به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، نیویورک پست در مطلبی نوشت: پیروزی هیلاری کلینتون – نامزد دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا – در شب انتخابات دور از ذهن به نظر نمیرسید. دونالد ترامپ – رئیس جمهور آمریکا و رقیب جمهوریخواه کلینتون – در سه ایالت آمریکا با اختلاف کمتر از 1 درصد به پیروزی رسید. به طوری که در ایالت میشیگان با 10 هزار رای، در ویسکانسین با 22 هزار رای و در پنسیلوانیا با 34 هزار رای اختلاف با دموکراتها، توانست رقیب خود را شکست دهد.
بله، در صورتی که در رقابتهای انتخاباتی، کلینتون ضعیفترین عملکرد ممکن را از خود نشان نمیداد، میتوانست بیش از 80 هزار رای دیگر را از آن خود کند و به این صورت، اکنون او در دفتر ریاست جمهوری آمریکا حضور داشت.
حال، پرسش جالب این است که آمریکا در ژوئیه سال 2017 تحت ریاست جمهوری کلینتون، با وضع کنونی خود چه تفاوتی میتوانست داشته باشد؟
اگر خوب درباره این پرسش تفکر کنیم، به پاسخی جالبتر خواهیم رسید: در بحث سیاست، در دولت هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ تغییرات چندانی نمیتوانست وجود داشته باشد.
باید بپذیریم که ریاست جمهوری ترامپ به جز انتخاب «نیل گرساچ» به عنوان قاضی دیوان عالی آمریکا، دستاورد دیگری به همراه نداشته است. این در حالی است که حزب جمهوریخواه اکنون در هر دو مجلس کنگره آمریکا (سنا و مجلس نمایندگان این کشور) اکثریت کرسیها را در اختیار دارد.
در حالی که به پایان ماه ژوئیه نزدیک میشویم، همچنان لایحه اصلاحات بیمه خدمات درمانی آمریکا ارائه نشده و تاکنون کاهش مالیات نیز پیشنهاد نشده است. ترامپ و کابینهاش مشغول به کار هستند اما صدها سمت مهم دولتی همچنان خالی باقی مانده اند. تلاشهای ترامپ برای اعمال محدودیت برای مسافرت و مهاجرت اتباع 6 کشور عمدتا مسلمان به آمریکا نیز در دادگاههای این کشور با شکست روبرو شد و اکنون بخشی از آن به اجرا درآمده است.
بله، ترامپ به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی در ماه آوریل به سوریه حمله کرد، اما در صورتی که هیلاری کلینتون رئیس جمهور آمریکا بود، ممکن بود وی نیز چنین تصمیمی اتخاذ کند.
پس دستاوردهای ریاست جمهوری ترامپ بسیار اندک است. اما این مسئله در مورد ریاست جمهوری هیلاری کلینتون نیز صدق میکند.
در دولت هیلاری کلینتون نیز جمهوریخواهان اکثریت کرسیهای کنگره را در اختیار داشتند. جمهوریخواهان نیز برای ایجاد موانع بر سر راه کلینتون و به چالش کشیدن دولت وی تلاش میکردند.
همچنین، آنها به احتمال قوی هرگونه تغییراتی را که کلینتون برای قانون اوباماکر – قانون مراقبت مقرون به صرفه – پیشنهاد میکرد، سرکوب میکردند. همچنین، جمهوریخواهان درخواست لغو این قانون را ارائه میدادند و کلینتون آن را وتو میکرد.
همچنین، به نظر میرسد در صورت پیروزی کلینتون در انتخابات آمریکا، جمهوریخواهان کنگره در روند انتصاب وزرای کابینه دولت او سنگاندازی میکردند. با اینحال، وی نسبت به ترامپ، کاندیداهای بسیار بیشتری را به کنگره معرفی میکرد.
اما همانگونه که اشاره شد، تنها اختلاف فاحش میان ریاست جمهوری فرضی کلینتون و دولت کنونی آمریکا در انتخاب قاضی دادگاه عالی این کشور خلاصه میشود. احتمال اینکه کاندیدای کلینتون برای این سمت تاکنون تایید نمیشد، وجود داشت. با اینحال، اقدامات گرساچ از زمان انتخاب به عنوان قاضی دادگاه عالی نیز سیاست کلی آمریکا را تغییر نداده است.
پس چه تغییری در دولت هیلاری کلینتون میتوانست صورت بگیرد؟ یک اختلاف میتوانست این باشد که اکنون آمریکا در جو سیاسی ترامپیستی قرار نداشت.
هیلاری کلینتون خصوصیات بسیاری دارد – و بسیاری از آنها منفی هستند – اما وی طرفدار هرج و مرج و خبرسازی نیست. ولی از آنجا که در صورت پیروزی کلینتون، رفتار ترامپ را به عنوان یک رئیس جمهور مشاهده نکرده بودیم، شاید هرگز متوجه نمیشدیم چه سوژههایی را از دست داده ایم.
از جهتی دیگر، کاخ سفید هیلاری کلینتون شباهت بسیاری با کاخ سفید ترامپ دارد؛ زیرا هیلاری کلینتون نیز درگیر مسائل خویشاوندگماری میشد.
دختر، پسران و داماد ترامپ پس از راهیابی وی به کاخ سفید، تا سطح بیسابقهای نفوذ و قدرت به دست آوردند. اما هیلاری کلینتون که خود درگیر رسواییهایی شده است، باید در کنار بیل کلینتون – رئیس جمهور اسبق آمریکا – قرار میگرفت که کارنامه درخشانی در مسائل اخلاقی ندارد.
با توجه به اینکه این زوج از سِمت هیلاری کلینتون به عنوان وزیر خارجه آمریکا برای جمعآوری سرمایه برای بنیاد خود استفاده کردند، ممکن است در صورتی که وی به ریاست جمهوری میرسید از قدرت خود سو استفادههای بزرگتری میکردند.
همچنین اهداکنندگان مالی ثروتمند به بنیاد کلینتون پس از پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، برای کسب پاداش برای خود در مقابل کاخ سفید صف میکشیدند.
درست است که در آن صورت، آمریکا هرگز گرفتار بحران سیاسی که کاخ سفید ترامپ مسبب آن بوده است، نمیشد، اما سیاست آمریکا همچنان آزاردهنده و ناخوشایند میبود.
علاوه بر این، پرسشهایی که درباره روابط خانوادگی ترامپ مطرح شد، درباره هیلاری کلینتون -که درگیر رسوایی شده و همسرش، دومین رئیس جمهور آمریکا بود که استیضاح شد- نیز مطرح میشد.
در نهایت، این سناریو به شکل ناراحتکنندهای شباهت با جو سیاسی کنونی آمریکا دارد. در هر کدام از این دولتها، آمریکا دچار سرنوشتی نامطلوب میشود که خود مسبب آن بوده است.
انتهای پیام/