه می گویند تحریم ها اجازه نداد، درست نیست.
در ادامه متهم ردیف دوم با دستور قاضی مقیسه در جایگاه قرار گرفت و در مقام دفاع از خود اظهار کرد: 91 بار در کیفرخواست زنجانی دروغگو خوانده شده اما حالا که نوبت من شده، او راستگو لحاظ شده است. من کسی را دروغ گو نمی پندارم و قضاوت بر عهده دادگاه می گذارم.
شمس درباره مشارکت معنوی در وقوع این فساد گفت: بر اساس قانون، هر ادعای بی اهمیت یا کم اهمیت باید مستند به اسناد و ادله متقن باشد. از طرف دیگر با توجه به اصول دیگر، هر شراکتی باید تعریف شود. من در هیچ یک از اینها نقشی نداشتم.
متهم ردیف دوم پرونده گفت: یک سئوال از همه وکلای حاضر دارم و آن اینکه یک بشکه نفت معادل چند لیتر است؟ این سئوال را برای بزرگی این عملیات می پرسم. هر 7.5 دهم بشکه معادل یک تن است، حالا شما ببیند دو میلیون بشکه چه اقیانوسی است. ضمن اینکه من کاره ای نبودم و فقط نظارت داشتم.
شمس اضافه کرد: این پرونده کیفری نیست و حقوقی است و بحث بدهی و بدهکار مطرح است.
متهم ردیف دوم پرونده گفت: نستراداموس نبودم که به نیت زنجانی پی ببرم بلکه نهادهای امنیتی پس از کلی بررسی، به موضوع رسیدند. در اینجا یک فعلی انجام شده و بعدا من با نیت خیر وارد شدم تا به دور زدن تحریم ها کمک کنم و به همین خاطر در انگلستان و آمریکا تحت تعقیب قرار گرفتم. البته هر آنچه برای مملکتم انجام دادم، ادعایی ندارم اما غصه ام این است که به من اتهام زدند.
شمس اضافه کرد: من اصلا نمی دانستم به زنجانی پول نقدی هم دادهاند. آقای زنجانی همواره می گفت با توکل بر خدا و برای کمک به ممکلت وارد این میدان شده است. نظام هم به زنجانی اعتبار داده بود و وقتی اعتبار می دهند، حتما اعتبار سنجی شده است.
قاضی در پاسخ گفت: شما می خواهید باندی و تشکیلاتی بودن را رفع کنید اما در دفاعیات تان این وجود ندارد. اظهارات زنجانی را که چندروز پیش به شعبه دعوت کردم می خوانم تا ببیند چقدر نقش اصلی داشتید.
زنجانی گله داشت که ارز فروش نبوده در حالی که کارهای اولیه وی ارز فروشی و کارهای آرایشی بوده است. شخص فلاح و شما بودید که زنجانی را به مسئولان معرفی کردید و او را چهره ای دارای دو بانک مستعد در فروش نفت معرفی کردید.
متهم ردیف دوم ادامه داد: خود من ابتدا به وزارت اطلاعات نامه نوشتم که اینها ( شرکت فال) دارند دزدی میکنند و دیگر هم هیچ ارتباطی با فال ندارم.
شمس به قرائت ادامه دفاعیات خود پرداخت و گفت: یکی از ایرادات اصلی من آن است که بیش از وظیفه، خودم را درگیر کردم و بقیه خود را کنار کشیدند. از زمان بازداشت زنجانی برای کمک به کشور، 5 بار به ایران آمدم و گزارشاتی درباره «اونر ایر» و «فال» دادم و فراتر از وظایف خود عمل کردم.
قاضی مقیسه به متهم گفت: در جلسه مالزی اصلا بحث هواپیما مطرح نبوده و تصمیم به انتقال نفت داشتید.
متهم در پاسخ گفت: مرا با زنجانی رو به رو کنید. اصلا این اظهارات را نمی پذیرم و کذب است. من برای خرید هواپیما به مالزی رفتم.
شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: در بارنامه فروشنده و خریدار و کسی که تحویل می گیرد، وجود دارد. در اینجا فروشنده، بخش بین الملل نفت است و خریدار ندارد. یکی از مشکلات این است که اصلا بارنامهای در رابطه با این محمولهها وجود ندارد.
قاضی خطاب به شمس: کدام گمرک بار بدون بار نامه، می دهد؟
شمس پاسخ داد: این موضوع امکان دارد اگر شرکت نفت بار نامه میداد ممکن بود کشتی مصادره شود تمام بارها چه در مالزی و چه در امارات خارج از گمرک تحویل داده شده است و تنها برای احراز هویت نیاز به رسید انبار بود که بنده آن را تحویل گرفتم.
قاضی گفت: شما بار رو بدون بار نامه از گمرک رد کردید.
شمس پاسخ داد: بنده که گفتم که تمام بارها خارج کمرگ تحویل داده شده است برخی از مناطقی که نفت تحویل داده شده مناطق آزاد تجاری بودند که نیاز به بار نامه نداشت هر کشتی دارای سیستمی است که به طور مستقیم و دائما اطلاعات آن ردیابی میشود که اسم آن را سیستم ایمنی نامیدند که در واقع یک سیستم جاسوسی است و مرکز آن در نروژ و آمریکا قرار دارد که ما در زمان بار گیری این سیستم را خاموش کردیم و تمام کارها شبانه انجام شد.
شمس ادامه داد: همچنین قانونی به نام مارکون وجود دارد که مربوط به آلودگی آبها است که در زمان بارگیری مقداری نفت از گشتی دماوند نشست کرد که ما با بدبختی با مواد شیمیایی پاک کردیم، وگرنه باید جریمه پرداخت میکردیم مشکل اصلی این بود که کشتیهای ایرانی به دلیل تحریم بیمه نمیشدند در واقع ما داشتیم قاچاق انجام میدادیم و اسم بنده را قاچاقچی دور زن تحریمها نامیدند.
وی گفت: در هر صورت اگر قرار باشد تمام افرادی که در این پرونده نقش داشتند و به فروش نفت کمک کردند باید 4 وزیر سابق و تمام مسئولان شرکت نفت متهم باشند.
قاضی خطاب به شمس گفت: شما میگوید افراد امین، بابک زنجانی را به شما معرفی کردند آیا وحید دستجردی و مالکی امین هستند شما با این افراد کجا آشنا شدید.
شمس پاسخ داد: آشنایی بنده به وحید دستجردی به مسائل حساس نظام باز میگردد بنده مشاور بازرگانی شرکت کشتیرانی بودم و قبل از بابک زنجانی با وحید دستجردی آشنایی داشتم و معرفی افراد به یکدیگر به هیچ وجه جرم محسوب نمیشود.
شمس گفت: بنده آقای فلاح را امین میدانم و هنوز هم پشت سر وی نماز می خوانم.
قاضی بیان داشت: شما بابک را به افراد امین نظام به گونهای معرفی کردید که دارای بانک است.
شمس پاسخ داد: در آن زمان همه بابک زنجانی را دور زن تحریمها میدانستند و این موضوع را آقای یزدی هم تاکید کرده بودند. من به هیچ وجه بابت فروش نفت زنجانی را به کسی معرفی نکردم فقط یک بار جلسهای با حضور آقای دانشیار تشکیل شد که بنده هم در آن حضور داشتم.
شمس در ادامه دفاعیات از خود گفت: موسسهSTB بنکر و بانک FIIB بانکهایی بودند که بانک مرکزی، شرکت نفت و قرارگاه خاتم با آنها رابطه داشتند و مدیران بانک مرکزی در آن رفت و آمد میکردند و حتی بانک ملی با آنها شراکت داشت.
قاضی خطاب به شمس گفت: شما به مسئولین بابک زنجانی را معرفی کردید و گفتید که وی دو بانک دارد که حتی بانک ملی با آنها شریک است.
شمس در دفاع از خود بیان داشت: قبل از معامله با شرکت بازنشستگی ملی نفت که آقای وحید دستجردی در آن حضور دارد هشت محموله نفتی توسط شرکت نیکو معامله شده بود. بنابراین هیچ ربطی به معرفی بابک زنجانی از طریق بنده به آقای وحید دستجردی ندارد شما بروید و از آقای دستجردی استعلام بگیرید. این گونه نبوده که فقط با معرفی بنده کار انجام شده باشد.
قاضی گفت: آنها به شما اعتماد کردند.
شمس پاسخ داد: اتفاقا آقای دستجردی انسانی نیست که به هر کس اعتماد کند و برای هر موضوع کوچکی استعلام میگیرد هیچ کس در این پرونده به قصد سوءاستفاده وارد نشده و همه نیت خیر داشتند جایی گفته شد بنده مورد اعتماد بودم و جایی دیگر بنده را اجنبی خطاب کردند.
قاضی مقیسه در پاسخ به شمس بیان داشت: ما نگفتیم که شما اجنبی هستید بلکه گفتیم چگونه شرکت نفت با فردی که دارای دو تابعیت است معامله کرده که میتواند پول را بگیرد و فرار کند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران جوانان متعهد زیادی دارد و جوانان زیادی در جنگ تکه تکه شدند. افراد زیادی بودند که میتوانستند بهتر از شما کار انجام دهند. اگر مسئولان کمی دقت میکردند چنین پروندهای تشکیل نمیشد. آقای فلاح با سی سال سابقه در نظام وارد کارهای مالی شده است.
شمس در پاسخ قاضی گفت: اگر حرفهای شما درست بود چرا به سراغ این افراد نرفتند؟ آنها نمیتوانستند حتی یک لیتر نفت بفروشند. آقای حسینی با این همه ادعا بارها مصاحبه کرده و گفته که نمیتوانستند یک لیتر نفت بفروشند.
شمس خطاب به وکلای شرکت نفت گفت: این افراد حتی فرق بین زمان باز شدن ال سی و شروع معامله را نمیدانند. این افراد حتی یک قران هم برای مملکت کار نکردند و فقط ادعا میکنند ما هم بچه جنگ هستیم.
مقیسه پاسخ داد: ما نگفتیم شما بچههای زمان جنگ نیستید. ما می گوییم افراد بهتر از زنجانی بودهاند. کسی که سابقه زندان دارد، کسی که در جهت کارهای آرایشی شرکت می زند، قابل اعتماد نیست. کسی که چک او برگشت میخورد، قابل اعتماد نیست.
نماینده دادستان هم پس از اجازه از قاضی اظهار کرد: در اینجا فقط بحث معرفی مطرح نیست بلکه در کنار آن کلی کار هم انجام شده است. شما در این قراردادها نقش موثر داشتید. هیچ کس نگفته صِرف معرفی جرم است اما وقتی یکسری اعمال کنار هم قرار میگیرد، یک شبکه به وجود میآید. خانم «م» در تشکیلات زنجانی، یک نقشی را ایفا میکند، آقای «ص» در تاجیکستان یک نقش دیگر دارد، کارمندان دیگر زنجانی در بحث ساخت مُهر یوروسف به شکل دیگر عمل می کنند. زنجانی در قالب یک موسسه یک «ال سی» صادر کرده و تایید کننده هم بانک خودش است که اصلا بانک نیست بلکه یک ماشین جعل بوده است.
نجفی گفت: در این شبکه مجرمانه که منتج به عدم برگشت وجوه شد، بحث نفت است. نگویید کالا را به من ندادند. نقش شما خیلی فعالتر از اینهاست. شما در رأس هرم، این بار را مدیریت میکردید. به لحاظ حقوقی شما حتما تحویلگیرنده بار بودید و به عنوان نماینده ایزو قرارداد بستید و آقای فلاح هم عضویت سهامداری در ایزو داشته است. شما در تمام این سلسه مراتب با فال حضور داشتید، وگرنه امروز دعوای شما با فال معنا نداشت. پس شما ذینفع بودید که دعوا به طرفیت فال مطرح کردید.
نماینده دادستان توضیح داد: 1.2 میلیارد یورو نفت تحویل شما شده، بنابراین اظهار نکنید که هیچ نقشی نداشتید. در وجوه نقدی هم که به زنجانی دادند، نقش شما در تبدیل این وجوه و خریدها بسیار محرز است. خواهش میکنم به جای اینکه بگویید معرفی جرم است، به سلسله اقدامات خود بپردازید. کجای کیفرخواست آمده که معرفی جرم است.
شمس هم در پاسخ به اظهارات نماینده دادستان گفت: شرکت ایزو خریدار و شرکت نفت هم فروشنده بوده است. «ال سی» داده و «ال سی» را هم قبول کردند. باید «ال سی»ها را چک میکردند و من در این قضیه نقش نداشتم. در رابطه با 1.4 میلیارد دلار هم من اصلا نقشی نداشتم و روح من نیز خبر نداشت.
متهم ردیف دوم توضیح داد: در رابطه با «فال» نیز من به وزارت اطلاعات و شرکت نفت گزارش دادم و 20 نامه هم برای مقام محترم تحقیق نوشتم و فراتر از وظیفه خود عمل کردم.
شمس افزود: زنجانی فردی سخنور و سخنگوست و مسایل را با حالت بازاریابی مطرح میکند و از سال 89 نیز با قرارگاه خاتم و شهرداری همکاری داشته و از سال 91 نیز شریک بانک ملت بوده است. اساس کار بازاریابی این است که طرف توانمندیهای خود را بیشتر از آنچه هست نشان دهد و عرف هم این است.
مقیسه افزود: زنجانی که خودش انجام نداده است. با تایید شما دو آقایی که هیچ اعتباری نداشته، معتبر معرفی شده است. اظهارات زنجانی و مسئولان نشان می دهد که شما او را تایید کردید.
شمس پاسخ داد: زنجانی از قبل با وزیر رفیق بوده است. طبق اظهارات نماینده دادستان، از 1.4 میلیارد دلار، 600 میلیون به پیمانکاران و 600 میلیون نیز به صرافی «سفیر آلتین» داده شده، چرا ردیابی نشده است. تنها جایی که شفاف است، «اونر ایر» و «فال» است.
متهم ردیف دوم پرونده افزود: درخواست دارم یک دادگاه غیرعلنی گذاشته شود و در رابطه با خیلی مسائل صحبت شود شاید صلاح نباشد.
قاضی مقیسه گفت: موضوع را بررسی می کنم.
رئیس دادگاه گفت: چند محموله تحویل گرفتید؟ همه تحویل شما شده، درست است؟
شمس پاسخ داد: خیر.
قاضی گفت: حسب کیفرخواست و تحقیقات صورت گرفته، بابک زنجانی و مهدی شمس کل محموله های نفتی به ارزش یک میلیارد و 200 میلیون یورو به طور مستقیم و غیر مستقیم تحویل شما شده است. قبول دارید؟
متهم: قبول ندارم. از یک میلیون و 900 هزار، یک میلیون و 400 هزار مربوط به فال بوده و بقیه به افراد دیگر تحویل شده است.
شمس توضیح داد: من اصلا از «ال سی»ها خبر نداشتم. 6 هواپیما در «اونر ایر» وجود داشت که قرار بود هما بخرد اما زنجانی گفت خودمان بخریم.
مقیسه: پول «اونر ایر» را از کجا دادید؟
متهم: پول «اونر ایر» را از فال پرداخت کردیم.
مقیسه به صدور یک چک برای خرید فال اشاره کرد که متهم گفت: اصلا چکی در کار نبوده و همه از طریق سوئیفت خریداری شده است.
شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: اگر قرار باشد، «ال سی» مجعول صادر شده باشد، من خودم یکی از قربانیان این «ال سی»ها هستم. در هنگام ارائه «ال سی»ها به نفت من اصلا ایران نبودم و زمان امضای قراردادها نیز من اصلا اطلاع نداشتم. کدام سند جعلی را صادر کرده ام؟ اتهام شراکت در جعل و استفاده از سند مجعول علیه من، متکی به اسناد متقن نیست.
مهدی شمس در سومین جلسه محاکمه همدستان بابک زنجانی در شعبه 28 دادگاه انقلاب گفت: در بحث پرداخت و فروش نقشی نداشتم. من در حمل و تحویل بار نقش داشتم. من نمایندگی بودم. فال بدون اجازه فروش کرده است.
شمس در پاسخ به سوال قاضی مقیسه که آیا بابت این موضوع شکایت کردید؟ گفت: شکایت کردم.
قاضی پرسید آن زمان که آزاد بودید شکایت میکردید که متهم در جواب گفت: شکایت کرده ام و اسنادش هم موجود است. من در کلاهبرداری و «ال سی» هیچ نقشی نداشتم. در محکمه قبلی اصلا به حرفهای من توجهی نشد که امیدوارم در این دادگاه توجه شود.
متهم درباره ورود زنجانی به مجموعه نفت اظهار کرد: علم و اطلاع من در آن زمان از خرید هواپیما، بیشتر نبوده و پول هواپیماها نیز قبل از سال 91 پرداخت شده است. در اینجا وحدتِ قصدی وجود نداشته و واقعا سعی کردم به کشور کمک کنم. زنجانی برای مذاکره با مسئولان نفت به لوزان میرود و اصلا من حضور نداشتم.
وی در پاسخ به این سوال قاضی که آیا شما فقط در مالزی حضور داشتید؟ گفت: بحث مالزی که چیز دیگری است و برای خرید هواپیما رفته بودم. 14 اردیبهشت سال 91 حسابهای شرکت HK وابسته به نیکو در بانک FIIB افتتاح میشود. این حسابها توسط شرکت «اس.سی.تی بنکرز» افتتاح شده که در ایران و قابل ارزیابی بوده است.
وی گفت: وظیفه راستیآزمایی، وظیفه خود آقایان بوده است. حتما یک امکاناتی داشته که این کار را انجام دادند. حتی چند روز پیش شنیدم که شراکت بانک ملت با زنجانی به توصیه بانک مرکزی بوده است.
شمس افزود: در اینجا آب از سرچشمه گلآلود استT زیرا هیچگونه امکانسنجی برای فروش نفت و سایر موارد انجام نمیشود. چهارم خرداد سال 91 اولین پرداخت هنگفت به دستور بانک مرکزی انجام میشود. دو ماه پس از جلسه لوزان سوئیس یعنی دوم خرداد 91 و دو هفته پس از افتتاح حساب نزد FIIB و چند روز پس از فروش اولین محموله نفتی، با توجه به توصیه «ک. د» برای حل نیکو با صندق بازنشستکی نفت، جلسه ای در این خصوص در دفتر «الف.د» تشکیل میشود و من هم بابت خرید کشتی به آنجا رفتم.
قاضی مقیسه گفت: شخص شما زنجانی را به جلسه بردید. همه جلسات و روند کار درباره فروش و خارج کردن نفت بوده و اصلا بحث خرید هواپیما و کشتی نبوده است.
شمس گفت: حتی اگر من معرفی کرده باشم، تاریخهای ورود زنجانی به مجموعه نفت به قبل از این تاریخ باز میگردد. اصلاً در آن جلسه بحث نفت نبود.
متهم در پاسخ به قاضی که بحث پیش پرداخت فروش نفت مطرح بوده است، گفت: من برای فروش کشتی «ال.پی.جی» به جلسه رفتم.
قاضی گفت: برای فروش کشتی بوده یا هواپیما؟
متهم گفت: برای فروش کشتی ال پی جی بوده است.
قاضی مقیسه تأکید کرد: قطعا این طور نبوده است.
نماینده دادستان هم از متهم پرسید: سرنوشت محمولهای که به خانم «یو» دادند چه شد؟
شمس گفت: یک محموله برگشت خورد.
نماینده دادستان گفت: چند روز قبل از زیباحالتمنفرد تحقیق شده و میگفت شمس مکرر زنگ میزد که چکاره هستی که این محموله به شرکت نفت برگردد. اگر نقش نداشتید چطور این جمله را به منفرد گفتید که این محموله برای زنجانی است و چرا میخواهی به شرکت نفت بازگردد. «س.ج» هم در اظهارات خود گفته که تمام محمولههای نفتی را غیر از یک یا دو مورد به شخص مهدی شمس تحویل داده شده است.
انتهای پیام/
مفسدين في الارض يا مفسدين ارز و قاچاق و مواد مخدر صادر كرد ؟ هرچند كه سر و صداي
مدعيان جهاني حقوق بشربلند ميشود ولي مملكت اسلامي ما اصلاح خواهد شد
با سلام واحترام.
ما بازهم تو تحریمیم وبازهم نیاز به فروش نفتیم و بازهم فروش نفت مسئله می شود و بازهم مسئولین هستند که بگند ما تو تحریمیم نمی تونیم نفت بفروشیم و بازهم به این آدم ها نیاز داریم مثل بابک زنجانی و غیره اینها هستند میتونند تحریم هارو دور بزنن . چه اشکالی داره یه پولیم به جیب بزنن نفت بمونه اقتصاد بدترشه چرا دلتون به حال مردم نمی سوزه
انشاالله آقا بیاد ...
فکر نمیکنی اگر مثل امثال خاوری میذاشت میرفت کانادا و دست هیچ کس بهش نمیرسید پول این مملکت بود که به تاراج رفته بوده و تو کشور غریبه خرج شده بود ولی الان مجبوره که اموال رو پس بده